فرشاد گلزاری

روز را از سر گذراند و هنوز صدای رد و بدل شدن آتش میان تمام جناح‌های درگیر شنیده می‌شود. یک مقام ارشد وزارت دفاع آمریکا روز گذشته (جمعه) خبر داد که نیروهای روسیه به پنج کیلومتری کی‌یف نزدیک شده‌اند. این مقام به خبرنگاران گفته است که به این ترتیب آن دسته از نیروهای روسیه که از جهت شمال غربی به طرف پایتخت اوکراین پیشروی می‌کنند، اکنون در ۱۵ کیلومتری مرکز این شهر هستند و هر دو جناح می‌توانند به راحتی در یک نقطه مشترک به هم ملحق شوند. هم‌چنین گزارش شده است یک کاروان کمک‌های بشردوستانه که قصد داشت به بندر محاصره شده ماریوپل برسد، به دلیل حملات مداوم روسیه مجبور به بازگشت شده است. همزمان دفتر بی.بی.سی در اوکراین گزارش کرده که در حمله موشکی به شهر «لوتسک» یک فرودگاه هدف قرار گرفته است. گزارش‌هایی نیز در مورد حمله به یک کارخانه که محل تعمیر موتورهای جت‌های جنگنده بوده منتشر شده است. این سایت در فهرستی از محل‌های استراتژیک و کلیدی اوکراین قرار داشت که توسط روسیه هدف قرار گرفت؛ هدف‌گیری‌ای که نشان داد که روس‌ها به سمت بمباران هدفمند گام برداشته‌اند؛ چراکه اساساً دستاورد نظامی که آنها مدنظرشان بوده تاکنون محقق نشده است. از جهتی دیگر گزارش‌هایی از انفجار در دو شهر در دو سوی مختلف اوکراین منتشر شده است. تلویزیون اوکراین و سایر رسانه‌های این کشور انفجارهایی را در لوتسک در شمال غربی و دنیپرو در بخش میانه شرقی اوکراین گزارش می‌دهند. طبق گزارش‌های منتشر شده از سوی رویترز، در شهر دنیپرو در مرکز اوکراین حملات آغاز و شماری از غیرنظامیان کشته شده‌اند. اورژانس اوکراین هم اعلام کرده که بمب‌ها در نزدیکی یک مهدکودک و یک ساختمان مسکونی فرود آمدند که گفته می‌شود حدود 5 نفر در این حملات و در نزدیکی مهدکودک کشته شده‌اند. در این میان حالا دامنه اتهام‌زنی‌ها میان دو طرف بار دیگر بالا گرفته است. ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین دیروز (جمعه) ارتش روسیه را به جلوگیری از تخلیه غیرنظامیان از شهرهای محاصره شده ماریوپل، ولنوواخا و حمله به گذرگاه‌های بشردوستانه متهم کرد. او در همین حال به ادعاهای روسیه دایر بر این که اوکراین با کمک آمریکا درحال توسعه سلاح‌های شیمیایی یا بیولوژیکی است، تاخته است؛ چراکه دیمیتری پولیانسکی، معاون اول نماینده دائم روسیه در سازمان ملل در توئیتی اعلام کرد که هیأت روسی از شورای امنیت خواسته تا (جمعه) ۱۱ مارس نشستی برای بررسی فعالیت‌های نظامی بیولوژیکی آمریکا در قلمرو اوکراین برگزار کند. این موضع روس‌ها به مذاق آمریکایی‌ها هم خوش نیامد و اولویا دالتون، سخنگوی هیات آمریکا در سازمان ملل به تصریح این موضوع را رد و اعلام کرد که روسیه با اتخاذ چنین مواضعی به دنبال آن است تا حمله خود به اوکراین را به نوعی که کرملین می‌خواهد توجیه کند. اما در این میان آنچه که باید مورد توجه قرار بگیرد، به وجود آمدن یک «سکته تاکتیکی» از سوی روس‌ها در پیشروی‌های میدانی و موضع‌گیری‌های سیاسی است که خودشان آن را کلید زده‌اند.

حمله به یک کارخانه که محل تعمیر موتور جت‌های جنگنده بود نشان می‌دهد که روسیه به دنبال هدف قرار دادن محل‌های استراتژیک و کلیدی اوکراین است که بخشی از آن به شکست‌های پی در پی در محور میدانی مربوط است

کرملین و خطای محاسبه!

روسیه فکر می‌کرد شیر فلکه گاز دنیا را در دست دارد و از آن به عنوان اهرم سیاسی، اقتصادی و امنیتی استفاده می‌کرد؛ اما برآورد پوتین در این حوزه هم تا حد زیادی اشتباه از آب درآمده است؛ تا جایی که آلمانی‌ها هم پروژه خط لوله گاز نورداستریم 2 را متوقف و مختومه اعلام کردند

متاسفانه در حکومت‌های اقتدارگرا و توتالیتر که یک نفر در رأس هرم قدرت، کنترل همه چیز را به دست دارد، گاهی توهماتی به وجود می‌آید که عاقبت خوشی را برای آن شخص و حتی کشورش رقم نخواهد زد. این توهمات عموماً از نفوذها و برآوردهای غلط نشأت می‌گیرد که در طول تاریخ بارها و بارها این موضوع را دیده‌ یا شنیده‌ایم و حتی در آینده نه چندان دور ممکن است اسنادی از سوی روس‌ها یا غربی‌ها (به صورت عمدی یا غیرعمدی) منتشر شود که نشان دهد کرملین در برآوردهای خود با اشتباه روبرو شده است و اطلاعات غلط به پوتین داده‌اند! اینکه بخواهیم بگوییم در دستگاه نظامی « امنیتی و حتی سیاسی » اقتصادی روسیه غرب همانند جنگ سرد نفوذ کرده و داده‌های اشتباه را روی میز کار پوتین می‌گذارد، ادعایی است که نمی‌توان اثبات کرد اما در سه محور می‌توان به وضوح دید که محاسبات و برآوردهای روسیه تا حد زیادی غلط از آب درآمده است. اولین موضوعی که به نظر می‌رسد تیم پوتین و کرملین با آن به صورت حقیقی و واقعی برخورد نکرده‌اند، شناخت دقیق و جدید از جامعه اوکراین است. روس‌ها فکر می‌کردند که مردم جمهوری‌های جدا شده از شوروی سابق هنوز به پرچم‌های داس و چکش می‌بالند و خود را زیر پرچم به رهبری واحد پایبند می‌دانند، اوکراین را هم از این قائده مستثنا نمی‌دانستند. اما مساله‌ای که خیلی عیان است ولی مسکو به آن توجه نکرده، رسوخ فرهنگ غربی است. همه می‌دانند که «مک‌دونالد» و «مارلبورو» به عنوان نماد سرمایه‌داری اولین برندهایی بودند که پس از فروپاشی شوروی وارد مسکو شدند و طعم آنها سالیان سال است که زیر دندان مردم روسیه است و از همین مثال ساده باید دانست که نمی‌توان انتظار داشت روس‌ها به صورت نظامی و تمام عیار وارد خاک اوکراین شوند و مردم این کشور هم برای آنها فرش قرمز پهن کنند! البته در این میان پروژه عریض و طویل پروپاگاندای آمریکا و بریتانیا برای تحریک روسیه و تزریق حس ملی‌گرایی در خون مردم اوکراین توسط زلنسکی هم موثر بود، اما سوال بی‌جواب این است که آیا جامعه اطلاعاتی فدراسیون روسیه این برآوردها را به صورت صحیح انجام داده بودند یا فقط «خیال می‌کردند» که مردم اوکراین به روسیه سمپاتی دارند؟ موضوع دوم بحث انرژی است. در سال 2014 یکی از دلایل ترس و کوتاه آمدن اروپا در مقابل روسیه بر سر الحاق کریمه، تهدید مسکو به قطع صادرات گاز به قاره سبز بود اما حالا ایالات متحده تجدید روابطش با ونزوئلا را برای بی‌نیازی از گاز روسیه کلید زده است و قطر و امارات و حتی ایران گزینه‌های بعدی خواهند بود. بر همین اساس روسیه که فکر می‌کرد شیر فلکه گاز دنیا را در دست دارد و از آن به عنوان اهرم سیاسی، اقتصادی و امنیتی استفاده می‌کرد، حالا برآوردش در این حوزه هم تا حد زیادی اشتباه از آب درآمده است؛ تا جایی که آلمانی‌ها هم پروژه خط لوله گاز نورداستریم 2 را متوقف و مختومه اعلام کردند. مساله سوم (نهایی) تکیه روسیه بر ذخیره ارزی 600 میلیارد دلاری است. اگر فرض را بر این بگذاریم که هزینه نبرد روسیه در اوکراین روزی 2 میلیارد دلار است، این رقم درنهایت طی کمتر از یکسال (300 روز) صرف خواهد شد؛ مضاف بر اینکه صادرات انرژی روسیه و سایر تجارت‌های دوجانبه هم با مشکل روبرو می‌شود و این در حالیست که فشار اقتصادی از همین حالا بر مردم و کسب و کارهای روسیه مشهود است. از سوی دیگر تصویب بودجه 13.6 میلیارد دلاری توسط کنگره آمریکا برای کمک به اوکراین هم می‌تواند رویارویی میدانی را طولانی‌تر از گذشته کند که همه این موارد نشان‌دهنده محاصره کرملین توسط برآوردهای اشتباه است.