فرشاد گلزاری

 برای اولین بار در تاریخ آمریکا، یک رئیس‌جمهور مشغول به کار از اذعان به شکست خودداری می‌کند، آن هم در وضعیتی که به شکلی آشکار و بی چون و چرا در انتخابات ریاست‌جمهوری مغلوب شده است. این مساله عاملی شده تا ناظران، شهروندان و کارشناسان نگران شوند که شاید ترامپ به نوعی برای به راه انداختن کودتا آماده می‌شود یا قصد دارد از هوادارانش بخواهد برای حفظ حاکمیتش دست به خشونت بزنند. شاید استفاده از واژه «کودتا» از نظر کسانی که سال‌های سال است در حوزه آمریکا مشغول به کار هستند، درست نباشد اما مساله اینجاست که بسیاری از تحلیلگران چپ‌اندیشِ دنیا بر این عقیده هستند که ایالات متحده دهه‌‌ها در جای جای دنیا اقدام به راه‌اندازی کودتا کرده است و حالا بعید نیست که همین اتفاق در داخل خاک آمریکا رخ دهد. اینکه تحلیل طیف مذکور تا چه حد درست یا غلط باشد، مهم نیست؛ مهم آن است که ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور مستقر، که تا 20 ژانویه هم در کاخ‌سفید حضور خواهد داشت، دست به کارهایی خواهد زد که می‌توان آن را مصداق بارز کودتا دانست. این مساله باعث شده تا دموکرات‌ها بیش از هر زمان دیگر نگران اوضاع و احوال شوند. این نگرانی بدون شک در وهله اول مربوط به انتقال قدرت خواهد بود و در فاز دوم به مساله تعمیق شکاف‌های اجتماعی مربوط است که به نظر آنها دموکراسی در آمریکا را هدف گرفته است. در این راستا، امتناع دونالد ترامپ از اذعان به شکست در انتخابات سوم نوامبر موضوع داغ این روزها به شمار می‌آید که همه را نگران کرده است؛ به گونه‌ای که «جو بایدن» آن را «شرم‌آور» خواند. او معتقد است که این قبیل اقدامات ترامپ، به میراث ریاست جمهوری او ضربه خواهد زد. بایدن در جای دیگری از سخنانش اعلام کرده که از صحبت‌هایش با رهبران خارجی متوجه شده است که آنها امیدوارند نهادهای دموکراتیک ایالات متحده بار دیگر قدرتمند و ماندگار باشند. این اظهارات نامزد دموکراتِ انتخابات آمریکا به خوبی نشان می‌دهد که همه دنیا به دقت در حال رصدِ رفتار ترامپ و اوضاع و احوال آمریکا تا 20 ژانویه هستند و به هر ترتیب منتظرند تا ببینند که تا آن روز چه اتفاقی رخ خواهد داد. نگرانی دموکرات‌ها از انتقال قدرت صرفاً بخشی از وضعیت کنونی آمریکا به حساب می‌آید، و در این میان نگرانی جدی‌ترِ آنها این است که چرا ترامپ در این روزهایی که همه در حال جنب و جوش پساانتخاباتی هستند، ساکت مانده است. این سکوت ترامپ را نمی‌توانیم به عنوان پذیرش شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری بدانیم، بلکه باید آن را نوعی مهندسیِ اوضاع دانست. باید به این درک برسیم که او طیف گسترده‌ای از مردم آمریکا را رهبری می‌کند؛ چراکه بر اساس آمار موجود، ترامپ در انتخابات امسال، هفت میلیون رای بیشتر از انتخابات سال 2016 میلادی کسب کرده و این نشان می‌دهد که او همچنان پایگاه اجتماعی مستحکمی در میان مردم آمریکا دارد. او با شعارهای ناسیونالیستی خود به نوعی جای پای خود در میان طیفی که ما به آنها عوام می‌گوییم محکمتر از گذشته کرده است. این طیف از منظر  ما گروهی پوپولیستِ افراط‌گرا به حساب می‌آیند که در دسته‌بندی سیاسی در ساختار آمریکا، جایگاهِ منتهی‌الیه دستِ راست را به خود اختصاص می‌دهد.

میدان‌داری رودی جولیانی، وکیل شخصی ترامپ در مورد تقلب در انتخابات آمریکا به خوبی نشان می‌دهد او و هم‌قطارانش یک «جنگ حقوقی» تمام‌عیار را کلید زده‌اند که همه در حال نظارة آن هستند

جاری شدن سیل شکایات!

به دست آوردن این جایگاه در میان تودة آمریکایی‌ها باعث شده تا ترامپ به این سمت برود که خود را منجی آرای عمومیِ طرفدارانش به دنیا معرفی کند و بر همین اساس است که می‌بینیم «کایلی مک‌انانی»، سخنگوی کاخ سفید در سخنان اخیرش اعلام می‌کند که تیم ترامپ ۲۳۴ صفحه استشهاد در دست دارند که به ادعای او اثبات می‌کند تقلب انتخاباتی رخ داده است. این سخنان او یا میدان‌داری رودی جولیانی، وکیل شخصی ترامپ در مورد تقلب در انتخابات آمریکا به خوبی نشان می‌دهد او و هم‌قطارانش یک «جنگ حقوقی» تمام‌عیار را کلید زده‌اند و همه در حال نظارة او هستند. افکار عمومی آمریکا معتقدند که بایدن پیروز بلامنازعه انتخابات است و رهبران جهان هم با تبریک‌های خود، این موضوع را تایید کردند ولی واقعیت این است که از منظر حقوقی هنوز رئیس‌جمهوری آمریکا مشخص نیست! اینکه ترامپ می‌گوید «جو بایدن» صرفاً از سوی رسانه‌های آمریکا به عنوان رئیس‌جمهوری منتخب پیروز میدان اعلام شده، درست است؛ چراکه بر اساس قانون باید تمام آرا شماره شود و پس از آن الکترال کالج‌ها اظهارنظر نهایی کنند و سپس فرد پیروز در تاریخ ششم ژانویه معرفی می‌شود. این شخص هر که باشد (چه ترامپ و چه بایدن)، در تاریخ 20 ژانویه بر انجیل قسم خواهد خورد و وارد کاخ‌سفید می‌شود. حالا ترامپ به دنبال آن است تا با به راه انداختن سیلی از شکایات این روند را به تاخیر بیندازد؛ اقدامی که ضربه مستقیمی به دموکراسی آمریکا خواهد بود و به نوعی آن را زیر رادیکال‌های دستِ‌راستی قرار داده است. مساله دیگر، موج جدید استعفاها در پنتاگون، سیا و سایر بخش‌های سیاسی، حقوقی و امنیتی ایالات متحده است. بر اساس اخبار، چندی پیش جیمز اندرسون، معاون  امور سیاستگذاری دفاعی آمریکا نامه استعفای خود را به دونالد ترامپ تقدیم کرده است. پس از آن، نشریه پولتیکو از برکناری مارک اسپر، وزیر دفاع خبر داد و به دنبال آن گفته می‌شود که کریستوفر میلر، سرپرست وزارت دفاع آمریکا امور و وظایف مربوط به سیاستگذاری دفاعی را به آنتونی تاتا سپرده است. در ادامه این روند، اتفاق بسیار مهم دیگری که رخ داده، استعفای ریچارد پیلگر، دادستان ارشد و مسئول رسیدگی به تخلفات انتخاباتی در وزارت دادگستری آمریکا است. او رسیدگی به شکایات بدون سند و مدرک را پدیده‌ای جدید در تاریخ قوه قضاییه آمریکا دانسته است و به همین دلیل از مقام خود کناره‌گیری کرده است.

آنچه در تحلیل کلان باید مورد نظر قرار بگیرد این است که ترامپ بر خلاف روسای جمهوری سابق آمریکا، دموکراسی را به رادیکال‌ترین شکل مورد هجمه قرار داده، اما برچسب حقوقی بر آن زده است

به حاشیه رفتن او دقیقاً نشان می‌دهد که فشارهای زیادی برای تغییر نتایج یا حداقل، حمله به دموکرات‌ها از ناحیه ترامپ روی این مقام قضایی ارشد آمریکایی بوده است. اما ترامپ حتی به «جینا هاسپل»، نخستین زنی که ریاست سازمان سیا را به دست گرفته، رحم نکرده و حالا به دنبال برکناری او است. احتمال برکناری او به حدی برای هم‌حزبی‌های ترامپ خطرناک و ترسناک بوده که هم‌حزبی‌های او نسبت به ضربه دیدن امنیت ملی آمریکا هشدارهای جدی داده‌اند. این مولفه‌ها به خوبی نشان می‌دهد که ترامپ در حال تدارک یک کودتا نیست، بلکه به دنبال آن است تا دقایق نهایی بتواند چنان گره‌ای به کارِ دموکرات‌ها بزند که باز کردن آن، ماه‌ها به طول بینجامد. بر این اساس آنچه در تحلیل کلان باید مورد نظر قرار بگیرد این است که ترامپ برخلاف روسای جمهوری سابق آمریکا، دموکراسی را به رادیکال‌ترین شکل مورد هجمه قرار داده اما برچسب حقوقی بر آن زده است، به هر حال تا 20 ژانویه اتفاق‌های زیادی رخ خواهد داد؛ باید منتظر ماند و شاهد بود.