فرشاد گلزاری

هر چه جلوتر می‌رویم و روزها و ماه‌های بیشتری را پشت سر می‌گذاریم، عجایب جدیدی در دنیا با محوریت شیوع کووید-19 نمایان می‌شود. گویا قرار نیست این ویروسِ یک میکرونی دست از تهدید دنیا بردارد و هر ساعت ما شاهد وقوع سورپرایز تازه‌ای هستیم. به عنوان مثال اینکه تحلیلگران و حتی رئیس‌جمهوری آمریکا می‌گوید تعداد تلفات به 100 هزار نفر هم خواهد رسید یا اینکه اخبار و داده‌ها حاکی از بیکاری بیش از پنج میلیون نفر است، نشان می‌دهد که این روند حداقل شش ماه دیگر ادامه دارد و ما هر روز باید در رسانه‌ها و انبوهی از اخبار منتظر رخدادهایی باشیم که نه تنها تلخ بلکه تعجب‌آفرین است. این روند در هر کشور بنا بر ساختار سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی آن متفاوت است و طبیعتاً واکنش به آن هم تفاوت خواهد داشت. به عنوان مثال در کشورهای عربی مانند عمان یا کویت به دلیل وجود خیل عظیم سرمایه و دارایی‌های نفتی و غیرنفتی، هیچ مخالفتی از سوی دولت با ادامه قرنطینه نمی‌شود؛ چراکه این کشورها برخلاف اروپا و آمریکا و حتی روسیه که بزرگترین صادرکننده گاز در دنیا شناخته می‌شود، هیچ ابایی از ادامه قرنطینه و تبعات مالی آن ندارند. به عبارتی دیگر دولت‌هایی که در حاشیه خلیج فارس مستقر هستند به خلاف جغرافیای کوچک و جمعیت کم، سرمایه و اندوخته‌های زیادی دارند و به همین دلیل ادامه قرنطینه، اقتصاد آنها را به اندازه اروپا یا سایر کشورهای دیگر غربی به مخاطره نمی‌اندازد. اگر از این مولفه‌ها گذر کنیم مساله‌ای که در وضعیت کنونی بسیار اهمیت دارد این است که کرونا نه تنها نظم نوین جهانی و جامعه ملل را به سخره گرفت، بلکه نشان داد کشورهایی که خودشان را به عنوان ابر قدرت در دنیا به همگان معرفی می‌کرده و خواهند کرد، از اساس مشکلاتی دارند که برای عموم حتی قابل باور نیست. اینکه ایالات متحده به عنوان دارندة بزرگترین ارتش و اقتصاد دنیا با مشکل تولید و تامین ماسک و لباس‌های ایزولة پزشکی مواجه می‌شود یا اینکه بریتانیا به عنوان یکی از مغرورترین اعضای سابق اتحادیه اروپایی توان تامین مایحتاجِ روزانه مردم برخی از نقاط کشورش را ندارد، نشان می‌دهد که کرونا به خوبی توانست هیمنه بسیاری از کشورهای دنیا را نشان دهد. مرگ انسان‌ها (ولو با سنین بالا) تأسف‌بار است؛ اما حتی بمب اتم هم نمی‌توانست واقعیتی که کرونا بدون هیچ رتوش و سانسوری به مردم جهان نشان داد را، عرضه کند. بر این اساس یکی دیگر از واقعیت‌هایی که جدیداً و در کمال ناباوری عیان شد، تهدید روسیه توسط طاعون قرن بیست و یکم است.

سکوت مسکو در قبال پیچیدگی‌ کرونا

آن زمانی که تمام دنیا در حال ریختن خاک بر سر خود و شهروندانشان بودند و هر روز در رسانه‌‌های خود اخبار مربوط به مبتلایان، فوتی‌ها و بهبودیافتگان را منتشر می‌کردند، روسیه در سکوت رسانه‌ای و رادیویی محض قرار داشت و به هیچ وجه واکنش هیجانی به پاندمی کرونا نشان نداد. کمی آنطرف‌تر هم چین به دنبال آن بود تا به همه بفهماند که بحران تمام شده است؛ تا جایی که همین امروز (چهارشنبه) مدارس شهر ووهان بازگشایی شدند و فعالیت خود را از سر گرفتند اما در مورد روسیه اخباری منتشر می‌شود که نه تنها حیرت‌انگیز است، بلکه شک و شبهه‌هایی در مورد ساختار دولتی این کشور و توانایی مدیریت آن را به وجود آورده است. به عنوان نمونه کمیته مقابله با شیوع کرونا در روسیه اعلام کرده است تنها در ۲۴ ساعت (روز شنبه 13 اردیبهشت) ۱۰ هزار و ۶۳۳ نفر به کرونا مبتلا شده‌اند که بیشترین میزان ابتلا در یک شبانه روز در کشور به حساب می‌آید. براساس آمار منتشر شده، در حال حاضر ۱۳۴ هزار و ۶۸۷ نفر در پهناورترین کشور جهان به کرونا مبتلا شده‌اند؛ ضمن اینکه چند روز پیش میخائیل میشوستین (نخست‌وزیر روسیه)، وزیر کشاورزی و معاون وی به کرونا مبتلا شدند و کمی بعد مشخص شد که حداقل دو تن از اعضای پارلمان این کشور هم به کویید - 19 دچار شده‌اند.

این در حالیست که روسیه بیش از یک ماه است که در جهت مقابله با شیوع کرونا در قرنطینه کامل قرار گرفته است و چندی پیش ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه اعلام کرد که تعطیلات ۱۱ روز دیگر ادامه خواهد داشت و مردم باید شرایط قرنطینه را همچنان رعایت کنند. این مسائل در وهله اول می‌تواند بسیار عادی و همانند سایر کشورها باشد اما اوضاع زمانی مشکوک می‌شود که الکساندر کراوچنکو (وزیر بهداشت کالینینگراد) اعلام می‌کند حدود ۱۰۰ پزشک و ۲۵۰ کادر درمانی رده متوسط در استان کالینینگراد از کار کردن در دوره شیوع بیماری کرونا خودداری کردند. این موضوع در بسیاری از کشورها در ایام فعلی طبیعی است ولی مساله این است که چرا کشور پهناوری مانند روسیه با چنین جمعیت بالایی تا به امروز نتوانسته میزان بالایی از کادر درمانی و پرستاران را تربیت و وارد چرخه فعالیت کند؟ اینکه در یک استان دور افتاده مانند کالینینگراد که در منطقه بالتیک و مابین کشورهای لیتوانی و لهستان واقع شده،  و ناحیه‌ای جدا افتاده از خاک اصلی روسیه به حساب می‌آید این تعداد از کادر درمانی یکباره کنار می‌کشند، شاید نشان دهنده این باشد که روسیه نتوانسته در خارجِ نزدیک خود آنگونه که می‌خواهد سیاست‌هایش را جلو ببرد. برخی از تحلیلگرتن اساساً معتقد هستند که اصلاحات اخیر این کشور که توسط پوتین اعلام شد، سال‌ها به طول می‌انجامد و هدف نهایی آن در ظاهر بهبود شرایط کشور است؛ در صورتی که در هیچ جای این طرح اعلام نشده که قرار است مافیای نفتی و الیگارش‌های اقتصادی -  امنیتی چگونه کنترل شوند. در فضای کنونی روسیه بحث مهاجران هم به انتقادها از دولتمردان این کشور دامن زده است. این مهاجرانِ کار که در قرنطینه و طرح فاصله گذاری اجتماعی هستند به گفته کارشناسان مهاجرت، هیچ شغل رسمی در روسیه ندارند و به دلیل قرنطینه کارهای موقت و خدماتی خود را هم از دست داده‌اند و هم اکنون برای تامین غذا با مشکل جدی مواجه‌اند.

کرونا نه تنها نظم نوین جهانی و جامعه ملل را به سخره گرفت، بلکه نشان داد کشورهایی که خودشان را به عنوان ابرقدرت در دنیا به همگان معرفی می‌کرده و خواهند کرد، از اساس مشکلاتی دارند که برای عموم حتی قابل باور نیست

کمبود کادر پزشکی یکی دیگر از مسائلی بوده که روسیه با آن مواجه است. در این راستا سازمان بهداشت روسیه از دانشجویان رشته پزشکی در این کشور دعوت کرده با حضور در بیمارستان‌های مسکو ضمن کمک به مداوای بیماران مبتلا به کرونا ماهانه تا ۱۷۵ هزار روبل (۲۴۰۰ دلار) درآمد کسب کنند. نکته مهمی که در این موضوع وجود دارد این است که قرارداهایی که به این شکل انجام می‌شود نشان دهنده تاثیر تحریم‌ها بر روسیه است؛ تحریم‌هایی که از یک سو آمریکا و از طرفی دیگر اتحادیه اروپا بر سر پرونده اوکراین آنها را اعمال کرده و تا به امروز هم ادامه دارد.

اینکه در یک استان دور افتاده مانند کالینینگراد که در منطقه بالتیک و مابین کشورهای لیتوانی و لهستان واقع شده، 350 نفر از کادر درمانی کنار می‌کشند، نشان‌دهنده این است که روسیه نتوانسته در خارجِ نزدیک خود آنگونه که می‌خواهد سیاست‌هایش را جلو ببر

 این در حالیست که اخیراً مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا در پاسخ به سوال یک خبرنگار در نشست خبری مبنی بر احتمال تلاش چین و روسیه برای نفوذ در ایتالیا با کمک به این کشور گفت که آمریکا مطلع است که برخی کشورها از همه‌گیری فعلی به عنوان راهی برای سرمایه‌گذاری در صنایع و زیرساخت‌های حیاتی و تاثیر بر امنیت در طولانی مدت استفاده خواهند کرد. بدین ترتیب نه تنها شیب تند شیوع کرونا در روسیه و تحریم‌های اقتصادی این کشور بلکه کاهش دو میلیون بشکه‌ای نفتِ مسکو می‌تواند روسیة پوتین را به مخاطره بیندازد و در آنجاست که باز هم رسانه‌ها برای بایکوت حقیقت بسیج خواهد شد!