فرشاد گلزاری

 چند روز پیش (پنجشنبه) رسانه‌های اسرائیل و بالطبع مطبوعاتِ آمریکا اعلام کردند بنی‌گانتس، رئیس حزب آبی - سفید پس از ارائه تضمین‌های احزاب مذهبی یهودی در مورد اینکه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل او را فریب نخواهد داد، دیدارهایی را با نمایندگان فراکسیون‌ پارلمانی خود درباره پست‌های وزارتی آغاز کرد. این خبر به نوعی سرآغاز بسیاری از مسائل و تحولاتی است که از چند روز پیش آغاز شده و طی هفته‌های آینده به نقاط خطرناک خواهد رسید؛ چراکه پس از انتشار این خبر شاهد آن بودیم که 72 تن از 120 قانونگذار کنست از جمله اعضای حزب بنی‌گانتس از نخست‌وزیری بنیامین نتانیاهو حمایت کردند و پس از آن روون ریولین، رئیس رژیم صهیونیستی (روز پنجشنبه) به طور رسمی نتانیاهو را مامور تشکیل کابینه کرد. بدین ترتیب نتانیاهو 14 روز فرصت خواهد داشت تا تشکیل دولت دهد و در صورتی که او باز هم در انجام این کار ناکام بماند، کنست منحل شده و اسرائیل برای چهارمین بار پیاپی انتخابات برگزار خواهد کرد. اینکه آیا نتانیاهو می‌تواند دولت را تشکیل دهد یا خیر، موضوعی است که بسیاری از تحلیلگران با دیده خوش‌بینی به آن نگاه می‌کنند و برخی دیگر همچنان معتقدند نتانیاهو در این مسیر با مشکلات متعددی همانند گذشته مواجه خواهد شد. فارغ از سیاه یا سفید دیدنِ این ماجرا و چینش این پرسش که آیا او موفق می‌شود یا شکست می‌خورد، باید به این موضوع توجه کرد که از زمانِ معرفی شدن وی به عنوان مسئول تشکیل کابینه اسرائیل تاکنون، بیش از 50 اظهارنظر و خبرِ خُرد و کلان با محوریت اسرائیل و از سوی شخصیت‌های مهم سیاسی توسط رسانه‌های منتشر شده است. بخشی از این مواضع ممکن است عادی و براساس سیاست‌ها و راهبردهای کوتاه یا میان مدت اسرائیل باشد، اما باید توجه داشت عمده مسائلی که در این اخبار منتشر شده یا از سوی یک مقام سیاسی - امنیتی اظهار می‌شود، عملاً موضوعاتی مانند الحاق کرانه باختری، شهرک‌سازی‌ها و غیره به عنوان محور سخنان آنها مورد اشاره قرار می‌گیرد. به عنوان مثال دیوید فریدمن، سفیر آمریکا در اسرائیل اخیراً در گفت‌وگو با روزنامه اسرائیل الیوم اظهار کرده همانطور که ما از مجسمه آزادی در نیویورک دست نمی‌کشیم منطقی نیست اسرائیل از مناطقی مانند الخلیل، سیلا و بیت ایل دست بکشد. کمی بعد اما اتفاق دیگری افتاد که واقعاً اوضاع را نه تنها برای اسرائیلی‌ها بلکه برای بسیاری از فلسطینیان نگران‌کننده کرد. به گونه‌ای‌که فریدمن (سفیر آمریکا در اراضی اشغالی) رسماً اعلام کرد که ایالات متحده آمریکا برای به رسمیت شناختن حق حاکمیت اسرائیل بر بیش از ۳۰ درصد کرانه باختری آماده است! او در ادامه اظهاراتش اعلام کرد که همه می‌دانند این اتفاق در ماه ژوئیه (اواخر خرداد) رخ خواهد داد و مطمئنم که مردم اسرائیل خود را برای اول ماه ژوئیه آماده خواهند کرد!

ترامپ با نشان دادن چراغ‌سبز الحاق کرانه باختری، صریحا به دنیا می‌فهماند که هیچ رئیس‌جمهوری در دنیا تا این اندازه به اسرائیل و مردمش خدمت نکرده و این در حالی است که او و نتانیاهو در شرایط سیاسی مناسب قرار ندارند

نتانیاهو و الحاق کرانه  زیر سایه کرونا!

این مدل از اظهارات سفیر آمریکا در اسرائیل به خوبی نشان‌دهنده آن است که الحاقِ کرانه باختری به زودی انجام خواهد شد و هیچ شکی در آن وجود ندارد. به موازات همین وضعیت، حماس هم ساکت نشست و مواضع خود را رسماً اعلام کرد. به صورتی که موسی ابومرزوق، عضو دفتر سیاسی حماس اعلام کرده که با اشغال کرانه باختری در سال ۱۹۶۷، اسرائیل دست به شهرک‌سازی در غرب کرانه باختری و شرق آن که اکنون منطقه الاغوار نامیده می‌شود زد و حالا ۳۰ درصد از مساحت کرانه باختری را به صورت آشکار اشغال کرده است. وی در ادامة سخنان خود اعلام کرد که در این منطقه سه میلیون فلسطینی و ۷۵۰ هزار شهرک‌نشین ساکن هستند و این منطقه قلب درگیری و اختلافات مرحله کنونی ما و نیز محور توافق‌نامه‌های موجود میان سازمان آزادی‌بخش فلسطین و رژیم صهیونیستی است. سخنان دو طرف (سفیر آمریکا و عضو حماس) به خوبی نشان  می‌دهد که به زودی بر سر الحاق کرانه باختری باید شاهد درگیری‌های سیاسی و کشیده شدن آن به نزاع مسلحانه و سخت باشیم. اما آنچه در این بین مهم خواهد بود، مسائل حاشیه‌ای است که ایالات متحده سعی دارد از آن برای سرپوش گذاشتن بر مساله فلسطین و الحاق کرانه باختری استفاده کند. به عنوان مثال شاهد آن هستیم که جنگنده‌های اسرائیل اخیراً مواضع حیاتی و حساسِ دولت سوریه را مورد حمله قرار داده و از سوی دیگر نیز داعش در عراق و سوریه مجدداً وارد میدان شده‌ است. این مسائل تنها به دلیل آن است که ترامپ خود را متضمن امنیت اسرائیل می‌داند و حالا که بحث الحاق مطرح شده، به خوبی می‌بینیم که منطقه شلوغ شده است. واشنگتن سعی می‌کند در سایه کرونا و درگیر بودن افکار عمومی به مسائل دیگر، با تحریک داعش و تحرکات خود در سوریه (به ویژه در غرب دیرالزور) یک جوِ خطرناک امنیتی را به راه بیندازد تا نتانیاهو بتواند زیر سایة این وقایع دولتش را تشکیل دهد. از جهتی دیگر ترامپ به دنبال آن است تا با به راه انداختن این مسائل، بحث الحاق کرانه باختری و به طورکلی پرونده فلسطین را به حاشیه ببرد و آرام آرام سناریوهای خود را اجرایی کند. در این راستا مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا در بحبوحه شیوع کرونا قصد دارد 12-13 می (سه‌شنبه و چهارشنبه هفته جاری) برای گفت‌وگو با رهبران دولت اسرائیل شامل بنیامین نتانیاهو و بنی‌گانتس به سرزمین‌های اشغالی سفر کند و طیفی از مسائل دوجانبه و جهانی از جمله تلاش‌ها برای شکست کووید-19، طرح‌های اسرائیل برای الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری و فعالیت‌های ایران مورد رایزنی قرار می‌گیرد. طبیعی است که حمایت از نتانیاهو توسط ترامپ یکی از راهبردهای فعلی کاخ‌سفید خواهد بود اما مساله اینجاست که مردم اسرائیل همین حالا علیه نتانیاهو و سیاست‌های او علیه مقابله با کرونا، پلاکاردهای انتقادی به دست گرفته‌اند. واقعیت این است که هرچه به سمت انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا می‌رویم، شاهد چسبندگی ترامپ به اسرائیل هستیم. اینکه نتانیاهو باید دولتش را ظرف روزهای آینده تشکیل بدهد، یک موضوع فرعی است و مساله اصلی در این میان الحاق کرانه باختری است. از سوی دیگر اخباری از سوی پنتاگون منتشر شده که نشان می‌دهد آمریکا به زودی می‌خواهد نظامیانش را به دلیل کاهش هزینه‌ها و خطر فعالیت گروه‌های تروریستی از صحرای سینا خارج کند. این طیف از سربازان در قالب نیروهای بین‌المللی چندتابعیتی برای نظارت بر صلح میان مصر و اسرائیل بعد از توافق کمپ دیوید (1981) در این منطقه قرار گرفتند که تعداد کل آنها 110 نفر بوده و حدود 500 نفر از آن آمریکایی هستند. خروج آنها نشان می‌دهد ترامپ می‌خواهد سناریویی که روزهای اخیر با خروج پاتریوت از عربستان بر سر ریاض پیاده کرد را حالا علیه تل‌آویو اجرایی کند. علاوه بر این وضعیت، ترامپ با نشان دادن چراغ‌سبز الحاق کرانه باختری، صریحا به دنیا می‌فهماند که هیچ رئیس‌جمهوری در دنیا تا این اندازه به اسرائیل و مردمش خدمت نکرده است. بدین ترتیب به رسمیت شناختن مالکیت اسرائیل بر کرانه باختری را باید «الحاق موذیانه» دانست؛ چراکه هم نتانیاهو و هم ترامپ در داخل و خارج از خاک خود با مشکلات زیادی روبرو هستند و باید این مسائل تا قبل از انتخابات 2020 آمریکا (13 آبان 1399) حل و فصل شود.

سخنان اخیر سفیر آمریکا در اسرائیل و اعضای جنبش حماس در مورد الحاق کرانه باختری به خوبی نشان  می‌دهد که به زودی بر سر این موضوع باید شاهد درگیری‌های سیاسی و کشیده شدن آن به نزاع مسلحانه و سخت باشیم