فرشاد گلزاری

  عراق همچنان در آتش اختلاف‌ها و سهم‌خواهی‌ها می‌سوزد. گویا قرار نیست این کشور با گذشت بیش از سه ماه آشفتگی روی آرامش را ببیند. پدر و مادرهای عراقی همچنان در این فکر هستند که چرا پس از سقوط صدام و 16 سال دست و پنجه نرم کردن با انواع و اقسام بحران‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی هنوز آینده پیش‌روی آنها و فرزندانشان مبهم و غبارآلود است. این ابهام‌ها است که همچنان بی‌پاسخ مانده و هیچ ارگان و شخصِ مشخصی در بغداد به آنها پاسخ نمی‌دهد. طبیعی است که عدم پاسخگویی و وعده‌های سر خرمن یک خروجی بیشتر ندارد: عکس‌العملِ رادیکال!

شاید بسیاری بر این عقیده باشند که استفاده از کلمه رادیکال در وضعیت فعلی جایز نیست و حتی بگویند که روند اعتراض‌ها آرام شده و خبری از خشونت و این مسائل نیست، اما اگر فقط کمی به اخباری که به صورت روزانه توسط رسانه‌ها در مورد عراق منتشر می‌شود نگاه کنیم به خوبی می‌فهمیم بسیاری از تحلیل‌هایی که در داخل و خارج از عراق در مورد تحولات فعلی این کشور منتشر می‌شود، به صورت واقع‌بینانه مسائل را تحلیل نکرده‌اند و حتی تا جایی به دنبال فریب افکار عمومی هستند؛ چراکه یکی از رسالت‌های نامبارک رسانه و مطبوعات در سراسر دنیا، جهت‌دهی و مصادره به مطلوبِ وقایع است. 

از «برهم صالح» چه خبر؟   

شاید بسیاری معتقد باشند که مهمترین وقایع عراق از آغاز اعتراض‌های سراسری تاکنون، استعفای عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر این کشور باشد. برخی دیگر هم جنایات رخ داده در گوشه گوشه عراق و به هم ریختگی امنیتی در استان‌های جنوبی و شیعه‌نشین را مهمترین تحولات عراق می‌دانند اما واقعیت این است که درگیری‌ها، اظهارنظرها و حتی ورود مرجعیت به پرونده فعلی، بخشی از عمده تحولات مهمِ همسایه غربی ما به شمار می‌رود؛ اما آنچه طی روزهای اخیر توجه بسیاری از تحلیلگران و مخاطبان اخبار عراق را به خود جلب کرد، استعفای «برهم صالح»، رئیس‌جمهوری این کشور است. بسیاری بر این عقیده‌اند که جایگاه رئیس‌جمهور در عراق تنها یک جایگاه تشریفاتی است و به این دلیل قانون اساسی آن را به کردهای عراق اعطا کرده است، ولی آنچه در صحنه سیاسی و همچنین قانونی عراق در حال جریان است تا حد زیادی این موضع را مورد هدف قرار می‌دهد. درست است که رئیس‌جمهوری در عراق بیش از نخست‌وزیر از حاشیه امن برخوردار است اما واقعیت این است که نمی‌توان جایگاه رئیس‌جمهور در عراق را نادیده گرفت. از سوی دیگر باید متوجه بود که هدف قرار دادن این جایگاه به معنای خطاب قرار دادن مستقیمِ کردهای عراق است؛ چراکه آنها یک ضلع از سه ضلعی قانونی (شیعیان، اهل تسنن و کردها) عراق به شمار می‌روند.

رسانه‌های عراق تعداد عناصر فعال داعش در استان‌های غربی و همچنین شمال و شرق بغداد را حدود 5 تا 10 هزار نفر برآورد کرده‌اند. این اقدامات در حالیست که بسیاری از تحلیلگران و پژوهشگران حوزه تروریسم معتقدند رسانه‌های غربی در حال بزرگنمایی اقدامات داعش در عراق هستند

آنچه در مقطع کنونی باعث می‌شود استعفای برهم صالح مهم جلوه کند، جایگاه رئیس‌جمهوری یا سهیم‌ بودن کردها در ساختار قدرت عراق نیست، بلکه سناریوهایی است که در پشت پرده تحولات کنونی عراق ساخته و پرداخته می‌شود. باید متوجه بود که بازیگران متعددی در تحولات فعلی عراق حاضر هستند اما اصلی‌ترین آنها که اتفاقاً قانون اساسی این کشور را تدوین کرده‌، ایالات متحده آمریکا است. شک نکنید که آنچه در عراق رخ داده به نوعی یک سناریوی چند ضلعی است که ضلع اول آن با به هم ریختن فضای عمومی عراق انجام شد و پس از آن حمله به منافع شیعیان و خصوصاً تهران، دومین ضلع سناریوی واشنگتن بود که به سبک خودش عملیاتی شد. این سناریو تا حدی برای آمریکایی‌ها مهم بود که سعودی‌ها را به عنوان حامی مالی و ایدئولوژیک بخشی از حزب بعث وارد میدان کردند و امروز شما می‌بینید که دختر صدام و اشخاصی مانند خضیر المرشدی (سخنگوی حزب بعث) رسماً از کشتار مردم عراق و ادامه ناامنی‌ها حمایت می‌کنند و خواهان ادامه اقدامات تخریبی و انفعالی هستند. ضلع سوم این ماجرا هم کاملاً مشخص بود: ایجاد خلأ قدرت!

ممکن است سوال کنید که مگر طی چند ماه اخیر و با کناره‌گیری نخست‌وزیر و ایجاد شکاف میان احزاب خلأ قدرت صورت نگرفته بود؟ پاسخ مثبت است، اما باید توجه داشته باشید که در قانون اساسی عراق، اگر عدم وجود نخست‌وزیر طولانی شود، رئیس‌جمهوری می‌تواند برای حفظ ثبات در کشور و جلوگیری از تشدید بحران‌های داخلی، وظایف نخست‌وزیر را به عهده بگیرد و تا انتخاب گزینه مجدد نخست‌وزیری کشور را هدایت کند؛ اما اینکه یکباره می‌بینیم رئیس‌جمهور عراق نامه اعلام آمادگی برای استعفا را تقدیم پارلمان عراق می‌کند و چند دقیقه بعد بخش عربی خبرگزاری راشاتودی (RT) به نقل از منابعش خبر را تایید و اظهار می‌کنند که رئیس‌جمهوری عراق، بغداد را به مقصد سلیمانیه ترک کرده، نشان می‌دهد که ضلع سوم سناریوی آمریکایی‌ها تا حد زیادی محقق و اجرا شده است. در این میان چند ساعت بعد از مخالفت برهم صالح، رئیس‌جمهوری عراق با مکلف کردن اسعد العیدانی (استاندار بصره) برای تشکیل کابینه و ارائه استعفانامه‌اش به پارلمان، فراکسیون پارلمانی سائرون (۵۴ نماینده) که جریان صدر هسته اصلی آن را تشکیل می‌دهد خواستار برگزاری همه‌پرسی مردمی قبل از پایان سال جاری میلادی بر سر سه نامزد نخست‌وزیری شد. این در حالیست که روزنامه الاخبار در گزارش خود نوشته است اختلاف میان احزاب شیعی باعث تعمیق بحران خواهد شد و اگر مرجعیت دینی قدرتمندانه در این مسأله ورود نکند امکان ادامه بحران برای دست‌کم یک هفته دیگر وجود داشته باشد که تبعات آن عظیم خواهد بود.

چرا هسته‌های خفته داعش زنده شدند؟ 

تا به اینجا، تمام تحولات حول محور سیاسی می‌گشت اما آنچه متاسفانه در اخبار و تحلیل رسانه‌ها از قلم افتاده و حتی آنرا منکر می‌شوند، فعال شدن مجدد تحرکات داعش در عراق و منطقه است. اخیراً اخبار متعدد از دفع حملات داعش به سامراء، کرکوک، الانبار و مناطق دیگر عراق منتشر شده که نشان می‌‌دهد هسته‌های پنهان و خفته این جریان تروریستی در عراق همچنان زنده هستند. بر اساس آمار منتشر شده از سوی اعماق (ارگان رسانه‌ای داعش)، این جریان تروریستی از اواسط آذرماه تا اوایل دی ماه سال جاری 32 عملیات در عراق انجام داده‌اند که به تفکیک عبارتند از 13 عملیات در دیالی (نزدیکترین استان به ایران)، 9 عملیات در کرکوک (ارتفاعات حمرین)، 5 عملیات در دجله، 2 عملیات در شمال بغداد، 2 عملیات در الانبار و 1 عملیات در صلاح‌الدین که مجموعاً حدود 60 کشته و زخمی بر جای گذاشته است. در این راستا رسانه‌های عراق تعداد عناصر فعال داعش در استان‌های غربی و همچنین شمال و شرق بغداد را حدود 5 تا 10 هزار نفر برآورد کرده‌اند. این اقدامات در حالیست که بسیاری از تحلیلگران و پژوهشگران حوزه تروریسم معتقدند رسانه‌های غربی در حال بزرگنمایی اقدامات داعش در عراق هستند تا از این طریق بتوانند نظامیان خود را به بغداد بفرستند و به صورت کلی در عراق فعال شوند. در این میان، وزارت دفاع عراق اعلام کرد که «کریم عبود التمیمی» رسماً ماموریت فرماندهی نیروهای مبارزه با تروریسم در عراق را برعهده گرفت!

شک نکنید که آنچه در عراق رخ داده به نوعی یک سناریوی چند ضلعی است که ضلع اول آن با به‌هم ریختن فضای عمومی عراق انجام شد و پس از آن حمله به منافع شیعیان و خصوصاً تهران، دومین ضلع سناریوی واشنگتن بود که به سبک خودش عملیاتی شد

انتصاب التمیمی به فرماندهی نیروهای مبارزه با تروریسم (آن هم در اوضاع و احوال سیاسی و امنیتی این روزهای عراق) به خوبی نشان می‌دهد که تهدید داعش آنقدرها هم که گفته می‌شود کم‌اثر نبوده؛ چراکه این عزل و نصب‌ها بیانگر اوضاع وخیم عراق در حوزه ضد تروریسم است. به هر حال آنچه در بغداد در حال رخ دادن است را نمی‌توان عادی خواند؛ چراکه به غیر از خلأ نخست‌وزیری، حالا رئیس‌جمهوری عراق هم مورد هدف قرار گرفته و همین موضوع می‌تواند بحران را بیش از پیش تعمیق کند.