نگار رشیدی

شاید هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد بعد از حضور هفت سال و 9 ماهه کارلوس کی‌روش در فوتبال ایران، رفتن او از کشور بعد از حذف از جام ملت‌های آسیا در مرحله نیمه‌نهایی موجی از واکنش‌های تند ورزشکاران غیر فوتبالی را به دنبال داشته باشد. ورزشکارانی که گاه با جملاتی تند و دور از انتظار کی‌روش را بدرقه کردند و البته به استقبال فوتبالیست‌هایی رفتند که توسط برخی‌ها «میلیاردی‌خورهای مستطیل سبز» توصیف شدند.

 گذشتن سه توپ از خط دروازه علیرضا بیرانوند که ستاره تیم کی‌روش تا قبل از بازی با ژاپن بود و به دنبال آن دمیده شدن در سوت پایان این دیدار به سود ژاپن، به همان اندازه که طرفداران فوتبال را در غم و شوک فرو برد، زخم دیرینه ورزشکاران غیر فوتبالی را بار دیگر باز کرد. این بار اما واکنش‌ها به این حذف آنقدر زیاد و تند بود که در برخی موارد نمی‌شد باور کرد کسی این صحبت‌ها را در فضای مجازی به اشتراک می‌گذارد که بارها به عنوان ورزشکار اخلاق‌مدار الگوی نوجوان‌ها و جوان‌ها بوده است.

در میان این موج تنها تعداد محدودی از ورزشکاران بودند که حمایت‌شان را از تیم ملی فوتبال دریغ نکردند. با این حال همان‌ها هم از این شکست استفاده کردند تا تلنگری به فدراسیون‌های خود بزنند. نمونه این دسته از ورزشکاران احسان حدادی است. کسی که ماه‌هاست خارج از برنامه‌های فدراسیون دوومیدانی قرار گرفته و تنها در لفظ می‌شنود که در ماه هزینه 150 میلیون تومانی برایش می‌شود! او به همراه حسین توکلی و احسان روزبهانی بوکسور تیم ملی در استوری مشترک به لزوم برنامه‌ریزی درست و صرف هزینه کافی در زمان مناسب اشاره کردند که در فدراسیون‌های‌شان دیده نمی‌شود.

غیر فوتبالی‌ها ترازوی درستی را برای مقایسه انتخاب نکرده‌اند. فوتبال مدت زیادی است که دیگر تنها یک رشته ورزشی نیست. فوتبال در دل خود سیاست دارد، اقتصاد دارد، فرهنگ دارد

عده‌ای دیگر هم مثل حسین کیهانی قهرمان دوومیدانی آسیا و احسان لشگری کشتی‌گیر سابق تیم ملی با زبانی آتشین انتقادشان را به هزینه‌هایی که در فوتبال می‌شود بر زبان آوردند و از اینکه میلیاردها پول به جیب کی‌روش رفته و آخر هم افتخاری برای ایران به دست نیاورده نوشتند. آنها معتقدند فوتبالیست‌ها به اندازه کافی در لیگ درآمد دارند و پاداش‌هایی که به آنها داده می‌شود هیچ جای توجیهی ندارد.  اینستاگرام کاراته‌کاها هم از انتقاد به فوتبال و هزینه‌ها و پاداش‌ها هم بی‌نصیب نماند. آنها هم در یک پست مشترک، سه قهرمانی متوالی‌شان را با سند و مدرک در کنار حذف تیم ملی که از پاداش‌های ویژه برخوردار است، گذاشتند تا کفه ترازو را به نفع خودشان سنگین کنند. ترازویی که شاید چندان عادلانه نباشد...

بیشتر از همه اما توئیت آرش میراسماعیلی قهرمان سابق جودو توی ذوق می‌زد. او که مدتی است کمر به کسب کرسی ریاست جودو بسته، به سیم آخر زد و توئیتی را به اشتراک گذاشت که انگار باعث و بانی تمام مشکلات جودو کی‌روش و تیمش بودند. او نوشت:«کی‌روش شاه رفت! هرچند نون سر سفره نداشتیم به قول کی‌روش اما مرام و معرفت داشتیم. وقتی باختی و حتی توهین کردی چه به مردم چه به اسطوره‌هامون چه مربیان‌مون اما بازم با دسته گل اومدن استقبالت. سفر ابدی لیسبون با پول مردم خوش بگذره.»

تمام اینها در حالی اتفاق افتاده که بیشتر پیشکسوت‌های ورزش این واکنش‌ها را شایسته قهرمانان غیرفوتبالی نمی‌دانند. اینکه وزارت ورزش نگاه متفاوتی به فوتبال دارد و شرایط بین رشته‌های غیر فوتبالی سخت است را هیچ‌کس نمی‌تواند کتمان کند. این طبیعی است که پاداش‌هایی که به مدال‌آوران المپیک و جهان تعلق می‌گیرد دور از انصاف است و آنها حق دارند نسبت به شرایط‌شان اعتراض کنند. شرایطی که شاید برخی‌ها از حداقل‌ها هم برخوردار نباشند و با سختی تمام پرچم کشور را در میادین بین‌المللی بالا می‌برند. اما این قهرمانان ترازوی درستی را برای مقایسه انتخاب نکرده‌اند. فوتبال مدت زیادی است که دیگر تنها یک رشته ورزشی نیست. فوتبال در دل خود سیاست دارد، اقتصاد دارد، فرهنگ دارد.

نه‌تنها در ایران، بلکه در تمام دنیا مردم فوتبال را در صدر لیست ورزش‌های مورد علاقه‌شان قرار داده‌اند و این طبیعی است که اسپانسرهای بیشتری هم سرمایه‌شان را در فوتبال خرج کنند. یا وقتی مردم فوتبال را طلب می‌کنند طبیعی است که این ورزش به سوگلی دولت تبدیل شود. طبق نظر بسیاری از پیشکسوتان غیر فوتبالی، مشکل ورزش ما نگاه ویژه به فوتبال نیست، مشکل این است که در ورزش‌های دیگر توجه لازم و کافی وجود ندارد. به قول کوروش باقری سرمربی سابق تیم ملی وزنه‌برداری این ضعف وزارت ورزش و فدراسیون‌هاست که نمی‌توانند ورزشکاران را طوری تامین کنند تا نگاه‌شان به رشته‌ای مثل فوتبال نباشد. این نوع از انتقاد غیر فوتبالی‌ها بیشتر به یک دور باطل شبیه است که جز تلخی ثمره دیگری ندارد.