فرشاد گلزاری

 پرونده عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای اسلامی و عربی که سال گذشته سر و صدای زیادی به پا کرد، همچنان در اولویت کابینه جدید اسرائیل قرار دارد. بسیاری از مخاطبان به یاد دارند که در تابستان گذشته کشورهایی مانند امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش روابط پنهان و چند دهه‌ای خود را با اسرائیل علنی کردند و چندی بعد نیز پادشاهی بوتان واقع در شبه قاره هند با واسطه‌گری دهلی، روابطش را با رژیم صهیونیستی عادی کرد. در آن زمان دنیا به کام بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل و همچنین دونالد ترامپ بود. نتانیاهو فکر می‌کرد با این اقدامات می‌تواند اوضاع داخلی سرزمین‌های اشغالی را به نفع خود تغییر دهد و در انتخابات پیش‌رو برنده نهایی شود. ترامپ هم در آمریکا به این فکر می‌کرد که با ایجاد محیط امن برای تل‌آویو می‌تواند رضایت رژیم صهیونیستی و لابی‌های یهود را برای پیروزی در انتخابات جلب کند اما تمام این تحلیل‌ها ظرف چند ماه 180 درجه برعکس شد؛ به گونه‌ای که ترامپ در انتخابات 13 نوامبر در مقابل رقیب خود یعنی جو بایدن شکست خورد و نتانیاهو هم عرصه را به نفتالی بنت، نخست‌وزیر فعلی اسرائیل و رهبر حزب یمینا واگذار کرد. تعویض قدرت در واشنگتن اگرچه برای دولت‌های منطقه به خصوص عربستان سعودی و ترکیه تبعات منفی داشت، اما به همان میزان به روی کار آمدن کابینه جدید در اسرائیل، برای سعودی‌ها و شاید ترکیه به مثابه یک فرصت تلقی شد. ایران هم از این امر مستثنی نیست و به نوعی باید گفت که کابینه جدید تل‌آویو درحال دشمنی و کینه‌توزی با تهران در ابعاد مختلف است. باید این تحلیل و برآورد که اسرائیل و عربستان به هیچ وجه در دوران بنت وجه مشترک استراتژیک نخواهند داشت، را غلط دانست. به گواه بسیاری از تحولات و همچنین اسناد موجود، شطرنج قدرت در منطقه در حال تغییر است و صحنه‌گردان این تغییر را باید ایالات متحده دانست. آمریکای بایدن اساساً به دنبال آن است تا از منطقه خاورمیانه و جنوب آسیا به شرق آسیا و اقیانوسیه نقل مکان کند که دو دلیل عمده دارد. دلیل اول همانگونه که بارها طی ماه‌های و سال‌های اخیر شنیده‌اید، تقابل با چین و دفع تهدیدات اقتصادی و نظامی این کشور است. در نمای دوم، آمریکایی‌ها به دنبال آن هستند تا تهدید کره‌شمالی که از سوی پکن تحریک می‌شود را دفع و شرکای خود مانند ژاپن و کره جنوبی را تقویت کنند. از سوی دیگر واشنگتن در حال تقویت هند و استرالیا به عنوان دو قدرت نوظهور اقتصادی و سیاسی در اقیانوس هند و اقیانوس آرام است تا این دو کشور هم به نوبه خود چین و حتی روسیه را زیر فشار بگذارند. بر این اساس آمریکایی‌ها به دنبال آن هستند تا قبل از ترک کامل خاورمیانه، یک بستر امن را برای اسرائیل به وجود بیاورند و تعهد خود به امنیت و حیات تل‌آویو را به صورت عملی به دنیا نشان دهند. بر همین اساس است که حالا و در وضعیت فعلی از گوشه و کنار می‌شنویم که قرار است عربستان و اسرائیل روابطشان را با یکدیگر عادی کنند.

در درون عربستان همچنان نگرانی‌ها و مخالفت‌های علنی از سوی طیف محافظه‌کارانِ مذهبی این کشور برای عادی‌سازی روابط ریاض و اسرائیل وجود دارد که می‌تواند مانع از اجرایی شدن این پروژه شود که متضرر آن ولیعهد سعودی خواهد بود

یک پرواز و صدها سوال!

در سال 2019 میلادی خبری منتشر شد که نشان می‌داد یک فروند هواپیمای مسافربری خطوط اسرائیل در آسمان عربستان سعودی رویت شده و بسیاری از تحلیلگران و ناظران در همان هنگام اعلام کردند که روابط میان ریاض و تل‌آویو عادی شده است

ظهر روز دوشنبه روزنامه اورشلیم‌پست به نقل از مرکز پخش کان اعلام کرد که یک پرواز مستقیم از مبدأ ریاض به مقصد تل‌آویو انجام شده است و در همان زمان بسیاری از کاربران حاضر در رسانه‌های اجتماعی و به خصوص توئیتر که در حوزه هوانوردی مشغول به کار هستند رصد این خط پروازی را در دستور کار قرار دادند و درنهایت آن را تایید کردند. در اخبار تکمیلی که از سوی شبکه کان منتشر شد، مشخص شده بود که این پرواز از ریاض در فرودگاه بن‌گوریون در تل‌آویو به زمین نشسته است. اورشلیم پست هم در ادامه اعلام کرد که این پرواز توسط یک فروند هواپیمای مدل (A6-AIN) 737 VIP  متعلق به شرکت رویال جت امارات انجام شده است. این خبر از منظر شکلی می‌تواند این مفهوم را مخابره کند که روابط سعودی‌ها با اسرائیل به صورت علنی درآمده است اما از منظر ماهوی باید چندین و چند مولفه را مورد نظر قرار داد. نخست اینکه پرواز مذکور را نباید یک رویداد جدید دانست؛ چراکه در سال 2019 میلادی هم خبری منتشر شد که نشان می‌داد یک فروند هواپیمای مسافربری خطوط اسرائیل در آسمان عربستان سعودی رویت شده و بسیاری از تحلیلگران و ناظران در همان هنگام اعلام کردند که روابط میان ریاض و تل‌آویو عادی شده است. بر همین اساس خبر روز دوشنبه صرفاً از این جهت اهمیت دارد که نشان می‌دهد برای اولین بار یک هواپیما از مقصد ریاض به تل‌آویو سفر کرده اما سوال بی‌پاسخ این است که چرا هواپیمای مذکور متعلق به خطوط هوایی عربستان نبوده است؟! موضوع دوم که در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد این است که چندی پیش و قبل از انجام پرواز روز دوشنبه، فیصل بن‌فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی برای شرکت در کنفرانس خبری با آنتونی بلینکن، همتای آمریکایی‌اش در واشنگتن سخنانی در مورد اسرائیل به زبان آورد که نه تنها باعث حیرت تحلیلگران غربی و عربی شد، بلکه رسانه‌های اسرائیل را هم شوکه کرد. او در کنفرانس خبری مشترک خود با بلینکن اعلام کرد که اسرائیل در برقراری آرامش و صلح در منطقه نقش بسزایی ایفا کرده است. تعجب از سخنان بن فرحان در تل‌آویو به حدی بود که روزنامه عبری زبان یسرائیل هیوم با استقبال از اظهارات وی پس از دیدارش با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، گفته‌های او را «ستایش اسرائیل» خواند. مساله سوم هم این است که روزنامه عبری زبان یسرائیل هیوم روز گذشته (سه‌شنبه) از توافق سیف‌الاسلام قذافی، پسر دیکتاتور سابق لیبی و خلیفه حفتر، رهبر نیروهای موسوم به ارتش ملی لیبی با یک شرکت اسرائیلی در راستای کمک به آنها در جریان تبلیغات انتخاباتی پرده برداشت که گفته می‌شود عربستان واسطه این توافق بوده است. همین سه محور می‌تواند گویای عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان باشد اما مساله اینجاست که در درون عربستان همچنان نگرانی‌ها و مخالفت‌های علنی از سوی طیف محافظه‌کارانِ مذهبی این کشور برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل وجود دارد که می‌تواند مانع از اجرایی شدن این پروژه شود. با این وجود به نظر می‌رسد که تکه‌های پازل روابط دو طرف در حال چیده شدن در کنار یکدیگر هستند.