نگار رشیدی 

در کنار دشت کردن مدال‌های مختلف که ورزش ایران را غرق در غرور کرده، کاروان پاراآسیایی ایران لحظه‌های خاص و قصه‌های ویژه‌ای نیز در این رقابت‌ها داشته است. از فرزند ساره جوانمردی تا داستان عجیب مدال‌های دزیده شده متقیان، این داستان‌های خاص را با هم مرور خواهیم کرد. داستان ستاره‌هایی که به رنج‌ کشیدن، عادت دارند و مردان و زنان روزهای سخت هستند.

ساره و سکوی دوست داشتنی!

یکی از دلچسب‌ترین لحظات کاروان پاراآسیایی ایران در هانگژو را یکی از بانوان رشته تیراندازی رقم زد. ساره جوانمردی که یکی از بهترین و موفق‌ترین تیراندازهای تاریخ ایران به شمار می‌رود و سابقه بردن سه مدال طلا در پارالمپیک را دارد، با ساختن یک قاب بسیار جالب، همه حواس‌ها را به خودش معطوف کرده است. ساره جوانمردی که فرزند کوچکش را به هانگژو برده، او را روی سکوی مدال نیز همراه خودش داشته و مدال نقره بازی‌های پاراآسیایی روی گردن همین کودک قرار گرفته است. صحنه‌ای که نه فقط برای ایرانی‌ها، بلکه برای بسیاری از کشورهای حاضر در این بازی‌ها جلب توجه کرده و به یکی از ماندگارترین‌ قاب‌ها در چهارمین دوره بازی‌های پاراآسیایی تبدیل شده است. جالب اینکه جوانمردی در پایان این مراسم، فرزندش را مهم‌ترین مدال زندگی‌اش دانسته است. او در رقابت با یک حریف ایرانی در هانگژو، به مدال نقره رسید و این احمدی بود که طلای این بازی‌ها را به دست آورد اما حتی جدی‌ترین حریف ساره نیز تاکید داشت که از بودن فرزند او در سالن بازی‌ها، روحیه و انرژی زیادی دریافت کرده است. شاید همین صحنه خاص، مهم‌ترین نماد از حضور زنان مصمم ایرانی در بازی‌های آسیایی باشد. آنها که جدول مدال‌ها را نیز به تسخیر خودشان درآورده‌اند.

تقدیم به شما که نیستید... 

یکی از احساسات‌برانگیزترین تقدیم‌های مدال در بازی‌های پاراآسیایی هانگژو، به علیرضا زارع تعلق داشت. این چهره شاخص کاروان ایران که در دوومیدانی رشته ۲۰۰ متر کلاس تی 35 شرکت کرده بود، زودتر از همه رقبا به خط پایان رسید و حتی توانست رکورد قاره آسیا را نیز ارتقا بدهد. او این مدال را به روح پدر و مادرش تقدیم کرد که همیشه خواهان موفقیت پسرشان در دنیای ورزش بودند. بدون شک آنها در این لحظات خاص، کنار پسرشان حضور داشتند و علیرضا نیز بودن‌شان در کنار خودش را احساس کرده است. زارع اولین طلای روز سوم بازی‌ها را برای ایران به دست آورد.

نه می‌بخشم، نه فراموش می‌کنم

خیلی زجرآور است که مدت‌ها برای حضور در یک رقابت نفس‌گیر تمرین کنی، با اراده زیادی آماده مسابقه شوی، برای شروع بازی به کشور میزبان بروی و بالاخره صبح روز مسابقه‌ات از راه برسد. آن‌وقت در تک تک حرکات‌ات بدرخشی، رکورد بزنی و برنده مدال طلا شوی اما یک روز بعد، این خبر عجیب را دریافت کنی که مدال طلایت را پس گرفته‌اند. این اتفاق در بازی‌های پاراآسیایی برای هاشمیه متقیان رخ داد. ورزشکاری که به گفته خودش، فقط یک دقیقه دیرتر از زمان تعیین‌شده به کال روم رسیده بود و سرداور نیز مشکلی با این ماجرا نداشت. او با شایستگی به مدال طلا دست پیدا کرد و از همه رقبا بهتر بود اما به خاطر اعتراض چینی‌ها، به سادگی این مدال را از دست داد. او به گفته خودش، یکی از سخت‌ترین شب‌های زندگی را پشت سر گذاشته است:«دردآورش اینجا است که حکم قهرمانی‌ را به من تحویل دادند. من تمام تلاشم را کردم که دل همه شما عزیزان را شاد کنم. یکی از شب‌هایی بود که فقط خدا می‌داند چگونه صبح شد. نه می‌بخشم و نه فراموش می‌کنم.» 

دختری که تاریخ را ساخت

بین همه مدال‌هایی که در بازی‌های آسیایی هانگژو به دست آورده‌ایم، مدال یکی از دختران تیم پاراوزنه‌برداری، بسیار امیدوارکننده و فوق‌العاده بوده است. چراکه تا امروز هرگز موفق نشده بودیم در رشته پاراوزنه‌برداری زنان در بازی‌های پاراآسیایی به یک مدال دست پیدا کنیم. مهدیه محمدیان نماینده ایران در وزن منفی 55 کیلوگرم بازی‌های آسیایی به شمار می‌رفت. او در این بازی‌ها وزنه 105 کیلوگرمی را مهار کرد و در جایگاه سوم دسته خودش قرار گرفت. مهدیه فقط دو کیلوگرم با نفر دوم فاصله داشت و حتی می‌توانست مدال نقره را به دست بیاورد. فاصله او با نفر اول اما کمی زیاد بود. با این وجود، کاری که محمدیان در هانگژو انجام داد، فوق‌العاده به نظر می‌رسید. او یکی از «اولین‌های» تاریخ کاروان ایران در بازی‌های آسیایی را به نام خودش ثبت کرد. اتفاقی که پیش از این در بازی‌های آسیایی هانگژو نیز برای چند ورزشکار ایرانی رخ داده بود.

تنها و تنها یک ثانیه! 

مدال نقره شهلا بهروزی‌راد در قایقرانی بازی‌های پاراآسیایی در حالی رقم خورد که او نسبت به نفر اول، فقط و فقط یک ثانیه فاصله داشت. در حقیقت تنها یک ثانیه کافی بود تا مدال نقره او به طلا تبدیل شود. شاید این اتفاق برای خود این ورزشکار حسرت‌برانگیز باشد اما به هر حال تصاحب نقره در بازی‌های آسیایی نیز دستاورد کمی به نظر نمی‌رسد.