این دوره‌ی پسا انتخابات، فاجعه‌بار بوده است. اگرچه همواره این نگرانی‌ در مورد آنچه ممکن است در ماه‌های بین یک انتخابات ریاست جمهوری و مراسم تحلیف اتفاق افتد، وجود دارد، چند هفته‌ اخیر بدترین نگرانی ها را در جامعه آمریکا دارد. ژولیان زلیزر، تحلیل‌گر سیاسی سی‌ان‌ان در تحلیلی نوشت: دوره انتقال قبلاً طولانی‌تر هم بود. تا زمان تصویب متمم بیستم در ۱۹۳۳، این فاصله از اوایل نوامبر تا ۴ مارس که رئیس جمهور تحلیف می‌شد، به طول می‌انجامید. این وقفه چهار ماهه به کنگره اجازه شمارش و گزارش آرا، و به رئیس جمهور منتخب نیز فرصت کافی برای سفر به پایتخت می‌داد. اما مشکلاتی که طی این دوره ممکن است سر برآورند در کنار پیشرفت‌های فناورانه که زمان سفر را کوتاه می‌کنند فشاری برای کوتاه کردن زمان این دوره ایجاد کرد؛ به ویژه بعد از زمستان جدایی ننگین ۱۸۶۰ که طی آن آبراهام لینکلن، رئیس‌جمهور منتخب، پس از اینکه چند ایالت جنوبی اتحادیه را به منظور تشکیل کنفدراسیون ترک کردند، بی‌قدرت رها شد.

متمم بیستم روز تحلیف را به ۲۰ ژانویه انتقال داد و ۳ ژانویه را به عنوان روز آغازین کنگره جدید، تعیین کرد. اگر کشور نیازمند آخرین یادآوری برای دلیل ضرورت تغییر بود، این یادآوری را پس از انتخابات ۱۹۳۲، زمانی که فرانکلین دی. روزولت، رئیس‌جمهور منتخب به خاطر بحران اقتصادی نزولی رکود بزرگ، قادر به آغاز «نیو دیل» نبود، دریافت کرد. با این حال، معلوم می‌شود که حتی دو ماه هم تضمینی برای دوره موقت بدون اشکال نیست. دونالد ترامپ از زمان باقی مانده در سمت خود برای فعالیت به عنوان یک توپ ویرانگر سیاسی استفاده کرده، در حالی که آمریکا هنوز تحت آسیب شدید همه‌گیری کووید ۱۹ قرار دارد. ترامپ که ماه‌ها در حال فریاد کشیدن ادعاهای دروغین تقلب انتخاباتی بوده، در تلاش برای به چالش کشیدن نتایج انتخابات در ایالت‌های چرخشی کلیدی، چندین دادخواست ناموفق را آغاز کرد و نیز با مجالس قانون‌گذاری ایالتی تماس گرفت تا آن‌ها را قانع کند از جانب او دست به مداخله بزنند. حتی زمانی که این استراتژی هم بی‌ثمر واقع شد و تلاش او برای چنگ‌زنی به قدرت به طور فزاینده‌ای درمانده به نظر رسید، رئیس‌جمهوری بدون هیچ شواهد معتبری به طرح ادعای تقلب در انتخابات، ادامه داد.

در حالی که رئیس جمهور در تلاش‌های خود برای تغییر نتیجه انتخابات ناموفق بوده، ممکن است در کاشت بی‌اعتمادی و برافروختن شعله‌های فضای سیاسی سمی موفق شده باشد و احتمالاً حکومت برای جو بایدن، رئیس جمهور منتخب را دشوارتر کرده باشد.

رئیس جمهور آمریکا همچنین از زمان باقی‌مانده تصدی خود برای توزیع عفوهای ریاست جمهوری استفاده کرده که مثال بدترین استفاده از قدرت قانون اساسی است. وی به جای آنکه عفو را به عنوان مکانیسمی برای تحقق رحمت و عدالت به کار گیرد، قدرت خود را برای دوستانش حفظ کرده است. با توجه به همه آنچه طی این دوره انتقال اتفاق افتاده، برخی مفسران این پرسش را در سر دارند که آیا کنگره باید زمان بین انتخابات و تحلیف را، بیش از پیش هم کاهش دهد؟ مشخص نیست انجام این امر ممکن یا دلخواه هست یا خیر.  در دورانی که مسئولیت‌های رئیس جمهور در نتیجه رشد دولت افزایش یافته، برای اجازه زمان کافی به رئیس جمهور جدید برای ایجاد دولت و آماده شدن برای چالش‌های پیش رو، باید حرفی برای گفتن وجود داشته باشد. آمریکایی‌ها دیگر می‌دانند در سیستم سیاسی آنها تا چه میزان راه‌ گریز برای رئیس جمهور هست تا از قدرت سوء‌استفاده و بی‌ثباتی عظیم ایجاد کند. حتی اگر کنگره هم دوره انتقال را کوتاه نکند، محافظت‌هایی وجود دارد که می‌تواند به کار گرفته شود. این انتقال دلایل متقنی برای بازبینی قوانین انتخاباتی، ارائه شفافیت بیشتر در مورد فرآیند تأیید کالج انتخاباتی و مهار قدرت اجرایی رئیس جمهور در حال خروج می‌دهد.