دروغ اتوماسیونی!

روند انتقال اریک بوکوم از فوتبال گابن به تیم گل گهر سیرجان در نوع خودش حیرت‌آور به نظر می‌رسد. در تاریخ لیگ برتر، انواع و اقسام مهره‌های عجیب خارجی را دیده‌ایم. از دیابتی تا پرنده‌فروش‌ها و کشتی‌گیرها. با این حال هیچ‌وقت ندیده بودیم که یک فدراسیون خارجی حاضر شود برای انتقال یک بازیکن به کشوری دیگر، در نامه‌ای با سربرگ رسمی، دروغ بگوید. آن‌چه در این پرونده اتفاق افتاده اگر به فیفا کشیده شود، عواقب خاص خودش را خواهد داشت. هم برای فدراسیون فوتبال گابن و هم برای فدراسیون فوتبال ایران که پیگیری‌های لازم را در این پرونده انجام نداده است.

آریا طاری

همه چیز از جایی شروع شد که باشگاه گل گهر سیرجان تصمیم گرفت یک بازیکن تستی را در شروع فصل جدید به خدمت بگیرد. اریک بوکوم پس از شرکت در تست‌های فنی و حضور در چند دیدار تدارکاتی، نظر مساعد کادر فنی تیم را جلب کرد و در فهرست گل گهر برای شروع فصل جدید قرار گرفت. بر اساس قوانین فدراسیون فوتبال ایران در خصوص جذب نفرات خارجی، هر بازیکنی که از کشوری مثل گابن وارد فوتبال ایران می‌شود، باید بین سال‌های 2020 تا 2021 حداقل چهار بازی ملی در کارنامه داشته باشد. به همین خاطر باشگاه گل گهر رسما از فدراسیون فوتبال گابن در مورد این بازیکن استعلام گرفت و آنها در نامه‌ای اعلام کردند که این فوتبالیست دقیقا در چهار دیدار ملی حاضر بوده است. فدراسیون فوتبال ایران، این نامه را نپذیرفت و مستقیما با فدراسیون فوتبال گابن ارتباط برقرار کرد و آن‌هم در جوابی دیگر، فهرست چهار مسابقه‌ای که این بازیکن در آنها حاضر بوده را اعلام کرد تا موانع از سر راه صدور کارت بازی بوکوم در فوتبال ایران کنار بروند. تا اینجا همه چیز درست به نظر می‌رسید اما این ماجرا فقط در «ظاهر» داستان بود. شاید اگر در دو دهه قبل زندگی می‌کردیم، چنین چیزی به راحتی پذیرفته می‌شد اما در عصر اینترنت، به راحتی با یک جست‌وجوی معمولی می‌توان صحت ادعاها را متوجه شد. حقیقت آن است که فدراسیون فوتبال گابن در مورد اریک با طرف ایرانی‌اش صادق نبوده است. از چهار مسابقه‌ا‌ی که آنها به عنوان بازی ملی اریک معرفی کرده‌‌اند سه مسابقه اصلا برگزار نشده است! در آن مسابقه دیگر هم اریک بوکوم جایی در فهرست تیمش نداشته است. در حقیقت او یک مهره ملی‌پوش نیست و بر اساس قوانین نباید با یک باشگاه ایرانی قرارداد امضا کند. اینکه چرا فدراسیون فوتبال گابن چنین دروغ عجیبی گفته و به طور کلی چه منفعتی در این پرونده نصیبش می‌شود، مبهم به نظر می‌رسد اما عجیب‌تر این است که فدراسیون فوتبال ایران هیچ نوع اقدامی برای راستی‌آزمایی این ادعا انجام نداده است. سوال بزرگ اینجاست که اگر باشگاهی به جز گل گهر هم چنین خریدی انجام می‌داد، رفتار فدراسیون درست همین‌طور بود.

این پرونده زمانی داغ شد که باشگاه استقلال بلافاصله پس از نبرد با گل گهر، از استفاده غیرقانونی این تیم از مهره خارجی‌اش شکایت کرد. جالب اینکه پس از این باشگاه هم هر باشگاهی در فوتبال ایران با گل گهر روبه‌رو شده، دست به شکایت از بوکوم زده است. اگر قرار است در تک تک این دیدارها نتیجه سه بر صفر به سود رقبای گل گهر اعلام شود، این تیم از صدر جدول به قعر خواهد رسید. پاسخ گل گهری‌ها در این خصوص کاملا روشن است. آنها توپ را به زمین فدراسیون انداخته‌اند و مدعی هستند که مجوز قانونی بازی اریک از سوی فدراسیون تایید شده است. این ادعا درست به نظر می‌رسد. چراکه کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال و کمیته بین‌الملل فدراسیون، عملا این موضوع را تایید کرده‌اند. با این حال سهل‌انگاری در بررسی بیشتر ماجرا، آنها را به دام یک اشتباه بزرگ انداخته است. حالا به سادگی با جست‌وجو در اینترنت، می‌توان فهمید که فدراسیون فوتبال گابن در مورد اریک دروغ گفته و این بازیکن حتی یک بار در ترکیب تیم ملی کشورش به میدان نرفته است. با این وجود باشگاه گل گهر چندان در این پرونده مقصر به نظر نمی‌رسد. چراکه آنها تا قبل از مجوز رسمی فدراسیون، اقدام به استفاده از این بازیکن خارجی نکرده بودند و وقتی مجوز این کار را دریافت کردند، اریک را به زمین فرستادند. در حقیقت این گاف بزرگ فدراسیون فوتبال بوده است. هرچند که خود باشگاه گل گهر هم ظاهرا تمایلی به بررسی بیشتر ماجرا نداشته اس

حقیقت آن است که فدراسیون فوتبال گابن در مورد اریک با طرف ایرانی‌اش صادق نبوده است. از چهار مسابقه‌ا‌ی که آنها به عنوان بازی ملی اریک معرفی کرده‌‌اند سه مسابقه اصلا برگزار نشده است! در آن مسابقه دیگر هم اریک بوکوم جایی در فهرست تیمش نداشته است

این اتفاق یک بار دیگر، نشان می‌دهد که کمیته بین‌الملل فدراسیون فوتبال چقدر با مناسبات روز این رشته ورزشی فاصله دارد. حالا دیگر حتی یک نوجوان هم می‌تواند تعداد بازی‌های ملی یک فوتبالیست را کشف کند اما در فدراسیون یا هدفی برای این کار وجود نداشته یا اینکه مسئولان کمیته بین‌الملل روش انجام این کار را بلد نبوده‌اند. هرچه هست، یک بار دیگر ثابت شده که در ساختارها و نهادهای کلیدی فوتبال ایران، چه اتفاقات عجیبی جریان دارد. البته که نوع رفتار فدراسیون گابن و این دروغ شاخدار هم باورنکردنی است اما اینکه فدراسیون فوتبال ایران در تایید این دروغ سهیم می‌شود، اصلا موضوع امیدوارکننده‌ای به حساب نمی‌آید.