فرشاد گلزاری

 از زمانی که جنگ در لیبی وارد فاز فرامنطقه‌ای شد و همسایگان این کشور بعلاوه قدرت‌های منطقه‌ای چشمشان را به این کشورِ بدونِ قذافی دوختند، صدها تحول ریز و درشت رخ داد. یکی از این رخدادهای مهم تغییر توازن نظامی و سیاسی در پرونده لیبی بود. همگان بر این عقیده بودند که نیروهای ارتش ملی لیبی به سرکردگی ژنرال خلیفه حفتر برتری نظامی را به نفع خود حفظ خواهند کرد ولی با شروع فاز جدید درگیری‌ها در لیبی شاهد این بودیم که موازنه قدرت به نفع طرابلس و دولت وفاق ملی لیبی رقم خورد.

زمانی که پارلمان ترکیه در هماهنگی کامل با اردوغان اقدام به رای‌گیری در خصوص ورود نظامی به لیبی کرد، همه می‌دانستند که ترکیه صرفاً برای حمایت از فائزالسراج وارد لیبی نمی‌شود؛ بلکه آنکارا به دنبال نفت لیبی است

اینکه در لیبی چه اتفاقی در حال رخ دادن است، موضوع گزارش ما نیست، اما آنچه برای ما مهم است، تنش میان بازیگرانی خواهد بود که یکپای آنها در لیبی است و اساساً حضور آنها در منازعة این کشور باعث به وجود آمدن یک معضل جدید شده است. یکی از بازیگران مهم و کلیدی معادله لیبی ترکیه است. این کشور به دلیل نزدیک بودن ریشه‌های ایدئولوژیک اخوانی‌اش با دولت طرابلس، به صورت مستقیم و با همکاری قطر در حال حمایت از فائز السراج و دولت وفاق ملی لیبی است. آنکارا بدون تردید برای رضای خدا یا اینکه برای ثابت کردن خود به عنوان یک کشور پرنفوذ در منطقه، به کمک دولت وفاق ملی لیبی واقع در طرابلس نیامده است، بلکه آنچه اردوغان و تیمش را به این نقطه کشانده، نفت و فروش تسلیحات است.

همه می‌دانند که ترکیه ارتش دوم ناتو به حساب می‌آید و از حیث تسلیحات و نوآوری‌های فنی، مخابراتی و الکترونیکی یکی از کشورهای مطرح دنیا به حساب می‌آید. به همین جهت زمانی که پارلمان ترکیه در هماهنگی کامل با اردوغان اقدام به رای‌گیری در خصوص ورود نظامی به لیبی کردند، همه می‌دانستند که ترکیه صرفاً برای حمایت از طرابلس به لیبی نیرو اعزام نخواهد کرد؛ بلکه آنکارا در گام اول به دنبال آن بود تا تسلیحات خود را به فائزالسراج بفروشد تا توازن قدرت در لیبی را به نفع خود تغییر دهد. طبیعی است که این اقدام ترکیه و اردوغان، یک سویه نخواهد بود و ترکیه به جای دریافت پول نقد در ازای فروش تسلیحات، به دنبال نفت و گاز لیبی است. شکی وجود ندارد که لیبی بهترین بسترهای نفت و گاز دنیا از نظر میزان خلوص و جنس نفت را داراست و به همین دلیل مورد نظر و طمع بسیاری از کشورهای دنیا و خصوصاً ترکیه است.

به همین جهت است که ترکیه از کیلومترها آنطرف‌تر راه خود را به سمت لیبی کج کرده تا به تمام بازیگران منطقه به خصوص مصر، امارات و قبرس بفهماند که آنکارا در حال توسعه افقِ اقتصادی و ژئوانرژی خود است. این روند تا جایی ادامه پیدا کرده که کشورهایی مانند یونان، قبرس و فرانسه، تمام اقدام‌های ترکیه را به نوعی مدلی از رفتارهای ناهنجار و تنش‌زا در منطقه شرق مدیترانه می‌دانند. در این راستا چندی پیش توافق دریایی جداگانه‌ یونان با مصر (موضوعی که ترکیه آن را نقض فلات قاره‌اش می‌داند) در پارلمان یونان به بحث گذاشته شد و این موضوع به تصویب رسید که می‌توان این اقدام آتن را گامی در جهت تحت فشار قرار دادن ترکیه مورد تحلیل قرار داد. از سوی دیگر، اوضاع به حدی در مدیترانه شرقی طی یکماه گذشته به هم ریخته که هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان در سفرهای اخیر خود به ترکیه و یونان خواستار خویشتنداری و حل و فصل مشکلات طرفین از طریق گفت‌وگو شد اما گویا گوشِ هیچکدام بدهکار نیست.

مدل سخن گفتنِ اردوغان و تکیة او بر عناصری مانند منافع ملی و غیره، به معنای آن است که ترکیه به هیچ وجه از اکتشاف در زیر بسترهای قبرس کوتاه نمی‌آید و باید منتظر منازعه جدید باشیم

هشدارِ سرخ پاریس!

اقدامات ترکیه صرفاً جنبه نظامی ندارد، بلکه این کشور بر اساس ادعاهایی که از گذشته بر سر منطقه شرق مدیترانه دارد، معتقد است که می‌تواند در بستر آب‌های یونان و قبرس به حفاری و اکتشاف بپردازد. به گونه‌ای که آنکارا چندی پیش ماموریت مطالعات لرزه‌شناختی کشتی تحقیقاتی جنجالی خود موسوم به کشتی «اوروچ رئیس» در شرق دریای مدیترانه را تمدید کرد و صریحا این پیام را به فرانسه و یونان مخابره کرد که، آنکارا در حال ادامه ماموریت خود در مورد اکتشافات است.

 در این راستا وزارت امور خارجه یونان در بیانیه‌ای اعلام کرده است که ترکیه همچنان با پشتکار به نقش خود به عنوان یک اخلالگر و عامل ایجاد بی‌ثباتی در منطقه ادامه می‌دهد و همچنان درخواست‌ها برای گفت‌وگو را نادیده گرفته و اقدامات تحریک‌آمیزش را در راستای رقم زدن بن‌بستی با میل خود تشدید کرده است.

بنابر این بیانیه، یونانی‌ها معتقدند که آنکارا امنیت و ثبات را در منطقه تضعیف کرده‌ و جامعه بین‌المللی را وادار به برخورد با خود کرده است. این مدل از موضع‌گیری یونان به خوبی نشان می‌دهد که این کشور به دنبال حل و فصل تنش است اما از جهتی دیگر هم به دنبال آن است تا با تکیه بر قدرت‌های منطقه‌ای و اروپایی، جواب قاطع به ترکیه بدهد. در این میان موضع‌گیری مکرون به خوبی نشان می‌دهد که آتن تا حد زیادی توانسته است که نظر اروپا علیه ترکیه را به خود جلب کند.

امانول مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه از اتحادیه اروپا خواسته با یونان و قبرس در مورد اختلاف بر سر ذخایر گاز طبیعی قبرس و میزان فلات قاره‌های آن‌ها، همبستگی نشان دهد و خواستار تحریم‌های بیشتر در سطح اتحادیه اروپا علیه ترکیه شده است؛ با وجود آنکه در بروکسل بر سر این مسئله تفرقه وجود دارد.

مکرون معتقد است زمانی که پای حاکمیت مدیترانه‌ای به میان آید، باید در حرف و عمل ثبات‌قدم بود و از سوی دیگر سیاست مشت آهنین در قبال ترکیه را مد نظر  قرار می‌دهد.

او معتقد است که باید برای ترکیه خطوط قرمز بین‌المللی مشخص شود و هر زمان که از آنها عدول کرد، به شدت مورد مجازات قرار بگیرد. اینکه فرانسه تا چه حد می‌تواند ترکیه را زیر فشار قرار دهد، مساله‌ای است که یک سر آن، اردوغان قرار دارد.

اردوغان همین چند روز پیش پس از تهدیدها و ابراز نگرانی‌های فرانسه و یونان صریحا آتن و پاریس را مورد تهدید قرار داد و خطاب به مردم این دو کشور اعلام کرد که آیا توان هزینه دادن در قبال مواضع مسئولان خود را دارند یا خیر؟! این مدل سخن گفتنِ اردوغان و تکیة او بر عناصری مانند منافع ملی و غیره، به معنای آن است که ترکیه به هیچ وجه از اکتشاف در زیربسترهای قبرس کوتاه نمی‌آید و باید منتظر منازعه جدید باشیم.

اینکه یونان بودجه نظامی خود را افزایش می‌دهد و یا نخست‌وزیر آتن و ولیعهد ابوظبی درباره تحولات منطقه‌ای به صورت مداوم با یکدیگر در ارتباط هستند، نشان می‌دهد که یک ائتلاف منطقه‌ای و اروپایی در حال شکل گرفتن علیه آنکارا است که اردوغان هم با متمایل شدن به سمت آمریکا و قطر به دنبال تقابل با آنها است؛ تقابلی که به یک مچ‌اندازی خطرناک تبدیل شده و می‌تواند شطرنج قدرت در شرق مدیترانه را تغییر دهد.