زهرا علی اکبری

این جمله خطرناکی است: تحریم‎ها دیگر ابزاری اقتصادی برای فشار سیاسی نیست، منفعتی اقتصادی برای گروهی در داخل و خارج کشور از محل تحریم‌های غرب علیه ایران ایجاد شده است. این گروه ذی‌نفع، ادامه حیات خود را در گرو تداوم این وضعیت می‌دانند.

 طبقه نوظهوری که حالا در حال پا سفت کردن در عرصه اقتصاد و سیاست و فرهنگ است، مهمترین منتقد عادی شدن وضعیت ایران تلقی می‌شود.

 پیشتر، حسن روحانی در تیرماه سال 1394، وقتی می‎خواست نوید روزگاری دیگر را به ایرانیان بدهد، کاسبان تحریم را خطاب قرار داد و گفت: «بهتر است به دنبال شغلی دیگر باشید.» به نظر می‌رسد این توصیه چندان به مذاقشان خوش نیامد. حضور ترامپ در کاخ سفید بارقه‌های امید را در دلشان روشن کرد و خروج ترامپ از برجام در سال 1397 بار دیگر به کسب و کارشان رونق داد.

هر چند هیچ‌گاه آدرس دقیق و شفافی از سرنخ تجارتخانه پنهان کاسبان تحریم از سوی مقامات داده نشده است، اما حالا صداها کمی بلندتر از قبل به گوش می‌رسد.

 عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی این روزها کمی آشکارتر از دیگران درباره این شبکه عجیب و غریب شکل گرفته پیرامون تحریم سخن می‌گوید.

 وی گفته است: «یک شبکه فساد فراملی تشکیل شده که منافع آن‌ها ادامه این وضع ایران است. برآورد‌های من نشان می‌دهد، بازار غیررسمی که حول تجارت خارجی ایران وجود دارد، سالانه ۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار است که بیش از ۱۵ سال به طول انجامیده و هیچ نشانی هم وجود ندارد که دارد تمام می‌شود. این کار فقط در یک صورت قابل حل است؛ آن هم اینکه آگاهی اجتماعی نسبت به شبکه فسادی که ۱۰، ۱۵ سال است ایجاد شده، وجود داشته باشد.»

درک بزرگی 25 میلیارد دلار کار ساده‌ای است وقتی نگاهی به آمارهای تجارت ایران بیندازیم. بر اساس آمارهای بانک مرکزی، کل واردات و صادرات ایران در نیمه اول سال برابر با 30 میلیارد و 300 میلیون دلار بوده است. به این ترتیب کل تجارت خارجی ایران در حوزه واردات و صادرات در نیم سال در تجارتخانه کاسبان تحریم جای می‌گیرد .

 حالا این شبکه فراملی فعالیت گسترده‌اش را برای پیشگیری از عادی‌سازی وضعیت ایران در جهان شدت می‌دهد تا هر رشته‌ای را پنبه؛ و زیر پای هر کسی که قصد دارد گامی به جلو بردارد را خالی کند.

آخوندی کمی ماجرا را شفاف‌تر کرده است، می‎گوید: «این شبکه عمری 10 تا 15 ساله دارد و هیچ نشانی از برچیده شدن آن به چشم نمی‎خورد. شاید بتوان این سخنان را، در موقعیتی که شمارش معکوس برای مذاکره دوباره میان ایران و امریکا آغاز شده، مهم‌تر از همیشه تلقی کرد چرا که افزایش آگاهی‌رسانی درباره این ماجرا می‎تواند راه را بر تحرک دوباره این شبکه فراملی بندد. روشنگری دراین عرصه می‌تواند سبب شود توصیه 5 سال قبل روحانی برایشان معنادار شود؛ اینکه شغلی دیگر برای خود بیابند.

 طبقه نوظهورِ فرمانیه‌نشین

 مهدی پازوکی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس اقتصادی حالا هشداری جدی می‌دهد و می‌گوید: «طبقه‌ای نوظهور در اثر تحریم‌های ادامه‌دار در ایران تشکیل شده است که ردپایشان را در فرمانیه و ... می‌توان دید. این طبقه ثروتمند از سفره تحریم‌ها ارتزاق می‎کند و طبیعی است موجودیت خود را در ادامه وضعی کنونی می‌بیند.»

 داستان طبقه نوظهور البته داستان تازه‌ای نیست.  وقی در اولین دور تحریم‌های همه‌جانبه علیه ایران، در اوایل دهه 90، به جای دارو، آدامس و به جای کالای ضروری پورشه و بوگاتی راهی ایران می‌شد، برخی هشدارهای شدیدی را نسبت به منفعت بالای طبقه‌ای خاص از تحریم سفره مردم اعلام کردند اما آن روزها، کمتر کسی صدای زنگ‎ها را شنید.

کارشناس اقتصادی: کسانی که بر مخالفت خود با این کنوانسیون اف‌ای‌تی‌اف پافشاری می‎کنند هیچ توضیحی درباره چرایی این ماجرا ندارند؛ اینکه ما برای گشایش ۱۰۰ دلار اعتبار باید ۲۰ درصد هزینه پرداخت کنیم

 درست در سخت‌ترین روزهای اقتصاد ایران، بخش مهمی از تولیدات لوکس کارخانه‌های خودروسازی راهی ایران می‎شد و هنوز مانور تجمل آنها در خیابان‌های دود گرفته و خفه تهران به چشم می‌خورد.

پازوکی در گفتگو با خبرآنلاین می‌افزاید: «بنده به عنوان یک کارشناس و اقتصاددان معتقدم در ایران، اکنون یک طبقه نوکیسه به قدرت رسیده و می‌توانید آنها را در فرمانیه و زعفرانیه ببینید؛ این افراد از طریق سوآپ‌ها و رانت‌های اقتصادی و کاسبی با تحریم،‌ میلیاردر شده‌اند. بخشی از این افراد در خارج از ایران و به ویژه کانادا سرمایهگذاری کرده‌اند و از این گونه افراد زیاد داریم. اتفاقا این طبقه نوکیسه محصول تحریمهای ناجوانمردانه هستند و با پولی که از همین راه به دست آورده‌اند مقابل عادی شدن شرایط می‌ایستند. این ثروت‌های بادآورده در حقیقت با به باد دادن حاصل تلاش دولت و مردم برای حل مشکلات حاصل شده است.»

وی حتی پا را از این حوزه فراتر نهاده  می‎گوید: «رد لوایحی چون لوایح مرتبط با اف‌ای‌تی‌اف در خدمت خودتحریمی است و کسانی که بر مخالفت خود با این کنوانسیون پافشاری می‎کنند هیچ توضیحی درباره چرایی این ماجرا ندارند؛ اینکه ما برای گشایش ۱۰۰ دلار اعتبار باید ۲۰ درصد هزینه پرداخت کنیم.»

این هزینه گزاف البته خود را در قالب تورم و تنگ شدن معیشت مردم نشان می‌دهد .

 در این میان یادآوری سخنان کلانتری، رئیس کنونی سازمان حفاظت از محیط زیست ضرورت دارد. وی وقتی به عنوان عضوی از تیم عملیاتی روحانی برای انتقال امور از دولت دهم به دولت یازدهم منصوب شد، در مصاحبه‌ای تاکید کرد: «پول نفت ایران به حساب ۶۳ نفر واریز می‌شود که این ۶۳ نفر عمدتا در خارج از کشور زندگی می‌کنند. اسامی این ۶۳ نفر حتما برای مقامات ایرانی روشن است، شاید کنار هم قرار دادن قطعات این پازل سردرگم بتواند نشانه‌هایی از حیات شبکه‎ای که معیشت مردم را گروگان گرفته است، آشکار کند.»

آخرین تلاش‌ها برای پیشگیری از تغییر وضعیت

 برخی اما معتقدند این آخرین تلاش‌های شبکه مافیایی تحریم برای پیشگیری از تغییر وضعیت است. هادی حق‌شناس، نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی معتقد است نشانه‌های بازگشت آمریکا به برجام آشکار شده و برای بازگشت آمریکا به معاهده‌ای که بی‌دلیل از آن خارج شده است، نیازی به مذاکره نیست. بلومبرگ نیز پیش‎تر از آغاز مذاکره آمریکا و متحدان اروپایی‌اش برای بازگشت به برجام خبر داده بود. هر چند تلاش‌های گسترده طبقه نوکیسه و نوظهور برای حفظ وضع موجود آغاز شده است، اما به نظر می‌رسد اطلاع‌رسانی درباره ماهیت واقعی این شبکه بتواند فضای پیش آمده را تغییر دهد.

تحریم حالا دیگر یک ابزار اقتصادی برای فشار سیاسی نیست، آن گونه که اخوندی می‌گوید تحریم شغلی جذاب برای این گروه پدید آورده است. پیشتر حمید حسینی، نایب‌رئیس اتاق بازرگانی ایران و عراق نیز هشدار داده بود که برای برخی در جهان تجارت پول ایران به پرسودترین تجارت تبدیل شده است و این سودآوری ناشی از تحریم‌های بانکی و نفتی و ... علیه ایران است.