فرشاد گلزاری

 قبل از آنکه توافق آتش‌بس و صلح میان طالبان و آمریکا به امضا برسد، بسیاری از داده‌های رسانه‌ای حکایت از آن داشت که این توافق به امضا نمی‌رسد؛ اما در واپسین ساعات عصر 10 اسفندماه 1398، جهان شاهد امضای توافقی بود که به 19 سال درگیری میان طالبان و ایالات متحده پایان داد. البته اینکه بگوییم درگیری میان طالبان و آمریکا روی زمین پایان یافت و همه‌چیز حل و فصل شد، کمی بزرگنمایی است؛ چراکه با گذشت دو ماه از امضای این توافق اساساً هیچ اتفاق خاصی در محور سیاسی و حتی میدانی رخ نداده است. ما همچنان شاهد عملیات‌های طالبان در ولایات مختلف افغانستان هستیم به عنوان مثال چهار روز پیش (یکشنبه) رسانه‌های افغانستان اعلام کردند که طالبان مسئولیت حمله به یک مرکز نظامی در ولایت هلمند را پذیرفت که دستکم 150 عضو ارتش افغان و شاخه اطلاعاتی در آن مستقر بودند. این عملیات به لحاظ جغرافیایی و ماهوی به حدی برای دولت  نصفه و نیمه اشرف غنی در کابل گران تمام شد که شورای امنیت افغانستان چند روز بعد به زبان آمد و اعلام کرد که تقریبا دو ماه پس از توافقنامه صلح طالبان و آمریکا، طالبان نزدیک به سه هزار حمله انجام داده‌اند که نشان می‌دهد این گروه هیچ تلاشی برای صلح نمی‌کند. این نهاد با انتشار آماری اعلام کرد که در حملات متقابل نیروهای امنیتی در این مدت نزدیک به سه هزار جنگجوی طالبان به شمول رهبران و فرماندهان آنها کشته و یا زخمی شدند که باعث ایجاد سوال بسیار مهمی شده است: زندانیان طالبان پس از آزادی به کجا می‌روند؟!

طیف مجاهدین از زمانی که اشرف غنی وارد ارگ ریاست‌جمهوری شد خواهان تغییر قانون اساسی افغانستان و نظام سیاسی این کشور بوده است، اما با وجود توافق عبدالله و غنی این موضوع کلا بایکوت شد و به حاشیه رفت

طی روزها و هفته‌های اخیر بارها و بارها شنیده‌اید که تعدادی از زندانیان طالبان از زندان‌هایی مانند زندان پلچرخی (اقع در کابل) و همچنین زندان بگرام با دستور محمد اشرف غنی، رئیس‌جمهور فعلی افغانستان آزاد شده‌اند اما به موازات آن انتقاد طالبان از این روند را به چشم دیده‌ایم. طالبان معتقد است که دولت کابل در آزادی زندانیان تعلل می‌کند و نمی‌خواهد زندانیان طالب را یکجا آزاد کند. این نکته باید موردتوجه قرار گیرد که طیف گسترده‌ای از زندانیان طالبان پس از آزادی مجدداً به صفوف این جریان در ولایات خود بازمی‌گردند و همین موضوع موجب شده تا اوضاع امنیتی و میدانی در افغانستان با بحران روبرو شود. اینکه دولت افغانستان تحت فشار ایالات متحده اقدام به آزادسازی زندانیان طالبان می‌کند مساله کاملاً روشن و واضحی است اما مساله اینجاست که واشنگتن قصد دارد از این طریق موجب به‌هم‌ریختن وضعیت سیاسی در افغانستان شود و فقط به دنبال ناامنی موضعی نیست. اینکه روز گذشته (چهارشنبه) مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا در گفتگو با خبرنگاران اعلام می‌کند که طالبان به تعهداتشان تحت توافقی که سال جاری میلادی با آمریکا امضا کردند، پایبند نبوده‌اند، نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها باز هم از ناحیه افغانستان احساس ناامنی می‌کنند؛ چراکه این اظهارات وزیر دفاع آمریکا به دنبال بروز نشانه‌هایی دال بر اینکه توافق شکننده میان طالبان و آمریکا به سبب افزایش خشونت‌های منسوب به این جریان و تداوم بن‌بست سیاسی در افغانستان در حال تضعیف شدن است، مطرح شد. به عبارت دیگر یک روی سکه تحرکات خشن طالبان است، اما روی دیگر مساله درگیری در جناح‌های سیاسی کابل است.

چرخش عبدالله: ملی یا حزبی؟

بن‌بست سیاسی در افغانستان و اشاره وزیر دفاع آمریکا به این موضوع موضوعی است که چند لایه دارد. همگان می‌دانند که انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که در مهرماه سال گذشته (1398) برگزار شد، از جهاتی با  مشکلات زیادی روبرو بود. تمام طرف‌های دخیل در این رویداد بزرگ سیاسی (اعم از احزاب و شخصیت‌های سنتی و تکنوکرات افغانستان) معتقدند که هزاران رای در این انتخابات جابه‌جا شده و در نهایت خروجی آن به نفع جناح اشرف غنی و به ضرر طیف مجاهدین سابق افغان که رهبری آنها را عبدالله عبدالله در دست دارد، رقم خورد. روند اعتراض جناح عبدالله که به «تیم ثبات و همگرایی» معروف است از همان روزهای پس از انتخابات شروع شد اما اشرف غنی نه تنها زیر بار ابطال آرا و انتخابات نرفت، بلکه کمی بعد و با انتشار نتایج قطعی پس از گذشته شش ماه، خود را پیروز انتخابات افغانستان اعلام کرد. در اینجا بود که عبدالله عبدالله هم خود را رئیس‌جمهور دیگر افغانستان اعلام کرد و در نهایت ظرف یک روز شاهد برگزاری دو مراسم تحلیف در کابل بودیم؛ به‌طوری‌که اشرف غنی در ارگ ریاست جمهوری و عبدالله عبدالله در کاخ سپیدار، به صورت جداگانه خود را روسای‌جمهور افغانستان نامیدند. این نقطه دقیقاً جایی بود که همه معتقد بودند عبدالله عبدالله در آینده نزدیک، بیش از گذشته متضرر خواهد شد. کمی طول نکشید که این اتفاق طی پنج روز پیش رخ داد و درنهایت یکی از مهمترین اخبار این روزهای افغانستان منتشر شد: توافق اشرف غنی و عبدالله عبدالله در حال نهایی شدن است!

کسانی که افغانستان و بافت سیاسی، مذهبی و قومی این کشور را می‌شناسند به خوبی می‌دانند که اعلام چنین خبری برای طیف مجاهدین افغان که از ازبک‌ها، تاجیک‌ها و هزارها تشکیل شدند و به عنوان «ائتلاف شمال» سال‌های سال با طالبان جنگیدند، به معنی سقوط سیاسی عبدالله نیست، بلکه آنها معتقدند که دوست و رفیق چند ساله‌شان منافع  این طیف را نادیده گرفته و به نوعی به آنها و جریان جهاد در افغانستان خیانت کرده است. به عنوان مثال ادیب فهیم (فرزند ارشد مارشال محمد قسیم فهیم) که رابطه نزدیکی با عبدالله در تیم ثبات و همگرایی داشت، پس از آنکه خبر تصویب کلیات توافق سیاسی میان عبدالله و غنی را از زبان اشخاصی مانند صدیق صدیقی (سخنگوی غنی) شنید، با عبدالله عبدالله خداحافظی سیاسی کرد! پیش از این هم صلاح‌الدین ربانی (سرپرست حزب جمعیت اسلامی افغانستان) و همچنین ژنرال عبدالرشید دوستم (رهبر حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان) به عنوان دو حامی اصلی و برجسته عبدالله و تیم ثبات و همگرایی، با توافق عبدالله و اشرف غنی مخالفت کرده‌ بودند. این دو نفر از ریش‌سفیدان جریان‌ ائتلاف شمال به حساب می‌آیند ولی گویا عبدالله نقشه دیگری در سر دارد. بر اساس آنچه از متن اولیه و کلیات این توافق برای حل و فصل بن‌بست سیاسی افغانستان برمی‌آید، قرار بر این شده که عبدالله ریاست شورای صلح افغانستان را به عهده بگیرد که بر اساس پروتکل تشریفات، به عنوان شخص دوم کشور در نظر گرفته می‌شود. علاوه بر آن مقرر شده که تیم ثبات و همگرایی ۵۰ درصد سهم خود را در کابینه افغانستان که شامل وزارتخانه‌ها، ریاست‌های مستقل، دادستانی و عدلیه، سناتورهای انتصابی و سفیران افغانستان در خارج می‌شود را به دست بیاورد اما مساله و مشکل اصلی اینها نیست. طیف مجاهدین از زمانی که اشرف غنی وارد ارگ ریاست جمهوری شد خواهان تغییر قانون اساسی افغانستان و نظام سیاسی این کشور بوده است اما با وجود توافق عبدالله و غنی این موضوع کلا بایکوت شد و به حاشیه رفت. این دقیقاً همان موضوعی است که باعث می‌شود عبدالله زیر هزاران علامت سوال قرار بگیرد که مهمترین آن این است که آیا او به خاطر منافع حزبی به توافق با عبدالله تن داد یا به دلیل منافع ملی؟ سوالی که به نظر می‌رسد باید جواب آن را در سناریوی نگاشته شدة آمریکا برای افغانستان جست‌وجو کرد؛ چراکه عبدالله با فشارهای منطقه‌ای و بین‌المللی مجبور به «صلح تعلیقی» با  اشرف غنی شد. به این معنا که تمام خواسته‌های جریان‌های سنتی افغانستان و طیف مجاهدین افغان ظرف چند ساعت به پایین‌ترین سطح نزول کرد.

‌ روند اعتراض جناح عبدالله که به «تیم ثبات و همگرایی» معروف است از همان روزهای پس از انتخابات شروع شد؛ اما اشرف غنی نه تنها زیر بار ابطال آرا نرفت، بلکه کمی بعد و با انتشار نتایج قطعی، خود را پیروز انتخابات افغانستان اعلام کرد