فرشاد گلزاری

بحران سودان این روزها به تیتر یک اخبار رسانه‌های سراسر جهان تبدیل شده و آرام آرام تبعات اقتصادی، امنیتی و انسانی این مخاصمه مسلحانه داخلی در حال نمایان شدن است. سودان از گذشته تاکنون یا درگیر نزاع داخلی بوده یا جنگ‌های پی در پی و کودتاهای متعدد را تجربه کرده که این وضعیت حتی در زمان ریاست جمهوری عمرالبشیر هم قابل لمس بود. سقوط عمر البشیر و روی گرداندن عربستان از وی به نوعی می‌تواند نقطه عطف یا مبدأ تحولات کنونی باشد. سودان پس از آنکه البشیر در قفس دادگاه کیفری خارطوم قرار گرفت، به دست نظامیانی افتاد که هیچ قدرت دموکرات دیگری را کنار خود برنتابیدند و حالا اوضاع و احوال به حدی بحرانی شده که همان نظامیانی که با یکدیگر علیه غیرنظامیان و احزاب سیاسی اقدام کرده بودند، حالا برای حذف یکدیگر و قبضه قدرت دست به سلاح شده‌اند و کشور را به آشوب کشیده‌اند. آنچه در صحنه عمل و نه در کالب مسائل تئوریک مشخص و واضح بوده این است که عملاً هر مخاصمه مسلحانه‌ای که در یک کشور رح می‌دهد، صرفاً تبعات جانی ندارد، بلکه بهم ریختگی در یک جغرافیا در باب نخست موجب ایجاد و تولید «ضدامنیت» می‌شود. در سودان هم دقیقاً همین اتفاق رخ داده و حالا نه تنها نظامیان زیادی کشته و زخمی شده‌اند، بلکه غیرنظامیان هم به همین درد دچار شده‌اند ولی این جماعت با نظامیان یک تفاوت بسیار مهم دارد که آنهم برگزیدن مهاجرت به جای استقرار در کشوری جنگ زده است. مردم سودان این روزها دو انتخاب بیشتر ندارند؛ یا باید در موطن خود بمانند و هر لحظه انتظار مرگ طبیعی یا غیرطبیعی را داشته باشند یا اینکه به کشورهای همسایه خود مهاجرت کنند. بر همین اساس طی روزهای اخیر و به استناد گزارش نهادهای مدنی و رسانه‌ها، حدود 300 تا 350 هزار نفر از مبدأ سودان به کشورهای همسایه این کشور مانند مصر، چاد، اریتره، اتیوپی، سودان جنوبی، اوگاندا و حتی لیبی که خود درگیر منازعه است، گریخته‌اند. شاید بسیاری از مخاطبان بگویند که پناه بردن به کشوری دیگر می‌تواند حداقل از کشته یا تلف شدن شهروندان سودانی جلوگیری کند و باید این موضوع را به فال نیک رفت، اما مساله اینجاست که سودان و کشورهای همسایه آن این روزها یا خودشان درگیر بهم‌ریختگی‌های امنیتی و اجتماعی هستند یا اینکه در بحران اقتصادی به سر می‌برند و به این جهت کوچ اجباری آنها به چنین کشورهایی فقط می‌تواند هزینه‌ها را برای دولت‌های همسایه خارطوم افزایش دهد. در این خصوص سازمان ملل اعلام کرد که درگیری‌های فعلی در سودان موجب افزایش شدید قیمت (40 تا 60 درصد) کالاهای اساسی، کاهش جدی تجهیزات و کمک‌های پزشکی و نیز فرار صدها هزارتن از خانه‌هایشان شده است. برنامه جهانی غذا هم گزارش داد که حدود یک سوم ساکنان سودان ۴۶ میلیون نفری، پیش از آغاز این درگیری نیز از گرسنگی رنج می‌بردند و احتمال دارد این خشونت‌ها میلیون‌ها تن را در این کشور با خطر گرسنگی مواجه کند.

ایالات متحده از زمان سقوط عمرالبشیر در سودان سعی داشت در هر دو جناح یعنی ارتش و نیروهای واکنش سریع نفوذ خود را تعریض و تعمیق کند تا منافعش در شمال آفریقا تامین و تحکیم شود و حالا هم به دنبال صحنه‌گردانی است

نزاع همچنان باقیست

همزمان با مهیا شدن عربستان برای میزبانی از نشست بررسی آتش‌بس در خارطوم با مشارکت نمایندگانی از نیروهای واکنش سریع، اختلافات در حال نمایان شدن است که بخشی از آن را باید مدیریت شده و قسمتی دیگر را سهم‌خواهی سایر بازیگران خارجی در پرونده سودان دانست

آنچه در میان این بحران همه‌گیر حالا به یک امید شکننده تبدیل شده، بحث آتش‌بس پایدار و سراسری در سودان است. عصر روز سه‌شنبه رویترز اعلام کرد که عبدالفتاح البرهان، فرمانده ارتش سودان و محمد حمدان دقلو، (معروف به حمیدتی)، فرمانده نیروهای واکنش سریع این کشور بر سر آتش‌بس جدید در سودان به مدت هفت روز به توافق رسیدند. در همین راستا وزارت خارجه سودان جنوبی در بیانیه‌ای اعلام کرد که رئیس‌جمهور این کشور با طرفین درگیر در سودان گفت‌وگوی تلفنی داشته و طی آن دو طرف بر سر آتش‌بس جدید میان خود توافق کردند. به موازات این موضوع یک مساله مهم‌تر هم در جریان است و آن تلاش برای مذاکره میان دو طرف است. فولکر پرتس، فرستاده سازمان ملل به سودان به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که مذاکرات در ابتدا بر رسیدن به آتش‌بس باثبات با نظارت ناظران داخلی و بین‌المللی متمرکز خواهد بود اما مسائل لجستیکی مذاکرات هنوز در دست بررسی است و از سوی دیگر هنوز چالش‌های بزرگی برای وادار کردن دو طرف به پایبندی برای برقراری آتش‌بس وجود دارد. وی اعلام کرده که ارتباط میان دو طرف (ارتش و نیروهای واکنش سریع سودان) و وادار کردن آن‌ها به پایبندی به آتش‌بس همچنان مهم است. او اذعان کرده که یکی از احتمال‌ها، ایجاد مکانیزم نظارت بر آتش‌بس است که شامل ناظران سودانی و خارجی می‌شود؛ اما باید در اینباره مذاکرات برگزار شود. آنچه در خصوص ذاکرات صلح باید مورد نظر قرار بگیرد این است که احتمالاً مذاکرات درباره تثبیت آتش‌بس در عربستان یا سودان جنوبی برگزار شود. در اخبار آمده که از بعد لجستیکی برگزاری مذاکرات در عربستان راحت‌تر است و علاوه بر این موضوع باید دانست که دو طرف درگیری در سودان رابطه خوبی با ریاض دارند که به نظر این تحلیل رسانه‌های غربی نادرست است. باید متوجه بود که ایالات متحده از زمان سقوط عمرالبشیر در سودان به تکاپو افتاد و سعی داشت بتواند در هر دو جناح یعنی ارتش و سپس نیروهای واکنش سریع سودان نفوذ خود را تعریض و تعمیق کند تا منافعش در شمال آفریقا را تامین و تحکیم کند. در این میان اما سعودی‌ها از ابتدای سقوط عمرالبشیر از عبدالفتاح البرهان، فرمانده ارتش سودان حمایت کردند و اماراتی‌ها هم از محمد حمدان دقلو، (معروف به حمیدتی) که فرماندهی نیروهای واکنش سریع سودان را به عهده دارد حمایت کردند. این یک سه ضلعی از بازیگرا خارجی است که برای تامین منافع خود در پشت پرده در حال هدایت ژنرال‌ها در صحنه درگیری‌های خارطوم هستند اما در این میان نباید از نقش اسرائیل در پرونده چشم‌پوشی کرد؛ چراکه تل‌‌آویو یکی از حامیان نظامیان سودان است که با آنها پیمان ابراهیم را به صورت نصفه و نیمه امضا کرده است. با این وجود روز گذشته (چهارشنبه) شمس‌الدین الکباشی، عضو شورای حاکمیتی سودان اعلام کرد که مذاکرات مستقیمی در جده برای بررسی آتش‌بس با مشارکت نمایندگانی از نیروهای واکنش سریع برگزار خواهد شد اما آنها هرگز با حمیدتی بر سر یک میز حاضر نمی‌شوند. بر همین اساس باید گفت همزمان با مهیا شدن عربستان برای میزبانی از این نشست، اختلافات در حال نمایان شدن است که بخشی از آن را باید مدیریت شده و قسمتی دیگر را سهم‌خواهی سایر بازیگران خارجی در پرونده سودان دانست.