فرشاد گلزاری

چندی پیش جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سی.‌بی.‌اس سخنی را بر زبان راند که برای او گران تمام شد. بایدن در آن مصاحبه اعلام کرد که آمریکا و چین علیرغم رقابت شدید بین دو کشور نباید درگیری داشته باشند. او اعلام کرد که واشنگتن قرار نیست سیاست ترامپ در قبال چین را دنبال کند و اساساً لازم نیست «مناقشه‌ای» بین ما باشد ولی بدون تردید «رقابت جدی» در پیش است ولی در هر صورت روش من با روش ترامپ فرق دارد. این مدل از موضع‌گیری بایدن را باید به نوعی ادامه راهبرد باراک اوباما، رئیس جمهور اسبق آمریکا دانست. همه به یاد دارند که در زمان اوباما، او عملاً خواهان سرشاخ شدن مستقیم با چین نبود.

در مدت زمان کوتاهی که بایدن روی کار آمده جمهوریخواهان بارها نسبت به سیاست خارجی وی در مقابل چین ابراز نگرانی کرده‌اند و حالا طیفی که در چهار سال گذشته ترامپ را علیه چین مورد حمایت قرار داده بودند، به دنبال ضربه زدن به دموکرات‌ها با اهرم پکن هستند

اوباما معتقد بود که نباید تنش میان واشنگتن و چین تا به این حد عمیق شود و به همین دلیل او راهبرد «همکاری برای هدایت از دور» را در دستور کار خود قرار داد. در همان هنگام هم بسیاری از منتقدان اوباما و دموکرات‌ها اعلام کرده بودند که این راهبرد نمی‌تواند برای آمریکا چاره‌ساز باشد و حتی دسته‌ای دیگر از منتقدانِ دولتِ وقت به صورت واضح از تریبون‌های خود به اوباما حمله کردند و او را همسو با پکن و دولت کمونیستی چین قلمداد کردند. اینکه آیا انتقادهای آن سال‌ها درست بود یا غلط، موضوعی است که تحلیل آن بسیار زمان‌بر و لازمه‌اش فهرست کردن بسیاری از مولفه‌های مذکور است. اما باید توجه داشت که اوباما در آن سال‌ها معتقد بود که نمی‌توان با شدت عمل علیه پکن دست به اقدامات تهاجمی زد. او بر این اساس راهبرد خود را همنوایی و همکاریِ هدفمند با چین برای کسب منافع ایالات متحده طرح‌ریزی کرده بود؛ بدین معنا که آمریکا در بازارهای چین حضور فعال داشت و تماماً سعی می‌کرد که با هدایت این بازارها، هم سود خود را کسب کند و هم بتواند چین را در کانال خود هدایت کند.

از سوی دیگر سازمان سیا و مامورانش در چین و کشورهای شرق‌آسیا در حال رصد اقدامات اقتصادی پکن بودند اما این اقدامات اطلاعاتی یک طرفه نبود.

پکن هم با گسیل کردن تعداد زیادی از ماموران امنیتی و جاسوسان صنعتی خود در آمریکا و همچنین در کارخانه‌های واقع در چین، در مدت 8 سال زمامداری اوباما سعی کرد تا تکنولوژی آمریکایی‌ را به دقت زیر ذره‌بین قرار دهد و از همانجا بود که تکنولوژی چین یکباره اوج گرفت.

 بر این اساس بود که با آمدن دونالد تراپ به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهوری ایالات متحده، ما شاهد آن بودیم که وی دستور تقابل همه جانبه و حداکثری با چین را صادر کرد. در هیچ برهه‌ای از تاریخ آمریکا ندیده‌ایم که این کشور به اندازه چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ به صورت عمیق و علنی علیه چین دست به اقدام‌هایی بزند که خروجی آن با اقتصاد و ثبات جهانی بازی کند.

یک روز شاهد وضع تعرفه‌های به شدت سرسام‌آور از سوی واشنگتن علیه پکن بودیم و فردای آن روز چینی‌ها هم به طبع دست به اقدام متقابل می‌زدند. دایره این تنازع به حدی گسترده شد که ترامپ علناً و بدون ارائه مدرک و سند رسمی اعلام کرد که چین به صورت عمدی و فریبکارانه پشت پرده شیوع ویروس کرونا در جهان است.

جمهوریخواهان دقیقاً 48 ساعت پس از آنکه ترامپ از استیضاح دومش پیروز بیرون آمد، سعی دارند تا سناریوی جدیدی را با محوریت چین علیه دولت جدید ایالات متحده کلید بزنند تا بتوانند آرایش مجلس نمایندگان و سنا را به نفع خود تغییر دهند

این موضوع البته در داخل ایالات متحده با حمایت بسیاری از هم‌حزبی‌های ترامپ همراه بود ولی در فضای جهانی ما شاهد آن بودیم که بسیاری از کشورهای دنبا موضع سکوت گرفتند اما باز هم ترامپ یک تنه بر پکن تاخت.

عطش ضدِ شرقی در میان سرمایه‌داران سنتی آمریکا

همنوایی جمهوریخواهان با ترامپ در قبال چین به نوعی به ما نشان داد که یک عطش ضدِ شرقی در میان سرمایه‌داران سنتی آمریکا که پاتوق آنها نیویورک است، وجود دارد. باید توجه داشته باشید که اساساً طیف سنتی و قدیمی سرمایه‌داران آمریکا که همان سفید‌پوست‌های محافظه‌کار به حساب می‌آیند، از حزب جمهوریخواهان برخاسته‌اند.

این طیف کلیسا را با خود همراه دارند و از منظری دیگر کشاورزان آمریکا یکی از موتورهای محرک این طیف به حساب می‌آیند که تمام این مولفه‌ها در ترامپ و جریان منتسب به او قابل مشاهده است. حالا همین جریان دقیقاً 48 ساعت پس از آنکه ترامپ از استیضاح دومش پیروز بیرون آمد، سعی دارند تا سناریوی جدیدی را با محوریت چین علیه دولت جدید ایالات متحده کلید بزنند.

اگرچه قانونگذاران دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا، چین را به عنوان بزرگترین تهدید امنیت ملی برای ایالات متحده می‌شناسند، اما اعضای حزب جمهوریخواه در مجلس نمایندگان و مجلس سنا بایدن را به عدم ایستادگی مقابل پکن متهم می‌کنند.

بر این اساس جمهوریخواهان در تلاش هستند تا با نشان دادن ضعف بایدن در برابر چین، زمینه‌های حمله به وی در انتخابات میان دوره‌ای را فراهم و موقعیت نامزدهای جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ را تقویت کنند. در طرح جمهوریخواهان، سختگیر بودن در برابر چین به عنوان یک راهبرد پیروز انتخابات در نظر گرفته می‌شود و این کشور به عنوان یک خطر بالقوه برای ملت آمریکا در چندین جبهه معرفی می‌شود. باید توجه داشت در حالی که کمتر از یک ماه از آغاز ریاست جمهوری بایدن در کاخ سفید می‌گذرد، در همین مدت کوتاه بارها جمهوریخواهان نسبت به سیاست خارجی وی مقابل چین اظهار نگرانی کرده‌اند و حالا طیفی که در چهار سال گذشته ترامپ را علیه چین مورد حمایت قرار داده بودند، به دنبال ضربه زدن به دموکرات‌ها با اهرم چین هستند. بایدن البته این تحرکات حزبی را به خوبی زیر نظر دارد و می‌داند که هدف همفکران ترامپ و به صورت کلی جمهوریخواهان از این اقدام، ضربه زدن به او و کاستن از تعداد نمایندگان دموکرات‌ها در قوای مقنن آمریکا است. بر همین اساس بایدن همین چند روز پیش طی فرمانی به پنتاگون خواستار تشکیل نیروی ضربت علیه چین شد. بر این اساس وزارت دفاع آمریکا نیروی ضربت علیه چین را از ۱۵ مقام غیرنظامی و نظامی پنتاگون تشکیل داد. مدیر این نیروی ضربت الی راتنر، دستیار ویژه لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا و یکی از مقامات سابق اندیشکده امنیت جدید آمریکایی خواهد بود که در کل وظیفه رصد، اشراف و تحلیل رفتار چین را به عهده خواهد داشت. بنابراین طی چهار سال آینده، چین نه تنها به معضل سیاست خارجی بایدن تبدیل خواهد شد، بلکه در داخل هم به اهرم فشار حزب رقیب و دوستان ترامپ بدل می‌شود.