فرشاد گلزاری

اخیراً روسیه به بهانه فرارسیدن سال جدید میلادی یک آتش‌بس 36 ساعته را در جنگ با اوکراین اعلام کرد که به نظر برخی از مفسران و تحلیلگران حوزه بین‌الملل تاثیر چندانی بر معادلات این پرونده نداشت. عده‌ای از ناظران بین‌المللی بر این عقیده بودند که این آتش‌بس به هر ترتیب (حتی برای مدت کوتاه) می‌تواند مانع از خونریزی و کشته شدن غیرنظامیان و تخریب زیرساخت‌ها در اوکراین شود، اما در مقابل گروهی دیگر مخالف این نظریه بودند.

آنها معتقدند که در بطن تحلیل گروه اول، یک خوش‌بینی بی‌حد و مرز نهفته است که نه تنها واقعیت‌ها را منعکس نمی‌کند، بلکه به نظر می‌رسد این جماعت یا از سوی روسیه حمایت می‌شوند یا اینکه نمی‌دانند جنگ اوکراین مولفه‌هایی را در خود دارد که هرگونه عقب‌نشینی از سوی طرفین می‌تواند به هر ترتیب که شده اوضاع را به ضرر دشمنانشان پیش ببرد.

ازاین‌رو آتش‌بس اخیر بر خلاف آنچه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و اسقف‌های ارتودکسِ ساکن این کشور اعلام کرده‌اند، نه تنها برای برقراری صلح و ثبات نبود، بلکه حالا به نظر می‌رسد مسکو حملات خود را تشدید کرده است. بر اساس اعلام کرملین و تایید پائولو کریلنکو، فرماندار دونتسک طی حمله ارتش روسیه در یکشنبه شب هفته جاری، ۹ موشک این منطقه را هدف گرفته و خروجی آن تحمیل خسارت‌های عمده به زیرساخت‌های این منطقه بوده است.

از سوی دیگر یک مقام محلی دیگر هم دقیقاً پنج ساعت پس از پایان آتش‌بس موردنظر روسیه، ادعا کرد که صداهای مربوط به انفجار در شهر زاپوریژیا نیز شنیده شده اما هیچ گزارش فوری درخصوص تلفات در دست نیست. همان هنگام اوله سینیهوبوف، فرماندار منطقه خارکیف در تلگرامش نوشت که  یک مرد ۵۰ ساله در پی بمباران روسیه در شمال شرقی منطقه خارکیف کشته شد و البته مقامات اوکراینی هم از انفجارها در مناطقی از دونباس گزارش دادند.

ذکر این نکات از آن رو ضروری است که یادآور شویم آتش‌بس اخیر در اوکراین و به خصوص مناطق شرقی این کشور، عملاً یک مانور رسانه‌ای و سیاسی از سوی مسکو تلقی می‌شود و در نهایت مشخص شد که هیچ خروجی خاصی برای توقف جنگ نداشته و نخواهد داشت. این موضوع دقیقاً در زمانی اتفاق افتاد که سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه در نخستین دیدار سال جدید میلادی خود با سران دفاعی این کشور اعلام کرد که مسکو نیروی سه‌گانه هسته‌ای خود را ضامن اصلی حق حاکمیت و تمامیت ارضی خود دانسته و به تقویت آن ادامه می‌دهد. او همچنین گفت که مسکو توانایی نیروهای هوافضای روسیه را تقویت می‌کند که این شامل هواپیماهای جنگنده، بمب‌افکن و پهپادهای روسیه می‌شود. این سخنان وزیر دفاع روسیه آن هم در شرایط کنونی به خوبی نشان می‌دهد که مسکو به صورت کاملاً عیان و مشخص برای چندمین بار در حال مخابره پیام تهدید هسته‌ای است؛ چراکه شویگو ابراز کرده منظور از سه‌گانه هسته‌ای، قدرت هسته‌ای روسیه از سه نوع دریایی (زیردریایی‌ها) هوایی (بمب‌افکن‌ها) و زمینی (موشک‌های بالستیک) است که همین مساله می‌تواند به معنی تهدید منافع آمریکا و متحدان آن در همسایگی مرزهای روسیه باشد.

زمانی که به سطور مندرج در بیانیه ناتو و اتحادیه اروپا نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم که هر دو نهاد به دنبال آن هستند که از مجموعه ابزارهای در اختیارشان به نفع جامعه یک میلیاردی قاره‌سبز استفاده و از رهگذر آن روسیه را مغلوب و منکوب کنند

تعمیق جبهه‌سازی مشترک علیه مسکو

به موازات این وضعیت و در راستای چالش مقابله با روسیه، حالا بار دیگر اتحادیه اروپا و ناتو با یکدیگر وارد یک رابطه و مناسبات جدید شده‌اند که محوریت آن را تحولات و پرونده اوکراین شکل می‌دهد. در این رابطه روز گذشته (چهارشنبه) اتحادیه اروپا و ناتو اعلامیه‌ای درباره همکاری دوجانبه امضا کردند و متعهد شدند که مشارکت خود را به سطح بالاتر ببرند و قول دادند که از اوکراین در جنگ با روسیه حمایت کنند. این اعلامیه در مراسمی در مقر ائتلاف نظامی ناتو در بروکسل به امضای دبیرکل ناتو، رئیس کمیسیون اروپا و رئیس کمیسیون اروپا رسید که نشان از نوعی اتحاد علیه مسکو دارد. زمانی که به سطور مندرج در این بیانیه نگاه می‌کنیم به خوبی درمی‌یابیم که اتحادیه اروپا و ناتو به دنبال آن هستند که از مجموعه ابزارهای در اختیارشان (خواه سیاسی، اقتصادی یا نظامی) به نفع جامعه یک میلیاردی شهروندانشان در قاره سبز استفاده خواهند کرد تا به هر ترتیب بتوانند روسیه را مغلوب و منکوب کنند. شایان توجه است که روس‌ها در این مسیر تنها نیستند بلکه شرکای آنها هم که در پرونده حمله به اوکراین حضور داشتند، مشمول غضب اتحادیه اروپا و ناتو شده‌اند. به عنوان مثال اورزلا فون درلاین، رئیس کمیسیون اروپا پس از امضای توافقنامه همکاری جدید ناتو و اتحادیه اروپا اعلام کرد که بروکسل در حال آماده‌سازی تحریم‌ها علیه کشورهایی است که از مسکو حمایت نظامی می‌کنند و به طور خاص به بلاروس و ایران اشاره کرد. این دقیقاً همان اتحادی است که اروپایی‌ها علیه روسیه و کشورهای هم‌سو با آن برگزیده‌اند و به نوعی می‌خواهند تبعات مسأله را میان مسکو و شرکای آن تقسیم کنند. نمای دیگر این همبستگی را هم می‌توان در سفر آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان به خارکیف (واقع در شرق اوکراین) مشاهده کرد. نکته اینجاست که پس از اینکه آلمان در روزهای گذشته قول داد خودروهای جنگی «ماردر» را به عنوان بخشی از حمایت نظامی افزایش‌یافته به اوکراین بفرستد، بربوک وعده تسلیحات بیشتر را داد اما نوع آنها را مشخص نکرد که به نوعی اشاره به محرمانگی سیاست برلین در قبال روسیه دارد.

آتش‌بس اخیر در اوکراین و به خصوص مناطق شرقی این کشور، عملاً یک مانور رسانه‌ای و سیاسی از سوی مسکو تلقی می‌شود و در نهایت مشخص شد که هیچ خروجی خاصی برای توقف جنگ نداشته و نخواهد داشت

از طرف دیگر وزیر امور خارجه اوکراین هم بار دیگر خواسته کشورش برای دریافت تانک را تکرار کرد و گفت که شکی ندارد که برلین در نهایت تانک‌های لئوپارد را به کی‌یف تحویل خواهد داد. تاکید دو طرف (آلمان و اوکراین) بر سیاست‌ تقویت جبهه جنگ و ارسال تسلیحات بیشتر برای مقابله با روسیه به خوبی نشان می‌دهد که این موضوع قرار است به یک اقدام یکپارچه تبدیل شود اما فقط قرار نیست پای اروپایی‌ها در میان باشد، بلکه کانادا و سایر متحدان ایالات متحده (به غیر از اروپا) هم وارد میدان شده‌اند یا حداقل حضورشان را در حمایت از اوکراین تشدید کرده‌اند.

به عنوان مثال دیروز (چهارشنبه) دفتر نخست‌وزیر کانادا بعد از دیدار جاستین ترودو و جو بایدن در مکزیکوسیتی، اعلام کرد که کانادا یک سامانه موشکی پیشرفته سطح به هوای ملی (NASAMS) ساخت ایالات متحده را برای اوکراین خریداری خواهد کرد که این اطلاعیه با واکنش مسکو روبرو شد. از سوی دیگر نشریه فارن پالسی به نقل از مقامات کنونی و سابق آمریکا و اتحادیه اروپا گزارش داد، که ترکیه از نوامبر ۲۰۲۲ بمب‌های خوشه‌ای ساخت آمریکا را به اوکراین ارسال کرده است که این درنهایت یک جبهه مشترک علیه روس‌ها و شرکای آنها را نمایان می‌کند.