هواداران فوتبال ایران نمی‌خواهند دست از این «بچه‌بازی» تکراری‌شان بردارند. این رفتار کودکانه، واقعا تحمل‌ناپذیر به نظر می‌رسد. یک روز استقلالی‌ها، شادی گل عیسی آل‌کثیر را بهانه می‌کنند تا رقیب سنتی‌شان را توی هچل بیندازند و یک روز هم نوبت پرسپولیسی‌ها می‌شود که به بهانه فسخ قرارداد هرویه میلیچ با باشگاه استقلال، به کس و ناکس پیام بدهند و خواهان محرومیت آبی‌ها باشند. واقعا این همه اصرار برای ضربه زدن به رقیب، در هیچ نقطه دیگری از دنیا اتفاق نمی‌افتد. برای یک لحظه، دو باشگاه رئال مادرید و بارسلونا را تصور کنید. دشمنی آنها فراتر از یک تفاوت رنگی است و اساسا بر مبنای یک ایدئولوژی متفاوت سیاسی-جغرافیایی شکل گرفته اما حتی آنها هم به محض موفقیت رقیب، اولین باشگاهی هستند که قهرمانی را به این تیم تبریک می‌گویند. این دو باشگاه حتی در مساله مهمی مثل سوپرلیگ اروپا، کنار هم می‌ایستند و به توافق دست پیدا می‌کنند. با این وجود دو تیم پرسپولیس و استقلال، اساسا هیچ نقطه نظر مشترکی با هم ندارند و هواداران‌شان، هر روز دعوای زرگری به راه می‌اندازند. این اواخر، مد شده است که طرفداران دو تیم همدیگر را به «حکومتی» بودن هم متهم کنند. ایراد این نوع اعتراض این است که وقتی دیگری را با حسرت «تیم محبوب دولت» می‌دانید، یعنی خودتان هم دوست دارید مورد حمایت مستقیم دولتی قرار بگیرید! اصلا به فرض که این حجم از دشمنی، قابل درک باشد اما حتی با این فرض هم نمی‌توان پذیرفت که این دعوا را به بیرون از مرزها بکشانیم. اینکه به تیم‌های «عربی» پیام بدهیم و خواهان محرومیت تیم‌های «ایرانی» باشیم، واقعا خجالت‌آور است. ایران همین حالا هم با انبوهی از رای‌ها و تصمیم‌های ناعادلانه در کنفدراسیون فوتبال آسیا روبه‌رو شده است. همین حالا هم نمی‌توانیم میزبانی یک مسابقه ساده را به دست بیاوریم. همین حالا هم نمی‌توانیم در یک پرونده برنده باشیم. آن‌وقت یک عده به بهانه واهی «رقابت» تیشه برداشته‌اند و به ریشه نحیف این فوتبال می‌زنند. عده‌ای که نمی‌دانند اگر حریف‌شان «نابود» شود، نه دیگر رقابتی وجود دارد و نه فوتبال، معانی همیشگی‌اش را پیدا خواهد کرد.

فرهنگ برساخته «هواداری» در فوتبال ایران، هرچه زودتر باید تغییر کند. این درست که بازی‌های ملی «باشگاهی» نیستند و قرار نیست هوادار یک تیم، برای موفقیت آسیایی یک تیم دیگر هورا بکشد اما خروجی این میزان از نفرت‌پراکنی در فوتبال، فقط یک چیز است. اینکه فوتبال ایران هرگز در لیگ قهرمانان آسیا روی سکوی اول نمی‌رود. فوتبال ایران در این سال‌ها، حقیقتا به یک موفقیت بین‌المللی نیاز دارد. چندین سال است که نه در جام ملت‌ها نتیجه گرفته‌ایم و نه در لیگ قهرمانان آسیا موفق بوده‌ایم. اصلا خیال کنیم که شما قلب‌تان برای فوتبال ملی نمی‌تپد. حتی اگر این‌طور باشد هم شکست و مشکلات حقوقی تیم رقیب، هیچ چیزی به تیم شما اضافه نخواهد کرد. این اتفاق، در نهایت باشگاه شما را هم تضعیف می‌کند. این اتفاق، در نهایت سهمیه‌ ایران در لیگ قهرمانان آسیا را کاهش می‌دهد. کاش، دست از سوراخ کردن کشتی‌ای که همه‌مان سوارش هستیم، برداریم!