فرشاد گلزاری

 شاید بارها و بارها طی سال‌های اخیر شنیده باشید که بسیاری از تحلیلگران، کارشناسان، مقامات و صاحب‌منصبان کشورها (از جمله کشور خودمان)، اعلام کرده‌اند که فعالیت فلان گروه تروریستی در یک جغرافیای مشخص به پایان رسیده است. به عنوان مثال بعد از آنکه سازمان تروریستی القاعده ظرف کمتر از یکساعت به نماد اقتصادِ آزادِ ایالات متحده  یا همان برج‌های مرکز تجارت جهانی حمله کرد و دو هواپیمای مسافربری را به برج‌های دوقولوی منهتن کوبید و آمریکا به افغانستان و عراق لشگرکشی کرد، کاخ‌سفید معتقد بود که تروریسم را ریشه‌کن کرده است. اگر به اسناد روزِ اجرای عملیاتِ «سپتامبر سیاه» رجوع کنیم و وارد کوهستان تورابورا، جایی که «اسامه بن‌لادن» در آن از طریق پیک‌های انسانی خود در سراسر افغانستان منتظر خبر نهایی بود، شویم، به خوبی می‌بینیم که او به نوعی یک شرِ مهندسی شده را برپا کرد.

حضور آمریکایی‌ها در آفریقا از یک سو و همچنین تشکیل ائتلاف‌های منطقه‌ای در این قاره با محوریت کشورهای اروپایی از سوی دیگر به ما نشان می‌دهد که مساله وجود تروریسم یک سناریوی پوششی برای حضور در کشورهای آفریقایی به حساب می‌آید

بن‌لادن در جلسات خود با کادر مرکزی القاعده قبل از آنکه این عملیات انجام شود از هواپیماهایی که قرار است به برج‌ها برخورد کنند به عنوان «پرتابه‌های آتشین» نام برده بود. شاید عده‌ای بخندند اما به حق این عنوان تا به همین امروز، در فلسفه تروریسم و پژوهش‌های افراط‌گرایی معنی ثابتی داشته  است. شاید پرتابه‌های آتشین یا «ارابه‌های مرگ» ما را صرفاً به یاد جان دادن هزاران شهروند آمریکایی در 11 سپتامبر 2001 میلادی باندازد اما با نگاهی به غرب و شرق ایران و همچنین قاره آفریقا به خوبی می‌بینیم که بن‌لادن بی‌راه نمی‌گفت! آتش همین پرتابه‌ها را امروز در قلب آفریقا و ساحل غربی این قارة به شدت فقیر اما با منابعی سرشار می‌توان رویت کرد.

به عنوان  مثال روز گذشته (یکشنبه) خبرگزاری رویترز به نقل از دو منبع در نیجر گزارش داد که دستکم ۷۰ غیرنظامی در حملات همزمان به دو روستا توسط شبه نظامیان در نزدیکی منطقه مرزی با مالی کشته شدند. بر اساس آنچه که وزیر کشور نیجر گفته است، این حمله روستاهای «چومبانگو» و «زارومداری» در نزدیکی مرز مشترک با مالی را هدف قرار داده است که حدود ۴۹ غیرنظامی در روستای چومبانگو کشته و ۱۷ نفر زخمی شدند و حدود ۳۰ غیرنظامی دیگر در روستای زارومدری کشته شدند. کشته شدن این تعداد غیرنظامی آن هم ظرف مدت کمتر از 3 ساعت، شاید ما را یاد اقدامات داعش در سوریه و عراق بیندازد اما باید باور کرد که در قاره آفریقا، اقدامات تروریستی درون‌مایه و دلایل کاملاً متفاوتی با خاورمیانه دارد.

این مسائل صرفاً به غرب یا مرکز آفریقا ختم نمی‌شود بلکه ما شاهد گسترش تروریسم در جای جای آفریقا با مرام و مسلک‌های مختلف هستیم. 11 روز پیش (پنج‌شنبه چهارم دی‌ماه) مرکز فرماندهی نیروهای آمریکا در آفریقا (آفکام) اعلام کرد یک مقر وابسته به گروه تروریستی الشباب (شاخه القاعده در سومالی) در نزدیکی ساکو در کشور سومالی را هدف حمله هوایی قرار داده است.

اینکه چند نفر از عناصر این گروه تروریستی در حمله اخیر آمریکایی‌ها در سومالی کشته شده‌اند، مشخص نیست اما مساله اصلی این است که چندی پیش «دونالد ترامپ» دستور خروج  تعدادی از نظامیان ایالات متحده از سومالی را صادر کرده بود و همین مساله موجی از خشونت را مجدداً به پا کرد؛ تا جایی که اخیراً الشباب به نیروهای دولتی و نیروهای صلح‌بان اتحادیه آفریقا در «موگادیشو» پایتخت سومالی حمله کرده‌ است.

استمرار استعمار

اگر به توافقنامه «سایکس - پیکو» که در سال 1916 میلادی میان بریتانیا و فرانسه منعقد شد نگاهی گذرا بیندازیم می‌بینیم که بخش عمده‌ای از قاره آفریقا متعلق به بریتانیا بوده و هست که البته بخشی دیگر (الجزایر، مالی، لیبی و...) هم به فرانسه اختصاص دارد. فرانسوی در اوایل فروردین 1399 اعلام کردند که پاریس به همراه ۱۲ کشور اروپایی و آفریقایی یک نیروی نظامی جدید برای مبارزه با گروه‌های تروریستی در منطقه ساحل در غرب آفریقا به نام «تاکوبا» تشکیل داده‌اند. اعضای این نیروی مبارزه با تروریسم در آفریقا متشکل از فرانسه، جمهوری چک، دانمارک ، استونی، بلژیک، آلمان، مالی، هلند، نیجر، نروژ، پرتغال، سوئد و بریتانیاست که وظیفه دارند در کنار ارتش کشورهای نیجر و مالی با گروه‌های تروریستی در منطقه ساحل بجنگند.

چندی پیش «دونالد ترامپ» دستور خروج  نظامیان آمریکا از سومالی را صادر کرده بود و همین مساله موجی از خشونت را مجدداً به پا کرد؛ تا جایی که اخیراً الشباب به نیروهای دولتی و نیروهای صلح‌بان اتحادیه آفریقا در «موگادیشو» پایتخت سومالی حمله کرده‌ است

با نگاهی به آرایشِ کشورهای موجود در این جریان ضد تروریسم به خوبی می‌بینیم که «تاکوبا» یک جریان اروپایی در آفریقا به حساب می‌آید که در ظاهر به دنبال مبارزه با تروریسم است، اما اصل داستان این است که نیروی مذکور که در چارچوب یک واحد ضدتروریسم گسترده قابلیت تحلیل دارد، عملاً به دنبال حفظ امنیت برای کسب و کار و همچنین تامین امنیت سرمایه‌گذاری‌ کشورهای خود در آفریقا هستند. برای مثال در مراکش و الجزایر، زبان فرانسوی یکی از زبان‌های محاوره‌ای به حساب می‌آید و اتفاقاً در هر دو کشور جمعاً حدود 1200 شرکت فرانسوی مشغول به کار هستند که برای پاریس به عنوان شاهرگ اقتصادی به حساب می‌آیند.

بر این اساس حضور آمریکایی‌ها در آفریقا از یک سو و همچنین تشکیل ائتلاف‌های منطقه‌ای در این قاره با محوریت کشورهای اروپایی از سوی دیگر به ما نشان می‌دهد که مساله وجود تروریسم یک سناریوی پوششی برای حضور در این کشورها به حساب می‌آید. یکی از اتفاق‌هایی که در سال 2020 میلادی در آفریقا رخ داد، مرگ «عبدالمالک دروکدال»، رهبر شاخه سازمان القاعده در سرزمین مغرب اسلامی و همچنین کشته شدن «باآگ موسی»، رهبر نظامی شاخه القاعده در شمال شرقی مالی در عملیات نظامی ارتش فرانسه بود.

بدون تردید فرانسه این عملیات را با کمک اطلاعاتی سازمان سیا و واحد اطلاعات آفکام (فرماندهی نیروهای آمریکا در آفریقا) انجام داده است اما باز هم به سوالی که در ابتدا مطرح شد برمی‌گردیم: آیا تروریسم تمام شد؟ پاسخ منفی است و برای اثبات آن باید به اتفاق‌های نیجریه طی هفته‌های اخیر نگاه کنیم. تروریست‌های بوکوحرام، در حمله‌ای در شمال شرقی نیجریه، ضمن به آتش کشیدن یک بیمارستان و یک کلیسا، کشیش آن را را ربودند و ۱۱ نفر دیگر را هم به قتل رساندند.

کمی بعد و در واپسین روزهای سال 2020 میلادی، این جریان که تحت عنوان «ولایت غرب آفریقای دولت اسلامی» با داعش بیعت کرده است، بعد از کشته شدن ۱۱۰ نفر در شمال شرق نیجریه حدود 340 دانش‌آموز یک مدرسه‌ در شمال غرب این کشور را ربود. این جریان که علاوه بر نیجر و نیجریه در چاد و شمال کامرون حضور دارد، به نوعی در حال گسیل کرد نیروهای خود در مرکز آفریقا است. تا جایی که مرکز مبارزه با تروریسم وست پوینت (آکادمی نظامی ایالات متحده) در گزارش اخیر خود نوشته است که تعداد طرفداران داعش در آفریقا به طور مداوم در حال افزایش است.

 به گونه‌ای که فقط در سال ۲۰۱۹، حملات تروریستی این گروه در نیجریه، کامرون، چاد، مالی و بورکینافاسو به رقم ۱۸۶ حمله رسیده است. بر این اساس می‌توان گفت که شاهد شکل‌گیری «کلونی جدید ترور» در آفریقا هستیم که در پس آن کارخانه‌های تسلیحات‌سازی، مافیای  سلاح و مهمات، سرویس‌های اطلاعات و منافع سیاسی - اقتصادی دولت‌ها وجود دارند.