رئیس جدید فدراسیون فوتبال در واکنش به ماجرای محرومیت فوتبال ایران از میزبانی در لیگ قهرمانان آسیا و مقدماتی جام جهانی، بیانیه‌ای منتشر کرد که درست به اندازه برخوردهای ای.اف.سی، پر از اشکال به نظر می‌رسید. اول از همه، «فلسفه» انتشار چنین بیانیه‌ای کاملا گنگ و مبهم بود. ظاهرا شهاب‌الدین عزیزی‌خادم با انتشار این چند خط، اصرار داشت نشان بدهد که این اتفاق به خاطر «مدیران قبلی» رخ داده و فدراسیون جدید هیچ تاثیری در آن نداشته است. اگر واقعا هدف عزیزی‌خادم این بود، او مرتکب یک اشتباه کلیدی شد. البته که همه هواداران فوتبال ایران به روشنی می‌دانند که تصمیم گرفتن میزبانی از فوتبال ایران تصمیم جدیدی نیست و به این فدراسیون برنمی‌گردد اما اصرار برای طعنه زدن به مدیران سابق هم هیچ چیزی به فدراسیون جدید اضافه نمی‌کند. رفتاری که عزیزی‌خادم در اولین روزهای کاری از خودش نشان داد، شباهت زیادی به برخی از مدیران در دولت فعلی دارد. مدیرانی که عملا عادت کرده‌اند همه ضعف‌ها و نارسایی‌ها را به «قبلی‌ها» ربط بدهند و هرچه فریاد دارند بر سر مدیران پیشین بکشند! همه از ضعف و انفعال امثال کفاشیان، تاج و بهاروند باخبر هستند. اینکه دوران مدیریت آنها چه فاجعه بزرگی بوده، اصلا نیاز به رمزگشایی و افشاگری ندارد. برای حرف زدن علیه این مدیرها، لازم نیست حتما کرسی ریاست فدراسیون را در اختیار داشته باشید. حتی یک هوادار عادی فوتبال هم خوب می‌داند که این افراد چه بلایی سر پتانسیل‌های این رشته ورزشی در ایران آورده‌اند. ماجرا زمانی نگران‌کننده می‌شود که رئیس جدید هم خودش را به بازی «چه کسی مقصرتر است؟» وارد می‌کند. اینکه مدیران قبلی چه کرده‌اند، به محدوده مسئولیت‌های رئیس فدراسیون برنمی‌گردد. بهتر است به جای پرداختن به این سوال، او به این پرسش مهم پاسخ بدهد که همین حالا چه برنامه‌ای برای شکستن رای ای.اف.سی دارد. مگر همین مدیر نبود که بهبود رابطه دیپلماتیک با کنفدراسیون فوتبال آسیا را در راس برنامه‌های نقل و انتقالاتی‌اش قرار داد؟ مگر همین مدیر نبود که دائما تاکید می‌کرد در دوران ریاست، رابطه فوتبال ایران با ای.اف.سی را ترمیم خواهد کرد؟ عزیزی خادم به جای انتشار چنین بیانیه‌هایی، باید وقتش را برای تغییر دادن وضعیت عمومی فوتبال ایران صرف کند. در این مقطع، اصلا مهم نیست مقصر اصلی این اتفاق چه کسی بوده است. مردم مقصران اصلی را خیلی خوب می‌شناسند. در این مقطع، مهم است که فوتبال ایران چطور باید با چنین اتفاق بزرگی برخورد کند. مهم است که فوتبال ایران هویتش را به تاراج ندهد و به همین سادگی مشغول باج دادن به ای.اف.سی نشود. فدراسیون هم باید جهت نگاهش را عوض کند. چراکه حالا اصلا وقت مناسبی برای پرداختن به اختلافات درونی نیست. آن هم در شرایطی که ای.اف.سی عملا به یک دشمن مشترک برای فوتبال ایران تبدیل شده است. تکرار این بیانیه‌ها، می‌تواند اعتماد عمومی را نسبت به مرد اول این روزهای فدراسیون به راحتی هرچه تمام‌تر سلب کند. او باید از مسئولیتی که دارد و فرصتی که به دست آورده، در جهت کاملا متفاوتی بهره ببرد.