فرشاد گلزاری

 قاطبه تحلیلگران مسائل خاورمیانه که طی سال‌های گذشته در چارچوب داده‌های سیاسی خاص خود اقدام به تحلیل رویدادهای منطقه‌ای و زیرمجموعه‌های آن می‌کردند، معتقد بودند که اساساً بحران تروریستی خاورمیانه با مرکزیت داعش، پس از برچیده شدن خلافت خودخوانده این جریان در موصل و رقه به صورت کلی از بین می‌رود و دیگر آثاری از آن دهشت‌افکنی‌ها وجود نخواهد داشت. گروهی دیگر هم معتقد بودند که داعش به صورت زیرزمینی به حیات خود ادامه خواهد که این تحلیل به نوعی درست بود اما گروه سوم، حدود 4 سال پیش اعلام کردند که داعش به دنبال تغییر جغرافیای نفوذ خود از خاورمیانه است که این تحلیل بدون‌شک درست‌ترین موضوعی بود که به صورت واضح به آن اشاره شد. در مورد سناریویی که گروه سوم به آن اشاره کرده باید گفت که یکی از مناطق و جغرافیاهایی که به نوعی مدنظر بوده و گفته می‌شد که بیشترین پتانسیل برای استقرار داعش و سایر جریان‌های تروریستی را در بطن خود داشت، افغانستان بود. این جغرافیا از هر نظر برای ورود آوارگان داعش و حتی القاعده حائز اهمیت بود اما واقعیت این است که افغانستان در این نوشتار مدنظر ما نیست. آنجا که منظور تحلیلگران مذکور بود و به بارانداز جدید تروریست‌ها تبدیل شده است، قاره مرموز آفریقا است. شاید برای برخی این موضوع چندان حائز اهمیت نباشد، اما باید توجه داشت که قاره سیاه عملاً از زمان فروپاشی خلافت‌های خودخوانده داعش در عراق و سوریه به یکی از اهداف مناسب این جریان تروریستی و حتی شاخه‌های القاعده برای ادامه بقا و گسترش رادیکالیسم به حساب می‌آمد. آنچه در این میان باید موردنظر قرار بگیرد این است که قاره آفریقا شاید از افغانستان فعلی هم برای جریان‌های تروریستی مانند داعش اهمیت بیشتری داشته باشد و دلیل مهم آن صرفاً موقعیت استراتژیک و نزدیکی آن به قاره اروپا نیست؛ بلکه این جغرافیا به دلیل جولان فقر و عدم توسعه‌یافتگی، از جمله مناطقی است که به راحتی می‌توان در آن اقدام به جذب سرباز و عناصر سرگردان بومی کرد. سازمان القاعده از دهه 80 و به‌ویژه در دهه 90 میلادی در این قاره به‌ویژه مناطق شمال و شرق آفریقا توانست شبکه‌های گسترده و مستحکمی را برای خود دست و پا کند. بعدها هم القاعده در مرکز و تاحدودی در جنوب آفریقا توانست نفوذ خوبی برای خود دست و پا کند اما داعش حالا جای این جریان را گرفته است. بر اساس آمارهای موجود داعش توانسته افراط‌گرایی را به هر صورتی که محیط آفریقا اجازه می‌داد، به نفع خود مهندسی کند و گسترش دهد اما در این میان کشورهای غربی و خصوصاً اروپا که در رأس آنها فرانسه قرار دارد هم بیکار ننشستند و آستین بالا زدند؛ چراکه پاریس و لندن از دهه‌ها پیش در آفریقا نفوذ خوبی برای خود دست و پا کرده‌اند و به دنبال تحکیم قدرت خود در این منطقه بوده و هستند.

اواخر مارس 2020 میلادی فرانسه به همراه چند کشور اروپایی و آفریقایی هم‍‌پیمانش، یک نیروی ضربت جدید را با هدف مبارزه با گروه‌های تروریستی در منطقه ساحل واقع در غرب آفریقا با نام «تاکوبا» تاسیس کردند که حالا خروج آنی آنها از مالی نشان می‌دهد که این جریان نتوانسته به نحو احسن کار خود را جلو ببرد

دولبه شدن تهدیدها

اگر در گذشته صرفاً تهدید تروریسم، غربی‌ها را در آفریقا دور یکدیگر جمع می‌کرد، حالا بحث کودتا و جرایم سازمان یافته دولتی از سوی سیاستمداران آفریقایی و به خصوص کشورهای موسوم به ساحل به دلیل دیگری برای حضور غربی‌ها در آفریقا تبدیل شده است که نشان از دولبه شدن تهدیدها دارد

در اواخر مارس 2020 میلادی (برابر با فروردین ماه 1399) فرانسه به همراه چند کشور اروپایی و آفریقایی هم‍‌پیمانش، رسماً یک نیروی ضربت جدید را با هدف مبارزه با گروه‌های تروریستی در منطقه ساحل واقع در غرب آفریقا تاسیس کرد که به «تاکوبا» یا همان TASK FORCE TAKUBA شناخته می‌شد. این ائتلاف ضدتروریسم شامل 13 کشور از جمله بلژیک، جمهوری چک، دانمارک، استونی، فرانسه، آلمان، مالی، هلند، نیجر، نروژ، پرتغال، سوئد و انگلیس می‌شد که بعدها هم کانادایی‌ها به دلیل تجربیاتی که در بحث مبارزه با داعش در سوریه داشتند به این ائتلاف اضافه شدند. هدف فرانسه از ایجاد این ائتلاف مبارزه با رادیکالیسم در ۵ کشور ساحل معروف به «گروه جی‌5» شامل مالی، موریتانیا، نیجر، چاد بورکینافاسو بود که برخی‌ها معتقدند این کشورها پایگاه نظامی اصلی پاریس در آفریقا به حساب می‌آید اما گویا در این میان اروپایی‌ها و به خصوص فرانسه چندان معقول عمل نکردند. گسترش داعش در کشورهای ساحل باعث شد که بوکوحرام اساساً در این منطقه توسط داعش کنار زده شود و نیجریه و نیجر به محل جولان این جریان تروریستی تبدیل شود. در این میان چند روز پیش فرانسه و متحدانش در عملیات ضد افراط‌گرایان در کشور مالی خروج هماهنگ نیروهایشان را اعلام کردند و در بیانیه مشترک به مانع‌تراشی‌های متعدد نظامیان حاکم بر این کشور اشاره شده است و در نهایت نظامیان آنها و سایر شرکای اروپایی‌شان به نیجر منتقل شدند. از خروج این نیروها چند روز نگذشته است که حالا سر و کله آمریکایی‌ها در کشور همسایه مالی یعنی ساحل عاج پیدا شده است. روز گذشته (دوشنبه) خبرگزاری رویترز به نقل از پنتاگون اعلام کرد که نظامیان آمریکا برای اجرای برنامه آموزشی به نام «تفنگ چخماقی» وارد ساحل عاج شده‌اند و از روز یکشنبه با حضور بیش از ۴۰۰ سرباز از سراسر منطقه غرب آفریقا به منظور تقویت مهارت‌های نیروها آغاز شده است. بنابر اعلام رویترز، برنامه آموزشی سالانه مبارزه با تروریسم ایالات متحده برای نیروهای آفریقایی در ساحل عاج، در زمانی آغاز شده که نیروهای شبه‌نظامی افراط‌گرا مناطق وسیعی را کنترل می‌کنند، کودتاها در حال افزایش است و نیروهای فرانسوی در در منطقه در حال کاهش هستند. جیمی سندز، فرماندهی عملیات ویژه آمریکا در آفریقا در مراسم افتتاحیه این ماموریت اعلام کرد که تمرکز اصلی ما در این ماموریت سالانه، اشتراک‌گذاری اطلاعات است و اگر ما نتوانیم روابط را برقرار کنیم، نمی‌توانیم با یکدیگر همکاری داشته باشیم. نکته مهم این است که کشورهای گینه و مالی و بورکینافاسو، نیرویی برای شرکت در این ماموریت آموزشی اعزام نکرده‌اند؛ چراکه حاکمان نظامی در این سه کشور آفریقایی از ۲۰۲۰ قدرت را در دست گرفته و این نگرانی را درباره بازگشت کمربند کودتا در دوران پسا استعماری غرب آفریقا به وجود آورده‌اند. در این راستا کارشناسان امنیتی مرکز دیدبان تروریسم اروپا اعلام کرده‌اند که شبه‌نظامیان به کشورهای ساحلی چون بنین و ساحل عاج نیز رخنه کرده‌اند و این گروه‌ها از مرزهایی که با ضعف نگهبانی و گشت‌های مرزی درگیرند، عبور می‌کنند و جای پای خود را مستحکم کرده‌اند. نکته اصلی که در این میان باید موردنظر قرار بگیرد این است که اگر در گذشته صرفاً تهدید تروریسم، غربی‌ها را در آفریقا دور یکدیگر جمع می‌کرد، حالا بحث کودتا و جرایم سازمان یافته دولتی از سوی سیاستمداران آفریقایی و به خصوص کشورهای موسوم به ساحل به دلیل دیگری برای حضور غربی‌ها در آفریقا تبدیل شده است که نشان از دولبه شدن تهدیدها دارد.