فرشاد گلزاری

 سیاست خارجی آمریکا ذاتاً یک مساله چند ضلعی با لایه‌های فراوان است که در درون آن سه سطح تعریف شده است. سطح اول، مسائل استراتژیک است که امنیت و منافع ملی ایالات متحده در آن تعریف می‌شود و باید تامین شود. سطح دوم، مسائل راهبردی (اعلام راهبرد خُرد و کلان) را دربرمی‌گیرد و در نهایت سطح سوم مسائل تاکتیکی را شامل می‌شود که بر خلاف دو سطح اول و دوم اقدامات کوتاه مدت آمریکا را راهبردی و هدایت می‌کند. به عنوان مثال در مورد تقابل با چین ما شاهد آن هستیم که آمریکا یک استراتژی بلندمدت را طراحی و اجرا کرده است که بخشی از آن مستقیماً اقتصاد پکن را هدف قرار داده و حوزه تکنولوژی این کشور را در دستور کار خود برای برخورد قرار داده است. در همین راستا، راهبرد آمریکایی‌ها علیه چین به صورت دیگری است؛ به گونه‌ای که با کشورهای همسایه چین مانند ژاپن، کره‌جنوبی و حتی تایوان وارد یک روابط عمیق شده است و از آنها به عنوان شرکای راهبردی یاد می‌کند تا در نهایت بتواند چین را مورد هجمه‌های سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی قرار دهد. در این مسیر اما تاکتیک‌ها متفاوت خواهد بود. یک روز آمریکایی‌ها خرید نفت ایران توسط چین را مورد هدف قرار می‌دهند و چندی بعد هنگ‌کنگ را به آشوب می‌کشند تا در نهایت بتوانند قطب اقتصادی چین در شرق آسیا را با خلل جدی روبرو کنند و حتی تا جدا شدن این منطقه از دامن چین پیش می‌روند. اینها، همه تاکتیک‌هایی است که آمریکایی‌ها در قبال تمام کشورهای هدف و حتی دولت‌های همسو با خود به کار می‌گیرند و اساساً حیات و ممات آنها در این راه خلاصه می‌شود. توجه داشته باشید که پیشانی این اقدامات، وزارت خارجه ایالات متحده به حساب می‌آید که مسائل دیپلماسی آشکار را در دستور کار قرار می‌دهد اما ابعاد پنهان آن (اعم از طراحی و اجرا) در اختیار سازمان سیا قرار دارد که اتفاقاً یک ضلع این منظومة سیاسی - اقتصادی به عهده پنتاگون است.

با نگاهی به برنامه سفر پمپئو در آفریقا به خوبی درمی‌یابیم که آمریکایی‌ها دقیقاً در کشورهایی از آفریقا سرمایه‌گذاری می‌کنند که وضعیت اقتصادی و سیاسی در آنجا یا شکننده است یا متحدان آنها در آنجا حضور دارند

الزام به تمرکز بر آمریکا!

با گذر از این مقدمه اگر سفر پنج روزه مایک پمپئو به آفریقا را برای بررسی و تحلیل کنیم و زیر ذره‌بین قرار دهیم به خوبی می‌بینیم که ایالات متحده در حال چرخش در سیاست خارجی خود به صورت همه‌جانبه است. در این راستا براساس برنامه از پیش تعیین و اعلام شده از سوی مورگان اورتاگوس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، پمپئو قرار است با رهبران و مقامات ارشد سه کشور آفریقایی درباره توسعة روابط رایزنی کند. وزیر خارجه آمریکا در داکار پایتخت سنگال در دیدار با «مکی سال»، رئیس‌جمهوری این کشور درباره چگونگی تعمیق روابط امنیتی و مشارکت اقتصادی دو کشور مذاکره خواهد کرد. پمپئو در آنگولا در دیدار با مقامات این کشور از چگونگی حمایت آمریکا از روند دمکراسی در آن کشور و تلاش‌های ضد فساد دولت این کشور به ویژه بعد از خاتمه یافتن حاکمیت «خوزه ادواردو دو سانتوس» در سال ۲۰۱۷، سخن خواهد گفت. وی در آدیس‌آبابا، پایتخت اتیوپی نیز با «ابی احمد»، نخست‌وزیر این کشور که به تازگی به سبب تلاش‌هایش برای رفع اختلاف با اریتره جایزه جهانی صلح نوبل را دریافت کرده، در مورد حمایت آمریکا از برنامه اصلاحات سیاسی و اقتصادی این کشور به گفت‌وگو خواهد پرداخت. وزیر خارجه آمریکا همچنین قرار است با حضور در مقر اتحادیه آفریقا در این شهر، به ایراد سخنرانی بپردازد.

اسرائیلی‌ها همانند آمریکا از سال‌ها پیش در حال سرمایه‌گذاری اقتصادی در قاره آفریقا هستند تا بتوانند حالا که بحث معامله قرن مطرح شده، از این روند بهره‌برداری سیاسی کنند      

با نگاهی به این برنامه به خوبی متوجه می‌شویم که آمریکایی‌ها دقیقاً در کشورهایی از آفریقا سرمایه‌گذاری می‌کنند که وضعیت اقتصادی و سیاسی در آنجا یا شکننده است یا متحدان آنها در آنجا حضور دارند. اما مساله دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که پمپئو در اظهارات اخیر خود در دیدار با مقامات سنگال مجدداً ایران را خطاب قرار داده است و قصد دارد تا بخشی از اهداف سفر خود به این قاره را تقابل با ایران و جلوگیری از نفوذ کشورمان جلوه بدهد. این در حالیست که نهایت نفوذ تهران در جغرافیای آفریقا، فرهنگی و مذهبی بوده است که البته همین موضوع در وهله اول منافع ایدئولوژیک و سیاسی عربستان در قاره آفریقا را با مشکل روبرو کرد و در امتداد آن منافع کشورهایی مانند فرانسه، بریتانیا و آمریکا را به تزلزل انداخت. در این میان بخش دیگری از سناریوی آمریکایی‌ها در قاره سیاه مقابله با نفوذ چین و روسیه است. توجه داشته باشید که اورانیوم در کشورهای آفریقا به وفور یافت می‌شود و چین و روسیه به عنوان دو رقیب تسلیحاتی و هسته‌ای آمریکا چشم خودشان را به این منطقه دوخته‌اند. از سوی دیگر چین از سال‌های گذشته تاکنون سرمایه‌گذاری‌های وسیعی در قاره آفریقا انجام داده و البته بخشی از این سرمایه‌گذاری برای استفاده از زمین‌های کشاورزی است تا بتواند خوراک و نیازمندی غذاییِ جمعیت حدود یک میلیارد و 600 میلیون نفری‌اش را تامین کند. شایان ذکر است که بخشی از این نفوذ چین به انرژی برمی‌گردد که این موضوع برای آمریکا غیرقابل‌تحمل است.

پای اسرائیل در میان است؟!

قبل از آنکه پمپئو به آفریقا سفر کند، پنتگون اعلام کرد که ایالات متحده به دنبال آن است تا سربازان خود در ساحل غربی آفریقا را کم و به جای آن گروهی از مشاوران و مربیان آموزش نظامی را به این جغرافیا اعزام کند. این موضوع به خوبی نشان می‌دهد بحث مبارزه با تروریسم در آفریقا توسط آمریکایی‌ها تا حد زیادی دچار تغییر شده است. در این میان احتمال دارد که آمریکایی‌ها به دنبال آن هستند تا بتوانند با آموزش نیروهای محلی، هزینه‌ها و تلفات انسانی خود را کم کنند اما واقعیت این است که بخشی از مسئولیت این نیروها تامین امنیت پیرامونی پروژه‌هایی است که ایالات متحده در آفریقا به تازگی آنها را کلید زده است؛ به عبارتی دیگر آمریکایی‌ها می‌خواهند بحران را (به نفع خود) از جایی به جای دیگر منتقل کنند. اما در این مسیر شاهد آن هستیم که اخباری از عبور اولین هواپیمای اسرائیل از حریم هوایی سودان منتشر شد که واکنش‌های بسیاری را به دنبال داشت. اینکه اسرائیل عادی‌سازی روابط خود با سودان را چگونه عملیاتی کرد، چندان مهم نیست؛ آنچه در این میان مهم خواهد بود این است که اسرائیلی‌ها همانند آمریکا از سال‌ها پیش در حال سرمایه‌گذاری اقتصادی در قاره آفریقا هستند تا بتوانند حالا که بحث معامله قرن مطرح شده، از این روند بهره‌برداری سیاسی کنند. شکی وجود ندارد که پمپئو نه تنها به دلیل آنکه وزیر خارجه آمریکا است، بلکه به دلیل آنکه نژاد یهود دارد، در مورد معامله قرن با کشورهای آفریقایی بحث و تبادل نظر خواهد کرد و پس از آن در سفر به عربستان و عمان (دو کشوری که اولی به صورت پنهان و دومی به صورت آشکار عادی‌سازی روابط با اسرائیل و موجودیت آن را پذیرفته‌اند) برآیند خود در مورد معامله قرن را به سمع و نظر دنیا خواهد رساند. ازاین‌رو سفر پمپئو به آفریقا به خوبی نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها (به‌رغم انتقاد ترامپ از آنها و مسخره کردن دولت‌های آفریقایی) در حال یک صف‌بندی تاکتیکی (احتمالاً میان مدت و پنهان) هستند.