آریا رهنورد

اولین قدم‌های حرفه‌ای وزنه‌برداری زنان در ایران، با قدرت برداشته شده و استعدادهای تازه این رشته، توانسته‌اند خودی نشان بدهند اما درست مثل همه قدم‌های «اول» دیگر، روبه‌رو شدن با ضدموج از سوی طیف سنتی‌تر، خیلی هم عجیب نیست. این بار نوبت به یک سلبریتی رسیده که علیه برخی ورزشکاران زن موضع بگیرد. یک بازیگر که انتظار دارد قهرمانان زن همین امروز تمرین را رها کنند، به خانه بیاورند، دستورات همسر یا پدرشان را خوب گوش بدهند و مثل یک ربات، همان کاری را انجام بدهند که ازشان خواسته شده است. خوشبختانه اما قاطبه مردان ایرانی، اصلا مثل داریوش ارجمند فکر نمی‌کنند.

فرو رفتن توی نقش‌ها، فقط تا جایی خوب است که آن‌ نقش‌ها هم درست و حسابی باشند. نه اینکه برای مدتی در کلیشه «مرد مقتدر» فرو بروی و در سال 2021، دیگر فرصت خارج شدن از آن را از دست بدهی. آن‌طرف دنیا، دارند پروژه فرستادن انسان به مریخ را نهایی می‌کنند و هر روز یک کشف جدید انجام می‌دهند و اینجا، زمان ما با گوش دادن به بازیگر مسنی هدر می‌رود که وزنه‌برداری زنان را یک فاجعه بزرگ می‌داند و برای این ورزش، فریاد وااسفا سر می‌دهد. از کسی که به خاطر بازی در نقش «مالک اشتر» برای همیشه قید ورزش بیلیارد را زده، نباید انتظار بیشتری هم داشته باشیم. کسی که توقع دارد بازی کردن در رشته‌ای مثل بیلیارد، مغایر با ارزش‌های دینی و مذهبی است، طبیعتا باید چنین دیدگاه اشتباه و یک‌طرفه‌ای راجع به رشته‌ای مثل وزنه‌برداری زنان داشته باشد.

تاسفبار است که یک نفر به صرف بازی در چند فیلم و سریال، به خودش اجازه می‌دهد که بدون داشتن اطلاعات کافی، در مورد ورزش زنان اظهارفضل کند. آن ورزشکاری که شما با عبارت زشتِ «اون لهستانیه» توصیفش می‌کنید، خانم لیلا رجبی متولد بلاروس است که با همه قلبش تصمیم گرفته برای ایران و زیر پرچم ایران با ورزشکاران دیگر مسابقه بدهد. رجبی البته اصلا وزنه‌بردار نیست و در رشته پرتاب وزنه فعالیت می‌کند اما در ایران، هستند وزنه‌بردارانی که افتخار می‌آفرینند و حتی رکوردهای سخت و سنگین را جابه‌جا می‌کنند. از دیدگاه آقای بازیگر، «وزنه‌برداری» زنان موجب از دست رفتن رحم و از بین رفتن شانس تولد فرزند در آنها می‌شود. چنین موضوعی هرگز در «پزشکی» جایگاهی نداشته و تا امروز هیچ‌وقت به اثبات نرسیده است. اگر واقعا وزنه‌برداری چنین لطمه‌هایی به زنان می‌زد، خیلی از کشورهای دنیا شاهد رشد استعدادهای متعدد در این رشته ورزشی نبودند. همه دنیا به چنین استعدادهایی در نبرد با پولاد سخت می‌بالد اما در ایران وزنه‌برداران زن در کنار تحمل همه سختی‌ها، باید نیش و کنایه‌های یک بازیگر سالخورده را هم تحمل کنند. بازیگری که ظاهرا می‌خواهد به هر قیمتی توی دید باشد و اگر سریالش هم نگرفت، با مصاحبه کردن برای خودش مخاطب به وجود بیاورد. اصلا به فرض که تئوری پزشکی خاص آقای ارجمند درست بود و وزنه‌برداری موجب نازایی بانوان می‌شد. آ‌‌‌ن‌وقت یعنی آنها دیگر حق نداشتند به سراغ این ورزش بروند؟ یعنی اگر دختری تصمیم بگیرد به جای فرزند داشتن به سراغ مدال طلا و ورزش قهرمانی برود، این موضوع به تنهایی او را مستوجب سرزنش می‌کند؟ جناب ارجمند ظاهرا حقی به نام تصمیم‌گیری در زندگی شخصی را برای زنان قائل نیستند.

 ماجرا زمانی تلخ‌تر می‌شود که به یاد بیاوریم این آقای بازیگر با این اعتقادات خاص، زمانی «مشاور فرهنگی» باشگاه استقلال بوده است. در دوران مدیریت بهرام افشارزاده، اوضاع استقلال آنقدر بحرانی بود که یک نفر مثل داریوش ارجمند با این دیدگاه اعورانه نسبت به ورزش، توانسته بود در این باشگاه پست بگیرد. او فعالیت‌هایی را نیز در اطراف ورزش‌های زورخانه‌ای انجام داده و چند بار هم به اردوهای تیم‌های مختلف، مثل تراکتورسازی تبریز رفته است. اعتقادات و باورهای ورزشی آقای ارجمند، برای خودش محترم است اما کاش او و امثال او دیگر به هیچ قیمتی در اطراف ورزش آفتابی نشوند. همین حالا زنان و دختران زیادی آماده هستند تا زیر پرچم ایران بدرخشند و برای این مملکت، افتخار به دست بیاورند. آنها نه خودشان را «پایین‌تر» از مردها می‌دانند، نه همانند تصور جناب ارجمند به دنبال کسب درآمد برای «لاک ناخن» هستند و نه باور دارند که مرد رییس خانه است و زن باید در نقش فرمانبردار فرو برود. باور کنید از زمانی که صحبت‌هایی شبیه به این «خریدار» داشتند، حداقل چند دهه سپری شده است. حالا ورزش زنان گاهی حتی پا به پای ورزش مردان جدی گرفته می‌شود و در ورزش ایران هم بانوان پا به پای آقایان می‌جنگند و تلاش می‌کنند. چنین حرف‌هایی هم نمی‌تواند روحیه یک ورزشکار را زیر سوال ببرد. اتفاقا وسط همین تلخی‌هاست که اراده واقعی یک ورزشکار، خودش را نشان می‌دهد. اگر «انتخاب» کردید که بخشی از این راه سخت باشید، نباید وقت‌تان را صرف نگران شدن برای این تفکرات زنگارگرفته کنید. دنیای امروز، دنیای «تکامل» در عین دانستن دقیق «تفاوت‌»ها است. نه دنیایی که امثال داریوش ارجمند ترسیم می‌کنند. پر از شکاف، پر از خود بزرگ‌بینی و سرشار از تبعیض و نابرابری.