آرش رضاوند یکی از چهره‌های ویژه فصل نقل‌و‌انتقالات بود. بازیکنی که پیش‌بینی می‌شد قراردادش را با استقلالی‌ها تمدید کند اما خیلی ناگهانی به اصفهان کوچ کرد تا زیر نظر محرم نویدکیا به فوتبالش ادامه بدهد. او در حالی از استقلال جدا شد که حالا ساپینتو در مصاحبه‌هایش از جدایی او گلایه می‌کند و اعتقاد دارد مدیران باشگاه باید هرطور شده او را نگه می‌داشتند. با این وجود هواداران استقلال که هیچ‌وقت با رضاوند خوب نبودند، شاید خیلی هم از رفتن او ناراحت نباشند. فوتبال360 حالا مطلبی در خصوص همین رابطه رضاوند و استقلالی‌ها منتشر کرده که بد نیست نگاهی به آن داشته باشیم. 

* رضاوند پیش از پوشیدن لباس تیم بزرگسالان استقلال، عضو تیم‌های زیر 19 و 21 ساله‌ها هم بود. او سپس راهی نفت و در ادامه سایپا شد و عملکرد خوبش در این دو تیم شرایط را به گونه‌ای پیش برد تا در سال 1398 به جمع شاگردان آندره‌آ استراماچونی بپیوندد. او به جز مدتی کوتاه حدفاصل سال‌های 1402-1401 که به صورت قرضی به فولاد رفت، تا 1404 بازیکن استقلال بود و مجموعا 185 بازی برای این تیم انجام داد که ماحصل آن هفت گل و 19 پاس گل بود. هافبک میانی آبی‌پوشان در سال‌های اخیر توانست با این تیم دو قهرمانی در سوپرجام و جام حذفی به ارمغان بیاورد. حالا اما اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، بعید است مجددا رضاوند 31 ساله را در لباس استقلال ببینیم و باید ماجرای آنها را تمام‌شده دانست. 

* علی دایی، علیرضا منصوریان، فرهاد مجیدی، آندره‌آ استراماچونی، جواد نکونام، ریکاردو ساپینتو، پیتسو موسیمانه، سهراب بختیاری‌زاده، میودراگ بوژوویچ و مجتبی جباری. اینها مهم‌ترین نفراتی هستند که در سالیان اخیر سرمربی آرش رضاوند بودند و خلاف نظر کاربران فضای مجازی، کیفیت فنی آرش رضاوند را می‌پسندیدند و بیشترین بازی را از او می‌گرفتند. نفراتی که هرکدام تفکر خاص خودشان را داشتند. یکی اهل فوتبال تدافعی بود و دیگری جزو طرفداران بازی تهاجمی به حساب می‌آمد. برخی از آنها حتی در واکنش به انتقاداتی که علیه هافبک‌شان مطرح می‌شد، به حمایت از او پرداختند. 

* رضاوند خارج از مستطیل سبز اما باعث‌وبانی مشکلات استقلال از نگاه بخش قابل توجهی از هواداران و کانال‌های هواداری به حساب می‌آمد. البته او، اولین قربانی این جو سنگین و پرفشار نبود و نخواهد بود. طی همین فصلی که گذشت عرصه برای علیرضا کوشکی نیز تنگ شد و او در گفت‌وگو با عادل فردوسی‌پور اعلام کرد که آن‌قدر شرایط روحی‌اش به هم ریخته بود که نمی‌خواست به تمرین بیاید و بازی کند. در اردوی تیم رقیب هم بازیکنانی بودند که به طرز عجیبی سیبل شدند و در تنگنا قرار گرفتند. حسین بادامکی و مهرزاد معدنچی در دهه 1380 به این وضع دچار شدند که در دومی نقش کادرفنی بسیار پررنگ بود. مهرزاد توانست خودش را از زیر فشار بیرون بکشد اما بادامکی بخش زیادی از دوران بازیگری‌اش در پرسپولیس را تحت فشاری خردکننده پشت سر گذاشت که به محض اولین اشتباه باید صدای کرکننده سکوها را تحمل می‌کرد. 

* این روزها اما همه‌چیز به سکوها محدود نمی‌شود. فضای مجازی وارد ماجرا شده و می‌تواند جبهه‌ای عظیم‌تر را له و یا علیه یک بازیکن ایجاد کند. رابطه آرش رضاوند و استقلال به پایان رسیده بود و دیگر علاجی برایش وجود نداشت. به نظر می‌رسید طی چند برهه او توانسته فشارها را پشت سر بگذارد و رضایت سکوها را به دست بیاورد اما خیلی سریع با اولین شکست و یا اولین بحرانی که تیم در آن گرفتار می‌شد، رضاوند و یکی، دو بازیکن شبیه به او مورد آماج حملات قرار می‌گرفتند. در چنین وضعیتی، جدایی بهترین تصمیم است. طرفین درگیری باید از یکدیگر دور باشند تا بتوانند متمرکزتر از قبل به کارشان ادامه دهند. رضاوند مشخصا از نظر ذهنی تحلیل رفته بود و دیگر اشتیاقی برای ادامه دادن نداشت و باید موقعیت خود را تغییر می‌داد. از طرفی استقلال نیز می‌بایست از رضاوند عبور می‌کرد تا مشخص شود آیا این هافبک مسبب نتایج ضعیف در فصول اخیر بوده یا باید چاره کار را در جای دیگری جست. 

* همان‌طور که ذکر شد فضای مجازی این روزها در فوتبال ایران از قدرت زیادی برخوردار است. قدرتی ترسناک که ذهن هواداران را زیر سلطه‌اش قرار داده و مطابق با منافع خود به آنها جهت می‌دهد و قدرت تحلیل‌شان را مختل می‌کند. مشاهده شد که صحبت‌های امثال جواد نکونام، مجتبی جباری و دیگران هم نتوانست هواداران را قانع کند که رضاوند، مشکل تیم‌شان نیست. همان‌طور که سیدحسین حسینی هم نبوده است اما به صورت کاملا جدی در شبکه‌های اجتماعی از این دروازه‌بان ملی‌پوش به عنوان یکی از عوامل اصلی ناکامی استقلال در دربی‌های پایتخت یاد می‌شود. انتقادی که ابتدا تصور می‌شد شوخی است اما رفته‌رفته تبدیل به فکتی علیه سیدحسین شد. علی‌ای‌حال تعداد زیادی از هواداران استقلال سوار بر خودرویی شده‌اند که آنها را به آدرسی اشتباه می‌برد. 

* رضاوند هیچ‌وقت یک فوق ستاره نبوده و نتوانسته تبدیل به مهره‌ای شود که تفاوت‌ها را رقم بزند. با این حال او هیچ‌وقت مشکل استقلال هم به حساب نمی‌آمده است. آرش هافبکی پرتلاش است که در پست‌های 8 و 10 می‌تواند بهترین خروجی ممکن را داشته باشد. قدرت بازی‌خوانی خوبی دارد، پتانسیل نظم دادن به میانه میدان را دارد و گه‌گداری پاس خط‌‌شکن برای مهاجمان تیمش ارسال می‌کند. او همچنین تا لحظه آخر بدون خستگی برای تیمش، بی هیچ ادعای خاصی می‌جنگد. 

* لیگ بیست‌وپنجم لیگ جذابی خواهد بود. باید دید آرش رضاوند در دومین جدایی‌اش از استقلال چه می‌کند. او در برهه قبلی به واسطه فشارهای موجود به صورت قرضی لباس فولاد را بر تن کرد و نمایشی خیلی خوب از خود به منصه ظهور گذاشت و استقلالی‌ها را مجاب کرد تا بار دیگر او را بازگردانند. حالا اما جدایی آنها دائمی است و رضاوند باید پس از مجتبی جباری، زیر نظر دیگر هافبک خوش‌فکر اسبق فوتبال ایران یعنی محرم نویدکیا بازی کند. او در اصفهان و در کنار چهارِ محبوب طلایی‌پوشان جواب خواهد داد؟