فرشاد گلزاری

در راهبردهای استراتژیک ایالات متحده، از برخی کشورها به عنوان ظرفیت‌های جدید یا همان «قدرت‌های نوظهور» نام برده می‌شود. این عنوان نتیجه سال‌ها رصد و پایش مستندات میدانی و تئوری در حوزه سیاستگذاری در مقیاس کلان است که در نهایت به یک استراتژی نهایی تبدیل شده است. این استراتژی و راهبرد در نهایت به چراغ هدایت و حرکت کشوری مانند ایالات متحده تغییر شکل می‌دهد و نه تنها دستگاه دیپلماسی را درگیر خود می‌کند، بلکه وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی، به انضمام بازوهای تجاری و اقتصادی را سر و شکل می‌دهد و به نوعی رسم‌الخط مشخص برای آنها در بازه زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را مکتوب می‌کند که البته همگان باید از آن اطاعت کنند؛ زیرا تامین منافع ملی در گرو پیاده‌سازی این راهبردهای کلان است.

در این میان باید توجه داشت که اتحادیه اروپا به عنوان شریک تجاری، سیاسی و همچنین نظامی و امنیتی واشنگتن تا حد زیادی با این سیاست‌های آمریکا هماهنگ است تا در نهایت «برخورد و تضاد منافع» میان دو طرف شکل نگیرد، کما اینکه اتحادیه اروپا در بسیاری از مواقع به صورت مستقل در مورد پروژه‌ها و پرونده‌های گوناگون تصمیم می‌گیرد. این هماهنگی علیرغم اینکه به دنبال تامین منافع است، در بخشی دیگر به دنبال آن است تا بتواند رقبای اروپا و آمریکا را کنار بزند که در شرایط کنونی روسیه و چین در ردیف اول قرار دارند. آنچه از جنگ اوکراین به عنوان یک خروجی مشخص قابل رویت و لمس است، صرفاً یک پیروزی اطلاعاتی یا سیاسی برای مجموعه غرب نیست، بلکه در این میان و با توجه به بازیگری روسیه و چین، اروپایی‌ها به دلیل اینکه آسیب‌پذیرتر از آمریکا در قبال چین و روسیه هستند، مدام باید کارت‌های بازی خود را تغییر بدهند و سیاست‌های جاری را دگرگون کنند تا بتوانند در نظام چند قطبی فعلی دوام بیاورند.

در این میان آنچه حرف اول و آخر را در دنیای کنونی می‌زند، گره‌های سیاسی نیست، بلکه اقتصاد به عنوان مولفه قدرتمند در دنیای امروز، باعث می‌شود که روابط سیاسی کشورها با یکدیگر مستحکم‌تر شود. به عبارتی دیگر اقتصاد و تجارت دو سویه و منافع متقابل است که به نوعی روابط دو کشور یا دو بلوک را با یکدیگر تقویت می‌کند. این موضوع را باید در کنار همان موضوع قدرت‌های نوظهور قرار داد که بر اساس تقسیم‌بندی غربی‌ها کشورهایی اعم از هند، استرالیا، برزیل، آرژانتین و نیوزیلند از جمله آنها هستند. در این میان هند به عنوان یک بستر گسترده از تمام جهات موردنظر غربی‌ها قرار دارد و حالا اتحادیه اروپا به رهبری آلمان باز هم به دنبال آن است تا در این کشور جای پای خود را حفظ کند.

به نظر می‌رسد با تشدید تنش میان غرب و روسیه در پرونده اوکراین و همچنین بازیگری جدید پکن در محور میانجیگری برای صلح در کی‌یف؛ آلمان و شولتس به نمایندگی از بلوک اقتصادی- سیاسی اتحادیه اروپا به دنبال جذب هند به سوی خود هستند

شولتس در هند: هدیه تجاری به دهلی

فارغ از مسائل یادشده اگر به سفر اخیر صدراعظم آلمان به هند نگاهی گذرا داشته باشیم به وضوح می‌بینیم که اتحادیه اروپا به واسطه برلین به دنبال آن است تا بتواند هرگونه که شده سهم خود را از بازار هند به دست بیاورد. توجه داشته باشید که هند پس از چین، دومین کشور پر جمعیت دنیا به‌شمارمی‌آید و البته وضعیت معیشتی مردم آن هم چندان مساعد نیست. بر همین اساس اولاً اروپا می‌تواند واحدهای تولیدی خود را از چین به هند انتقال بدهد و رقم کمتری را نسبت به کارگران چینی پرداخت کند و ثانیا اینکه جمعیت بالای هند و میل آنها به مصرف‌گرایی از نوع غربیِ آن، می‌تواند بازار خوبی برای فروش محصولات غرب باشد.

دیروز خبرگزاری پی.تی.آی هند اعلام کرد که صدراعظم آلمان به نمایندگی از اتحادیه اروپا با نارندا مودی در مورد توافق تجارت آزاد با هند صحبت و دو طرف توافق کرده‌اند که روابط خود را در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر، هیدروژن سبز، همکاری امنیتی و سوخت‌های زیستی عمیق‌تر کنند

بر همین اساس ظاهرا صدراعظم آلمان هم برای تعمیق اهداف کشور خود و همچنین اتحادیه اروپا در این محورها وارد دهلی شده است. فارغ از این موضوعات، آنچه در بطن این سفر باید مورد توجه قرار بگیرد این است که شولتس برای تکمیل و اجرایی کردن یک قرارداد تجاری بسیار مهم به هند رفته است که توافقنامه تجارت آزاد میان هند و اتحادیه اروپا یا (FTA) نام دارد. توجه کنید که اتحادیه اروپا و هند سال گذشته میلادی گفت‌وگو بر سر امضای یک توافقنامه تجارت آزاد را آغاز کردند و قرار است مذاکرات تا پایان ۲۰۲۳ تکمیل شود و به همین دلیل بود که صدراعظم آلمان پس از دیدار با نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند در دهلی‌نو اعلام کرد که توافقنامه تجارت آزاد مسئله مهمی است و شخصاً به آن ورود خواهد کرد! نکته مهمتر این است که دیدار شولتس و مودی یک روز پس از سالروز حمله روسیه به اوکراین انجام شد و سفر او به همراه یک هیأت بزرگ اقتصادی به دهلی نشانگر اهمیت فزاینده هند برای قدرت‌های غربی است.

بر همین اساس روز گذشته (یکشنبه) خبرگزاری پی.تی.آی هند اعلام کرد که صدراعظم آلمان به نمایندگی از اتحادیه اروپا با نارندا مودی در مورد توافق تجارت آزاد با هند صحبت و دو طرف توافق کرده‌اند که روابط خود را در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر، هیدروژن سبز و سوخت‌های زیستی عمیق‌تر کنند. در ادامه نیز، همکاری امنیتی مورد بحث قرار گرفته است. در راستای این موضوع باید توجه داشت که قرارداد تجارت آزاد با هند در راستای استراتژی اتحادیه اروپا برای افزایش تعامل با منطقه هند-آرام مدنظر طرفین است و این اتحادیه قصد دارد در این منطقه روابط دوجانبه ایجاد کند تا از رشد اقتصادی که تجربه خواهد کرد، بهره ببرد. این قرارداد همچنین تا حدی به عنوان راهی برای مقابله با افزایش نفوذ چین و روسیه در این منطقه در نظر گرفته می‌شود و به همین دلیل است که به نظر می‌رسد با تشدید تنش میان غرب و روسیه در پرونده اوکراین و همچنین بازیگری جدید پکن در محور میانجیگری برای صلح در کی‌یف؛ آلمان و شولتس به نمایندگی از بلوک اقتصادی- سیاسی اتحادیه اروپا به دنبال جذب هند به سوی خود هستند. این در حالیست که هند روابط خوبی با روسیه و پوتین دارد و در مورد بحران اوکراین هم موضع بی‌طرف را اتخاذ کرده است. حال باید دید که آیا برلین و اروپا می‌توانند دهلی را بیش از هر زمان دیگر به سمت خود جذب کنند یا خیر؟!