فرشاد گلزاری

از سال 1948 که اسرائیل تشکیل شد، مبارزه و تنش در منطقه تا به امروز در ابعاد مختلف بر سر تصاحب و عدم تصاحب اراضی و سپس گسترش شهرک‌سازی و کوچاندن‌های اجباری میان فلسطینی‌ها و یهودیان ادامه دارد. علیرغم اینکه عده‌ای معتقدند همه یهودیان را نمی‌توان پیرو و حامی سیاست‌ کابینه‌های متعدد اسرائیل طی چند دهه گذشته دانست، اما به هر ترتیب از 1948 به بعد ساختار سیاسی- امنیتی رژیم صهیونیستی به دنبال آن بوده تا بتواند یهودیان سراسر دنیا را در سرزمین‌هایی که اسرائیل می‌نامند، مستقر کند. در این سال‌ها نقل و انتقال‌های زیادی از جای جای دنیا صورت گرفته و تعداد زیادی از یهودیان از اقصی نقاط دنیا به اسرائیل آورده شده و در شهرک‌هایی که همچنان در حال ساخت هستند مستقر شدند که اهداف گوناگونی را در دل خود دارد. توجه داشته باشید که دلیل اصلی این شهرک‌سازی‌ها صرفاً تصاحب زمین نیست یا حداقل در شرایط کنونی دیگر نمی‌توان شهرک‌سازی‌ها در اراضی اشغالی را فقط به این موضوع گره زد، بلکه بحث تغییر اقلیم و دخل و تصرف در دموگرافی این منطقه مورد نظر تل‌آویو است.

درگیری میان اسرائیل و جریان‌های مقاومت در لبنان و فلسطین سال‌هاست که ادامه دارد و این روند باز هم ادامه خواهد داشت، اما بحث این است که حق دفاع اساساً در جامعه ملل چگونه تحلیل می‌شود؟ و اساساً چگونه می‌توان این روند تکراری تبادل آتش را محکوم یا تایید کرد؟

بگذارید کمی ساده‌تر در این مورد صحبت کنیم. زمانی که پیمان ابراهیم یا همان عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی امضا شد و امارات و بحرین در سال 2020 با واسطه‌گری دونالد ترامپ رسماً روابط خود با اسرائیل را علنی کردند، این سوال به وجود آمد که چرا در همین راستا یکباره سرعت ساخت و سازها در اراضی اشغالی و گسترش شهرک‌های صهیونیستی سرعت گرفت؟ پاسخ کاملاً واضح است؛ اسرائیل پس از توافق با کشورهای عربی و امضای توافق ابراهیم با کشورهایی مانند امارات، بحرین، مراکش، پادشاهی بوتان و حتی توافق نیمه کاره با سودان، یکباره عزم کرد تا یهودیان این کشورها را به اراضی اشغالی منتقل کند و به همین دلیل موجی از تبلیغات و البته اقدامات عملی برای انتقال این جماعت به اسرائیل شروع شد. از آن روزها تاکنون بسیاری از یهودیان از آفریقا، شرق آسیا و حتی از اوکراین (پس از حمله روسیه) به اسرائیل آمدند اما در این میان عده‌ زیادی هم وجود دارند که نمی‌خواهند به اسرائیل بازگردند. یهودیان از سراسر دنیا ممکن است به اراضی اشغالی سفر کرده و اقوام خود را ملاقات کنند و حتی عموماً پاسپورت اسرائیل هم علاوه بر پاسپورت کشوری دیگر در اختیار دارند، اما طیف گسترده‌ای از آنها نمی‌خواهند در این سرزمین اسکان داشته باشند.8

بر اساس آنچه رسانه‌های اسرائیل اعلام کرده‌اند، پس از اعمال فشار بر مسجدالاقصی و همچنین تشدید درگیری‌ها در داخل اسرائیل میان جناح نتانیاهو با سایر جریان‌های سیاسی، قرار بر این شد که تنش‌ها به پیرامون اسرائیل منتقل شود و به همین جهت غزه و جنوب لبنان دو منطقه برای حمله ارتش اسرائیل انتخاب شد

آنها معتقدند به دلیل درگیری‌های گاه و بیگاه میان اسرائیل و گروه‌های فلسطینی، این اراضی جای مناسب و امنی برای زندگی نیست؛ چراکه هر چند یکبار شاهد شلیک موضک و راکت از سوی پیرامون تل‌آویو و اراضی اشغالی به سمت شهرک‌ها هستند و همین موضوع باعث شده تا مهاجرت معکوس در این میان شکل بگیرد. در این میان حالا طی دو روز گذشته و پس از هجوم نظامیان اسرائیل به مسجدالاقصی، نه تنها نمازگزاران بیشتری به صحن قبله اول مسلمین وارد شدند، بلکه حالا اسرائیل در دو جبهه مجبور شده تا از خود حفاظت کند.  

حق دفاع یا بدعت سیاسی؟

بر اساس آنچه رسانه‌های اسرائیل اعلام کرده‌اند، پس از اعمال فشار بر مسجدالاقصی و همچنین تشدید درگیری‌ها در داخل اسرائیل میان جناح نتانیاهو با سایر جریان‌های سیاسی، قرار بر این شد که تنش‌ها به پیرامون اسرائیل منتقل شود و به همین جهت غزه و جنوب لبنان دو منطقه برای حمله ارتش اسرائیل انتخاب شد. حملات تا جایی افزایش پیدا کرد که گفته می‌شود 44 راکت از غزه به اسرائیل شلیک شد و همچنین به شهر صور هم در جنوب لبنان حمله شده است. الجزیره گزارش داده که در عملیات نظامی اسرائیل موسوم به «دست نیرومند» تاکنون گزارشی از تلفات یا مجروحان گزارش نشده است، اما حداقل پنج سایت در این حمله هدف قرار گرفته‌اند؛ از جمله زمین‌های کشاورزی در بیت حانون در شمال نوار غزه، دو مکان در جنوب شهر غزه، زمین‌های کشاورزی در شرق محله الزیتون در نزدیکی شهر غزه و یک سایت در شرق خان یونس در جنوب نوار غزه. همچنین منابع لبنانی اعلام کردند که اسرائیل بامداد روز گذشته (جمعه) به اهدافی در جنوب لبنان و منطقه صور حمله هوایی و موشکی کرد که گویا تلفاتی نداشته است. این حمله ظاهراً به مراکز و زیرساخت‌های حماس در جنوب لبنان بوده است. در این میان اما کانال ۱۲ اسرائیل به نقل از یک منبع امنیتی گزارش داد ارتش اسرائیل دستورات اضطراری برای ساکنان شهرک‌های هم مرز با نوار غزه را لغو کرده و از آنها خواست به زندگی عادی خود بازگردند. این اقدام ارتش اسرائیل نشان می‌دهد که اوضاع به گونه‌ای به سمت آرام شدن درگیری پیش می‌رود ولی در این میان اتفاق تکراری اما مهم رخ داد. روزنامه القدس العربی در گزارش خود نوشت که دولت آمریکا بار دیگر با جانبداری از اسرائیل و چشم‌پوشی از جنایات صورت گرفته علیه فلسطین، مانع از صدور بیانیه شورای امنیت در محکومیت یورش به مسجدالاقصی و ضرب و شتم نمازگزاران و تحصن‌کنندگان در آن شده است. از سوی دیگر بریتانیا هم موضعی همانند واشنگتن در مورد حملات اسرائیل به غزه و لبنان اتخاذ کرده و معتقد است که تل‌آویو حق دفاع از خود را دارد. در این میان حالا باید گفت که درگیری میان اسرائیل و جریان‌های مقاومت در لبنان و فلسطین سال‌هاست که ادامه دارد و این روند باز هم ادامه خواهد داشت، اما بحث این است که حق دفاع اساساً در جامعه ملل چگونه تحلیل می‌شود؟ اینکه اسرائیل خود را مُحق می‌بیند و حملات را شروع می‌کند و سپس جریان‌های فلسطینی هم شروع به حمله می‌کنند موضوعی است که از نظر غرب و به دلیل هماهنگی با اسرائیل طی دهه‌های گذشته، صرفاً باید به نفع تل‌آویو تمام شود اما این روند مشخص نیست تا چه زمانی ادامه دارد. اینکه اسرائیل به دلیل مشکلات داخلی دست به عملیات خارجی می‌زند و اساساً افکار عمومی را به خارج از مرزهای خود سوق می‌دهد، یک مدل قدیمی و البته مرسوم در تمام کشورهای منطقه و دنیا به حساب می‌آید، اما مساله اینجاست که بر اساس حقوق و اصول مخاصمات مسلحانه این روند تا چه زمانی می‌خواهد به این صورت جلو برود و اساساً چگونه می‌توان این روند تکراری تبادل آتش را محکوم یا تایید کرد؟ مساله اینجاست که در سازمان ملل و شورای امنیت عملاً وجاهت حقوقی خود را از سیاست طلب می‌کنند و آن یکجانبه‌گرایی به نفع تل‌آویو خواهد بود.