آریا رهنورد

اینکه کیمیا علیزاده در رقابت‌های تکواندوی قهرمانی اروپا چه نتیجه‌ای کسب کرده، قاعدتا نباید برای ورزش ایران مهم باشد اما تقریبا در یک هفته گذشته، دائما در مورد کیمیا و این شکست صحبت می‌شود. بعضی‌ها چنان با شوق و ذوق از «باخت» نماینده «سابق» ورزش ایران حرف می‌زنند که انگار یک قهرمانی مهم برای ورزشکاران ایرانی در سطح جهان به دست آمده باشد. احتمالا اگر کیمیا حریفانش را شکست داده بود و به یک مدال اروپایی می‌رسید، سیاست رسانه‌های ایرانی در مورد او چیزی به جز «سکوت» نبود. علیزاده، راهش را انتخاب کرده و تصمیمش را گرفته است. تصمیمی که او را برای همیشه از ورزش ایران و این پرچم سه رنگ جدا خواهد کرد. با این حال معلوم نیست چرا عده‌ای در ایران اصرار دارند که دائما این نام را به صفحه اول اخبار برگردانند. ورزش بانوان ایران، ستاره‌های پرشماری دارد که خیلی‌های‌شان در موقعیت دیروز کیمیا هستند. خیلی از آنها در میادین جهانی چشم‌ها را خیره می‌کنند اما به اندازه کافی دیده نمی‌شوند. خیلی‌های‌شان مدال‌های جهانی را درو می‌کنند اما به اندازه کافی از امکانات برخوردار نیستند. خیلی‌های‌شان روز و شب را در اردوی تیم‌های ملی می‌گذرانند اما حقوقی ناچیز به دست می‌آورند. اگر تصور کنیم که امثال علیزاده برای «موفقیت فردی» از ورزش ایران جدا شده‌اند، سخت در اشتباه هستیم. آنها برای امکانات و پول بیشتر جدا شده‌اند و اگر چنین مزیت‌هایی در اختیار ستاره‌های دیگر ورزش بانوان ایران قرار نگیرد، آنها هم همین راه را انتخاب خواهند کرد. اصرار به پررنگ جلوه دادن شکست کیمیا هم آنها را از تصمیم‌شان منصرف نمی‌کند. چراکه ممکن است این تکواندوکار در ورزش ایران هم با چنین نتیجه‌ای روبه‌رو شود.

تاختن به این ورزشکار، چیزی به جز پاک کردن صورت مساله و نادیده گرفتن استعدادهای بزرگ دیگر نیست. ما استعدادهای نابی در همین ورزش داریم که کاش کمی بیشتر مورد توجه قرار بگیرند. کاش روزی از راه برسد که به جای لذت از شکست دیگران، با برد خودی‌ها مسرور شویم. کاش روزی از راه برسد که در آن، کمی بیشتر هوای ستاره‌های زن ورزش ایران را داشته باشیم. همین حالا کاراته‌کاهای  بانوی ورزش ایران، توانسته‌اند دست به کارهای بزرگی بزنند. فوتبال بانوان ایران هم چندین و چند لژیونر را به کشورهای مختلف فرستاده‌ است، تیراندازها هم مثل همیشه در میادین جهانی درخشیده‌اند و استعدادهای خودشان را به همه دنیا نشان داده‌اند. با همه این چهره‌های مستعد در رشته‌های مختلف، ورزش بانوان در ایران هر روز گام‌های رو به جلوی بیشتری برمی‌دارد. با این وجود چقدر تلخ به نظر می‌رسد که به جای پرداختن به همه این ستاره‌ها و تکرار کردن اسم آنها، همچنان درگیر تکرار چند اسم دیگر هستیم. اسامی خاصی که راه‌شان از ورزش ایران جدا شده و دیگر هیچ نسبتی با این ورزش ندارند. چقدر تلخ که عادت کرده‌ایم با پشت کردن به «داشته‌ها» صرفا به دنبال «نداشته‌ها» برویم و به نسل تازه ستاره‌های زن ورزشی در ایران به اندازه کافی اعتماد نداشته باشیم. این همان مساله‌ای است که می‌تواند خیلی از بانوان را در ورزش ایران به مرحله دلسردشدن برساند.