وزیرِ تاج یا تاجِ وزیر؟

آریا رهنورد

رییس سابق فدراسیون فوتبال از چند ماه قبل به دلیل بیماری، از سمتش کنار رفت اما پس‌لرزه‌های قراردادی که او با مارک ویلموتس امضا کرد، هنوز فوتبال ایران را تهدید می‌کند. این فوتبال، همین حالا به شرکت‌های مختلفی بدهکار است و جدا از این رقم سنگین دو میلیون یورویی، با شکایت 6 میلیونی این مربی نیز روبه‌رو شده است. بند عجیب پرداخت پول به ویلموتس حتی در صورت فسخ قرارداد یک‌طرفه از سوی خود این مربی، از نگاه تاج «شاه بیت» این قرارداد بوده است اما در عمل، یک ضرر وحشتناک برای فوتبال ایران به وجود می‌آورد. تاج در یک مصاحبه ادعا کرده که این «شاه ‌بیت» از سوی وزیر ورزش به قرارداد اضافه شده است. حالا سوال مهم اینجاست که آیا شخص وزیر، حتی در «جزئیات» قرارداد سرمربی تیم ملی هم دخالت می‌کند؟ آیا دولت به همین سادگی به خودش اجازه ورود به ریزترین مسائل فدراسیون فوتبال را می‌دهد؟ اگر چنین چیزی حقیقت داشته باشد، می‌توان این اتفاق را مصداق بارز دخالت نهادهای «سیاسی» در فوتبال دانست. فیفا حتی به حضور وزیر در مجمع فدراسیون هم معترض است و طبیعتا اگر خبردار شود در ایران هر انتخابی برای تیم ملی با دخالت مستقیم دولت اتفاق می‌افتد، یک تعلیق سفت و سخت برای این فوتبال ایجاد خواهد کرد. انتقاد از مهدی تاج باید محکم و اصولی ادامه پیدا کند. نهادهای نظارتی هم باید وارد شوند و از او پاسخ بخواهند. حتی مراجع قضایی هم باید مسائل مشکوک این پرونده را زیر نظر بگیرند اما کسی که باید در این مورد جواب پس بدهد، فقط تاج نیست. در مورد قرارداد عجیب و تاریخی مارک ویلموتس که گرانقیمت‌ترین قرارداد تاریخ ورزش ایران نیز هست، شخص سلطانی‌فر هم باید پاسخ بدهد. او باید از «بیانیه» نوشتن دست بردارد و در یک گفت‌وگوی شفاف با رسانه‌ها و نهادهای نظارتی، درباره اتهام دخالت در فوتبال توضیح بدهد. آن هم دخالتی که منجر به یک فاجعه بزرگ و یک بحران مالی تمام‌عیار شده است.

وقتی مهدی تاج علنا از «نامه» وزارت ورزش برای «معرفی» گزینه‌های پیشنهادی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی یاد می‌کند، طبیعتا عواقب مطرح کردن چنین موضوعی را هم به خوبی می‌داند. در چنین وضعیتی، اساسا دو سناریو محتمل خواهد بود. در سناریوی اول، باید این احتمال را در نظر بگیریم که نامه وزارت به فدراسیون، تنها یک «معرفی» ساده برای «بررسی» بیشتر نبوده و با خودش «الزام» به همراه داشته است. برای باور این سناریو، باید تنش‌های رفع شده میان مهدی تاج و سلطانی‌فر در زمان انتخاب ویلموتس را به یاد بیاوریم. همه می‌دانند که فدراسیون بر سر قانون بازنشستگی با وزارت ورزش درگیر بود و زیر بار چنین قانونی نمی‌رفت. وقتی شخص رییس فیفا به تهران سفر کرد تا عملا روبه‌روی این قانون بایستد، این تنش‌ها به اوج رسید اما ظرف چند ماه بعدی، ناگهان همه چیز برطرف شد و دیگر هیچ مشکلی بین فدراسیون و وزارت وجود نداشت. در همان مقطع نیز بعضی‌ها تصور می‌کردند که حتما دلیلی برای این «صلح» ناگهانی وجود دارد. شاید کی‌روش نیمکت تیم ملی را بر اساس «سلیقه» یا خواست وزارت چیده و همین موضوع، موجب آشتی طرفین شده است. اگر چنین سناریویی واقعیت داشته باشد، وزارت علنا در کار فوتبال دخالت کرده و وزیر ورزش باید حتما پاسخ چنین رفتاری را بدهد. درباره این قرارداد خاص و این پرونده پیچیده اما سناریوی دیگری هم وجود دارد. ممکن است مهدی تاج «عامدانه» از وزارت نام برده باشد تا نقش خودش را در این مورد کمرنگ کند. شاید نامه وزارت ورزش تنها یک معرفی کاملا ساده بوده اما حالا تاج با بزرگنمایی در مورد آن، قصد داشته همه چیز را به سود خودش تغییر بدهد و وزارت را زیر سوال ببرد. ممکن است این تلاشی در جهت رفع مسئولیت از سوی رییس سابق فدراسیون فوتبال باشد.

فیفا حتی به حضور وزیر در مجمع فدراسیون هم معترض است و طبیعتا اگر خبردار شود در ایران هر انتخابی برای تیم ملی با دخالت مستقیم دولت اتفاق می‌افتد، یک تعلیق سفت و سخت برای این فوتبال ایجاد خواهد کرد

در داستان قرارداد ویلموتس، دو حالت بیشتر وجود ندارد. یا وزیر برای تیم ملی «تصمیم» گرفته و یا مهدی تاج، می‌خواهد این تصمیم را به گردن وزارت بیندازد. در هر دو حالت اما جناب سلطانی‌فر باید توضیح بدهد که چه رابطه‌ای با انجمن «تجاری-فرهنگی» ایران و هلند داشته است. چرا در یک پست دولتی دیگر در افتتاحیه این انجمن حضور پیدا کرده و سپس در یک پست دولتی کاملا متفاوت، همچنان مشورت‌های این انجمن را کارگشا دانسته است؟ از زمان مطرح شدن ادعای مهدی تاج، وزارت ورزش هنوز به این پرسش‌های کلیدی پاسخ نداده است.