فدراسیون فوتبال ایران با آب و تاب زیادی از لغو قانون منع خارجی‌ها حرف می‌زند. قانونی که اصلا معلوم نیست به چه انگیزه‌ای و با کدام کار کارشناسی به باشگاه‌های ایرانی تحمیل شد. با این وجود شنیدن این خبر همزمان با شنیدن دردنامه تازه ستاره سابق استقلال، خیلی چیزها را ثابت می‌کند. از یک طرف، دوباره راه را برای جذب خارجی‌ها باز می‌کنیم و از سوی دیگر، کوچک‌ترین حساسیتی در مورد پرداخت حق و حقوق قانونی پادووانی به خرج نمی‌دهیم. حالا که این قانون هم لغو شده، بعضی‌ها به شدت خوشحال هستند که دوباره با دلال‌ها کار می‌کنند و با خرید بنجل‌ترین خارجی‌ها، هزاران دلار را به صورت پنهانی به جیب می‌زنند. فوتبال ایران اما فقط تا جایی ستاره‌های خارجی را دوست دارد که تقاضای دریافت دستمزد نکنند و یا اینکه مصدوم نشوند. آنها اگر دستمزدشان را بخواهند، در رسانه‌های «دلاربگیر» با تندترین حملات ممکن روبه‌رو می‌شوند تا از چشم هوادارها بیفتند. آخرش هم به فیفا شکایت می‌کنند و همه حق و حقوق‌شان را به اضافه مبلغ جریمه می‌گیرند. فوتبال ایران همین حالا هم رکورددار شکست خوردن در پرونده شکایت خارجی‌ها به شمار می‌رود. اگر هم این فوتبالیست‌ها به هر دلیلی مصدوم شوند، دیگر به طور کامل فراموش خواهند شد. همان‌طور که استقلال به شکل عامدانه‌ای خودش را از روند درمان پادووانی کنار کشیده است. در هر نقطه دیگری از دنیا اگر یک بازیکن در اردو یا مسابقه تیم چنین آسیب وحشتناکی می‌دید، باشگاه علاوه بر تقبل کردن همه هزینه‌های درمان، حقوقی مادام‌العمر برایش در نظر می‌گرفت اما استقلالی‌ها عملا به ستاره سابق برزیلی‌شان پشت کرده‌اند. به فرض هم که قانون منع ورود خارجی‌ها را بردارید، آن‌وقت با رفتارهایی شبیه به این چه می‌کنید. بدون شک اگر یک بازیکن خارجی سرنوشت پادووانی در فوتبال ایران را بخواند، حتی با یک قرارداد چند صد هزار دلاری هم راهی فوتبال ایران نمی‌شود. این اتفاق از هر شکستی تلخ‌تر و از هر تصمیمی، رسواکننده‌تر است. این یک فاجعه فراموش‌نشدنی برای فوتبال ایران به حساب می‌آید.

سقوط اخلاقی فوتبال ایران حتی از سقوط لئوناردو پادووانی هم دردناک‌تر است. ما در این پرونده یک «بازنده بزرگ» محسوب می‌شویم. بازنده بی‌اخلاقی که حتی پای وعده‌های اولیه‌اش هم نایستاد. همان روزهای اول، مدیران استقلال آمدند، عکس‌های یادگاری‌شان را گرفتند، قول‌های‌شان را دادند و رفتند اما حتی طلب قانونی‌شان به این بازیکن را پرداخت نکردند. نمی‌دانیم باید چه اسمی روی این قبیل مدیران بگذاریم اما کاش آنها متوجه می‌شدند که یک «انسان» دیگر در ادامه سال‌های زندگی‌اش نمی‌تواند راه برود. یک انسان که اتفاقا با «پیراهن» یک تیم ایرانی دچار این مصدومیت شده است. همین باشگاه برای غمزه بازیکن جوانش و اصلاح قرارداد او، پول دارد اما برای پادو نه. همه کسانی که در مورد این اتفاق بزرگ «سکوت» می‌کنند، همه مربیان، بازیکنان و اعضای کادر مدیریتی استقلال که هیچ چیز از پادووانی نمی‌گویند، همه هوادارانی که نتیجه مسابقه تیم‌شان در لیگ برتر برای‌شان از سرنوشت یک انسان دیگر مهم‌تر است، شریک این جنایت هستند. ماجرایی که یک تصویر سیاه از فوتبال ایران به تمام دنیا مخابره می‌کند.