فرشاد گلزاری

در منازعات و مخاصمات بین‌المللی اصولاً مسائل سیاسی، امنیتی و گاهی اقتصادی دلیل اصلی ذکر می‌شود و گستره آن عموماً مناطقی را دربرمی‌گیرد که یا قبلاً در آنها مشکلات مرزی وجود داشته یا منافع یک قدرت مشخص لحاظ می‌شده است.

در این میان زمانی که یک مناقشه از مقیاس بین‌المللی به حد و اندازه منطقه‌ای تقلیل پیدا می‌کند، آنچه که دولت‌ها و حامیان آنها را مقابل هم قرار می‌دهد سرعت و واکنش طرفین به این تحولات است. امروز که جهان شاهد و درگیر پرونده‌ای به نام «جنگ اوکراین» است، ما در اطراف آن شاهد وضعیتی هستیم که به نوعی «بحران‌های موازی» را خلق می‌کند.

درست است که بازیگران اصلی این جنگ روسیه و اوکراین هستند، ولی مسکو به خوبی می‌داند که کی‌یف زیر چتر حمایت‌های بی‌حد و مرز ایالات متحده و اتحادیه اروپا قرار دارد و به همین دلیل روس‌ها سعی می‌کنند علاوه بر ضربه به اوکراین، محیطِ اروپا را به نوعی با مشکل روبرو کنند و چالش‌های عمده‌ای برای قاره سبز به وجود بیاورند.

از سوی دیگر مسکو از دیرباز قصد داشته تا منافع ایالات متحده در شرق اروپا را هم مورد هدف قرار دهد؛ چراکه پوتین و تیمش معتقدند همچنان باید نفوذ خود را در شرق و تا حدی مرکز اروپا همانند دوران شوروی سابق حفظ کنند. به همین دلیل علاوه بر اوکراین؛ بلاروس، بولیوی، صربستان و غیره از جمله کشورهایی هستند که حتی پس‌زمینة پرچم آنها یا با رنگ پرچم روسیه همخوانی دارد که این خود نشانه نفوذ کرملین است، یا اینکه مواضع مقاماتشان به حدی با روس‌ها هماهنگ است که دیگر هیچکس نمی‌تواند در پیوند سیاست‌های آنها با روسیه شک کند.

در این میان صربستان یکی از همین کشورها به شمار می‌رود و اساساً کرملین در این کشورِ مستقر در مرکزِ جنوبِ اروپا منافع بسیار زیادی دارد. بخشی از دلیل این اهمیت، به مساله اجتماعی و آمایش جمعیتی آن برمی‌گردد؛ چراکه جمعیت کثیری از صرب‌های روس‌تبار در این کشور حضور دارند و به نوعی همین مولفه برای مسکو حکم یک عامل نفوذ را دارد.

بعد از استقلال صربستان از یوگسلاوی، این کشور روابطش با روسیه را به صورت نرمال به عنوان یک متحد همواره برقرار کرده و به همین دلیل ما می‌بینیم که در سال ۲۰۱۹ و طی سفر پوتین به صربستان با تاکید بر گسترش روابط بیشتر، حدود ۱۹ سند همکاری میان دو کشور امضا می‌شود و دو کشور اقداماتی را انجام می‌دهند که برای عمیق‌تر شدن روابط موثر واقع شود.

در این میان البته بحث کوزوو هم مطرح می‌شود؛ چراکه هر جا روس‌ها باشند، قطب مقابل آنها یعنی اتحادیه اروپا، آمریکا و متحدان منطقه‌ای و فرمنطقه‌ای آنها هم حضور دارند. کوزوو که در جنوب صربستان قرار دارد در سال ۲۰۰۸ استقلال خود را از صربستان اعلام کرد و اکثر کشورهای عضو سازمان ملل متحد از جمله ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، آلمان و ترکیه آن را به عنوان یک کشور مستقل از همسایه خود به رسمیت شناختند، اما صربستان همچنان آن را قلمرو خود می‌داند.

گزارش‌های منتشر شده نشان می‌دهد که صرب‌تبارها در منطقه شمالی کوزوو، که هم مرز با صربستان است، جاده‌ها را سد کردند و بنا بر این گزارش‌ها تبادل آتش هم میان دو طرف صورت گرفته که شاید بتوان آن را تنش مهندسی شده از سوی مسکو دانست

تشدید تنش میان بروکسل و بلگراد

اینکه چرا صربستان کوزوو را به عنوان کشور مستقل نپذیرفته است دقیقاً ریشه در تقابل روسیه و غرب دارد.

همه می‌دانند کشورهایی مانند صربستان یا بلاروس که تمام قد در زمین روسیه بازی می‌کنند، عملاً اختیار زیادی برای اتخاذ مواضع یا تبیین سیاست خارجی مستقل ندارند و به همین جهت هرچه مسکو بگوید برای آنها ملاک عمل است.

این بدان معنی است که کرملین هنوز هم کشوری مانند صربستان را بخشی از منافع کلان و استراتژیک خود می‌داند و به همین دلیل است که بلگراد نه تنها کوزوو را به رسمیت نمی‌شناسد، بلکه بارها و بارها به تحریک و دستور روسیه با اتحادیه اروپا در مورد این کشور تازه استقلال یافته درگیر شده است.

اما در این میان از چند هفته پیش مجدداً درگیری‌هایی در شمال کوزوو به وجود آمده که صربستان را باز هم در مقابل اتحادیه اروپا قرار داده است. اصل ماجرا از این قرار است که اوایل اوت تنش‌ها بین صرب‌تبارها و دولت آلبانیایی‌تبار در کوزوو، در جنوب شرق اروپا بالا گرفت. به گفته منابع محلی، چند روز پس از آنکه معترضان مجبور شدند پلاک‌های صادر شده توسط کوزوو را روی خودروهای خود نصب کنند، آنها جاده‌ها را مسدود کردند و طبق گزارش‌ها دست به تیراندازی زدند.

جمعیت کثیری از صرب‌های روس‌تبار در صربستان حضور دارند و به نوعی همین مولفه برای مسکو حکم یک عامل نفوذ را دارد و بعد از استقلال صربستان از یوگسلاوی، این کشور روابطش با روسیه را به صورت نرمال به عنوان یک متحد همواره برقرار کرده است

به دنبال آن، این نگرانی به وجود آمد که خشونت بین صرب‌تبارها و آلبانیایی‌تبارها ۲۳ سال پس از پایان جنگ کوزوو دوباره شعله‌ور شود و این همان تهدیدی است که حالا در کنار جنگ اوکراین، اروپا را تهدید می‌کند. دولت کوزوو به دنبال آن بود تا افرادی را که در مناطق اکثریت قوم صرب‌نشین هستند، وادار کند شماره‌ پلاک‌ خودروهای صادره از صربستان خود را با پلاک‌های صادرشده توسط کوزوو تعویض کنند.

راشاتودی در این مورد گزارش داده که حدود ۵۰ هزار نفر در این مناطق به دلیل امتناع از به رسمیت شناختن استقلال کوزوو از شماره پلاک کوزوویی استفاده نمی‌کنند. گزارش‌های منتشر شده از دو روز پیش تاکنون نشان می‌دهد که صرب‌تبارها در منطقه شمالی کوزوو، که هم مرز با صربستان است، جاده‌ها را سد کردند و بنا بر این گزارش‌ها تبادل آتش هم میان دو طرف صورت گرفته است.

آنچه در این میان مهم خواهد بود این است که دولت کوزوو اعلام کرده صربستان به تنش‌های قومی دامن می‌زند و روسیه از آن حمایت می‌کند که این مواضع مورد تایید اتحادیه اروپا هم قرار گرفت. در مقابل آنا برنابیچ، نخست‌وزیر صربستان هشدار داد که اتحادیه اروپا در صورت اصرار بر رفع موانع فیزیکی ایجاد شده از سوی صرب‌های کوزوو در جریان تنش‌های اخیر در این منطقه، همه اعتبار و اقتدار خود را از دست می‌دهد و این کشور به همین دلیل هشدار جدی علیه بروکسل صادر می‌کند.

توجه داشته باشید که اگرچه الکساندر ووجیچ، رئیس جمهوری صربستان بارها بر حفظ آرامش و صلح میان کشورش با کوزوو تاکید کرده اما گویا اعضای اتحادیه اروپا به دنبال تشدید این تقابل و پیام دادن به روسیه هستند. به عنوان مثال آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان اعلام کرد که کوزوو با به تعویق انداختن انتخابات محلی، تنش‌ها را کاهش داد اما لفاظی اخیر صربستان برعکس این کار را انجام داد.

حال باید دید که آیا روس‌ها معتقد به تشدید تنش میان دو طرف هستند یا اینکه صرفاً می‌خواهند از طریق صرب‌‌های روس‌تبار اتحادیه اروپا را آزار سیاسی دهند؟