فرشاد گلزاری

ماجرای ائتلاف‌های سیاسی و تشکیل دولت در جای جای کره زمین، موضوعی است که طی دهه اخیر با فراز و فرودهای بسیاری روبرو شده و عملاً دستخوش تغییرات جدی و اساسی شده است. برخی از تضادها و درگیری‌های سیاسی و حزبی در کشورهای اروپایی مانند بریتانیا یا آلمان نشان از آن دارد که طیف‌های مختلف سیاسی با انواع و اقسام نگرش‌ها به دنبال ان هستند تا به مردم و مخالفان خود بفهمانند که آنها بهتر از رقبایشان می‌توانند عهده‌دار مسئولیت باشند. به همین دلیل درگیری میان احزاب هرچقدر هم که عمیق باشد در نهایت با یک اجماع نظر به سرمنزل مقصود می‌رسد یا دستِ آخر با جابجایی یک مهره در درون حزب همه اختلاف‌ها حل و فصل می‌شود یا حداقل مواضع احزابِ مخالف تعدیل می‌شود. نمونه دیگر این درگیری‌ها را (هم‌اکنون) در ایالات متحده شاهد هستیم که در یک سو جمهوریخواهان به رهبری دونالد ترامپ و در سوی دیگر، نانسی پلوسی به عنوان رئیس مجلس نمایندگان آمریکا و نماینده دموکرات‌ها حضور دارند که بدترین فحاشی‌های سیاسی و اقدامات مخرب و متحیرکننده را علیه یکدیگر انجام داده‌اند. در خاورمیانه هم این روند بارها و بارها تکرار شده و همین حالا هم در حال تکرار شدن است. مثال عیان و علنی آن را باید عراق دانست که تا به همین امروز این کشور فاقد دولت قدرتمند و مستقر در ساختار سیاسی این کشور است؛ تا جایی که هر دو ماه یکبار شاهد آن هستیم که احزاب به جان یکدیگر می‌افتند و به دلیل تضاد منفعشان، تمام منافع ملی کشورشان را به تاراج می‌گذارند و کار به جایی می‌رسد که ظرف کمتر از دو ماه سه نفر برای تصدی پست نخست‌وزیری معرفی شده‌اند ولی باز هم بسیاری در بغداد و اقیلم کردستان عراق از میزان سهمی که به جریانشان داده شده شکایت دارند و باز هم مشخص نیست که قرار است چه بر سر آینده سیاسی عراق بیاید. در این میان یکی دیگر از نقاط همچنان درگیر عدم استقرار دولت، اسرائیل است؛ تا جایی که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران اسرائیلی به صورت کاملاً شفاف اعلام کرده‌اند که مشکل تشکیل کابینه به این زودی‌ حل و فصل نخواهد شد و در این راستا سناریوهای مختلفی را مطرح کردند که هر کدام بر اساس تقدم و تاخر از حیث شکلی و ماهوی اهمیت و مفهومِ خاصِ خود را دارد.

احزاب صریحا اعلام کرده‌اند که سیاست‌های نتانیاهو نمی‌تواند گشایشی برای مردم داشته باشد و این اظهارات در حالی بیان می‌شود که جریان‌های دست راستی معتقدند او توانسته است در این مدت اهداف زیادی را محقق کند

چرا کابینه در اسرائیل  تشکیل نمی‌شود؟  

ماجرای تشکیل کابینه در اسرائیل به غیر از مشکل احزاب با یکدیگر و سهم‌خواهی آنها تابع بسیاری از متغیرهای خارجی و داخلی دیگر است. زمانی که دور اول انتخابات برگزار شد بسیاری بر این عقیده بودند که نتانیاهو  به هر ترتیبی که شده می‌تواند دولت ائتلافی را تشکیل دهد، اما این اتفاق رخ نداد. پس از آن زمانی که زمزمه‌های برگزاری دور دوم انتخابات رخ داد، شاهد آن بودیم که یکباره تمام رسانه‌ها و شخصیت‌های سیاسی اسرائیل بحث پرونده‌های فساد نتانیاهو (پرونده‌های 1000، 2000، 3000 و غیره) را پیش کشیدند و همین موضوع باعث شد نخست‌وزیر اسرائیل که از سال 2009 میلادی تاکنون در این سمت مشغول به کار است به تکاپوی تطهیر چهره بیافتد. در همان موقع بود که نتانیاهو با فشار به آمریکا و دونالد ترامپ به دنبال آن بود تا معامله قرن را به هر ترتیبی که شده وارد فضای جدی کند تا از این طریق بتواند اعتماد عمومی را کسب کند. نتانیاهو در همین راستا دست به یک اقدام دیگر هم زد؛ او علاوه بر تلاش‌های مکرر برای تثبیت موجودیت معامله قرن قدم در راه عادی‌سازی روابط با اعراب گذاشت و در همین راستا شاهد بودیم که او به عمان سفر کرد و در مسقط با «سلطان قابوس» دیدار و گفت‌وگو کرد. این دیدار اگرچه برای بسیاری از کشورهای منطقه تعجب‌آور بود و حتی موضع سکوت اختیار کردند اما به هر ترتیب باید آن را یک مانور سیاسی و رسانه‌ای دانست که نتانیاهو قصد داشت از آن به عنوان یک اهرم تبلیغاتی استفاده کند. در این میان با برگزاری انتخابات دور دوم هم هیچ اتفاقی رخ نداد، بلکه دو حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو و ائتلاف آبی - سفید به رهبری بنی گانتس باز هم نتوانستند با هم کنار بیایند و همین مساله مجدداً بی‌دولتی در سرزمین‌های اشغالی را به وجود آورد. مساله‌ای که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که اسرائیل همانند بسیاری از کشورهای دیگر سعی دارد تا بتواند با برگزاری انتخابات به همه ثابت کند که دنباله‌روی دموکراسی است اما مساله اینجاست که احزاب در تل‌آویو به نوعی معتقدند که نتانیاهو نباید وارد ساختار قدرت قرار بگیرد و اساساً باید از قدرت کناره‌گیری کنند. آنها صریحا اعلام کرده‌اند که سیاست‌های نتانیاهو نمی‌تواند گشایشی برای مردم داشته باشد و این اظهارات در حالی بیان می‌شود که برخی دیگر از احزاب دست راستی معتقدند که نتانیاهو توانسته است در این مدت اهداف زیادی را محقق کند.

اگر طی 21 روز آینده اتفاقی رخ ندهد، احزاب نه تنها باید به دور چهارم انتخابات تن دهند، بلکه باز هم مشخص نیست که آنها چگونه می‌خواهند بر مشکلات فائق شوند و بن‌بست سیاسی را به پایان برسانند

تهدید منافع اسرائیل با اشتباهات نتانیاهو

مخالفان نتانیاهو معتقدند که او نه تنها نتوانسته سیاست‌های اساسی و اصلی اسرائیل را عملیاتی کند بلکه برخی از اشتباهات او باعث شده تا منافع این رژیم به خطر بیافتد. به عنوان نمونه چند وقت قبل از آنکه انتخابات دور سوم در اسرائیل برگزار شود ما شاهد حمایت تمام قد ترامپ از نتانیاهو بودیم و حتی بنی گانتس هم از این حمایت در سفر به واشنگتن برخوردار شد. در دور دوم انتخابات هم شاهد انتقال مالکیت جولان به نفع اسرائیل از سوی کاخ‌سفید بودیم که همه این موضوعات باعث شد تا نتانیاهو فکر کند با این فتوحات سیاسی می‌تواند نتیجه را به نفع خود تغییر دهد که باز هم این اتفاق نیافتد. حالا با این همه فراز و نشیب شاهد آن بودیم که روز پنجشنبه مهلت بنی گانتس (رئیس کنست و رهبر ائتلاف آبی - سفید) برای تشکیل کابینه به پایان رسید و بر مبنای قانون اساسی، مسئولیت انتخاب نخست‌وزیر و تشکیل کابینه به عهده پارلمان اسرائیل گذاشته می‌شود. مشکل اصلی اینجاست که گانتس مجدداً نتوانست با نتانیاهو بر سر تشکیل دولت وحدت اجماع نظر کند و به همین دلیل همه چیز مجدداً به نقطه اول خود بازگشت. اکنون پارلمان اسرائیل (کنست)، ۲۱ روز فرصت دارد تا با ۶۱ رای بر نخست‌وزیری یکی از اعضا توافق کند وگرنه کار به برگزاری دور چهارم انتخابات می‌کشد. این در حالیست که با شیوع کرونا در سرزمین‌های اشغالی، گانتز که گفته بود هرگز حاضر نیست در کابینه‌ای که ریاست آن برعهده نتانیاهو است شرکت کند، حاضر شد پیشنهاد او را برای تشکیل کابینه‌ای مشترک با ریاست چرخشی بپذیرد، امری که با انتقادات جدی از سوی متحدین او در انتخابات روبرو شد و حتی چندین نفر از اعضای ائتلاف آبی - سفید (مانند یائیر لاپید) به همین دلیل از ائتلاف مذکور خارج شد. در این بین باید توجه داشت که احتمال دارد با توجه به اهمیت سیاست‌های کلی اسرائیل اعم از سیاست‌های منطقه‌ای، فرامنطقه‌ای و همچنین سیاست‌های دفاعی و نظامی، نتانیاهو به نخست‌وزیری برگزیده شود اما این به شرطی است که احزاب مخالف او بتوانند سهم خود را کسب کنند. به هر ترتیب وضعیت فعلی برای احزاب سیاسی اسرائیل بسیار مهم و البته خطرناک است؛ چراکه اگر طی 21 روز آینده اتفاقی رخ ندهد، نه تنها باید همه آنها به دور چهارم انتخابات تن دهند، بلکه باز هم مشخص نیست که آنها چگونه می‌خواهند بر مشکلات فائق شوند و بن‌بست سیاسی را به پایان برسانند.