تنها مدت کوتاهی بعد از اولین بارقه‌های امید در وزنه‌برداری بانوان ایران، خبر مهاجرت دو ستاره این تیم شوک وحشتناکی به ورزش کشور وارد کرد. یکتا جمالی و پریسا جهانفکریان به هر دلیلی تصمیم به ترک ایران گرفتند و دیگر در ترکیب تیم ملی وزنه‌برداری کشور دیده نخواهند شد. این اولین بار نیست که ورزش ایران ستاره‌هایی به این مهمی را به راحتی از دست می‌دهد. جهانفکریان در حالی استوری خداحافظی با کشور را منتشر کرده که با رسیدن به سهمیه المپیک توکیو توانسته بود همه طرفداران ورزش در ایران را خوشحال کند. او البته به دلیل مصدومیت و البته بی‌اعتنایی فدراسیون در پیگیری سهمیه‌ها نتوانست در رقابت‌های المپیک شرکت کند. جدایی این ستاره‌ها به هر دلیلی اتفاق بسیار بدی برای ورزش ایران است، چرا‌که طرفداران وزنه‌برداری در کشور امیدوار بودند مطرح شدن این نام‌ها بتواند شروعی برای یک روند بسیار مهم در ورزش باشد. این که این چهره‌ها به همین سرعت به بن‌بست رسیدند خبر خوبی به حساب نمی‌آید و اینکه تیم ملی وزنه‌برداری ایران دوباره به نقطه صفر بازخواهد گشت نیز اصلا اتفاق مثبتی نیست. با این وجود همواره این احتمال وجود دارد که چهره‌های جدیدی بتوانند به وزنه‌برداری معرفی شوند و پدیده‌های تازه بتوانند در این رشته ورزشی بدرخشند. هرچند در این مورد نمی‌توان مدیریت ضعیف فدراسیون را نادیده گرفت. وزنه‌برداری بانوان ایران رشته نوپایی است اما با این حال خیلی زود افتخارآفرینی را شروع کرد. فدراسیون اما به جای حمایت و برنامه‌ریزی درست برای بانوان راه دیگری در پیش گرفت تا انگیزه را در بین دختران این رشته به حداقل برساند. به عنوان مثال از آخرین اتفاقات در این فدراسیون موضوع بازنشستگی علی مرادی رئیس فدراسیون است که ماه‌ها این فدراسیون و این رشته را در بلاتکلیفی و سردرگمی نگه داشت.

در هر حال کوچ ستاره‌ها از ورزش ایران به مقصد کشورهای دیگر معمولا به چند دلیل کلی اتفاق می‌افتد. در درجه اول مدیران ورزش در ایران به خوبی دغدغه‌های این ورزشکاران را نمی‌شناسند و نمی‌دانند که چطور باید از آنها مراقبت کنند. گاهی یک دلجویی ساده و کمی توجه برای ماندن آنها در ورزش ایران کافی خواهد بود اما همین اتفاق ساده نیز برای آنها رخ نمی‌دهد. مشکل مهم بعدی همه افراد سرشناس هستند که به هر نوعی با ورزش بانوان در ایران زاویه دارند و مدام به این ستاره‌ها انرژی منفی میفرستند. آنها معتقدند که زن‌ها نباید در ورزش ایران به ستاره تبدیل شوند. دلیل بعدی نیز خود این ستاره‌ها هستند که معمولا به هیچ وجه تحمل کوچک‌ترین ناملایمتی را ندارند و منتظر اولین فرصت به سر می‌برند تا ایران را ترک کنند. شاید اگر آنها کمی به کشورشان علاقه بیشتری داشته باشند، می‌توانند سختی‌ها را تحمل کنند. همان‌طور که بسیاری از ورزشکاران دیگر نیز با وجود همه مشکلات ریز و درشت تصمیم به ترک ایران نگرفتند. با بررسی همه ابعاد ماجرا، این معادله‌ای است که باید هرچه زودتر حل شود تا ورزشکاران بیشتری تصمیم به ترک کشور نگیرند. اگر افرادی در این زمینه مرتکب قصور شدند باید با برخورد روبه‌رو بشوند. بسیار مهم است که ورزش ایران به همین سادگی چنین فرصت‌هایی را از دست ندهد و از این استعدادها خالی نشود. چراکه از دست دادن هر ستاره به معنای از دست دادن ده‌ها مدال مختلف و از دست رفتن فرصت درخشش در رقابت‌های مختلف خواهد بود. همچنین وقتی یک ورزشکار به همین سادگی کشور را ترک می‌کند، این پیام به افراد دیگر نیز می‌رسد که به جای ماندن، ساختن و جنگیدن به دنبال راهی برای فرار از کشور و عبور ساده از بحران‌ها باشد. این انتخاب ساده‌ترین راه ممکن است اما ساده‌ترین راه همیشه بهترین راه نخواهد بود. همان‌طور که بسیاری از ستاره‌های دیگری که در این سال‌ها از ورزش ایران جدا شدند و نتوانستند راهی برای خودشان در کشور دیگری پیدا کنند.