آریا طاری

استراما به تهران برمی‌گردد. این خبر عضو هیات مدیره باشگاه در ظاهر دلگرم‌کننده است اما همین چهره، به هوادارها هشدار می‌دهد که شرایط دیگر مثل «گذشته» نخواهد بود. در واقع قرارداد قبلی دیگر فسخ شده و مذاکره‌ها باید حول محور یک قرارداد جدید صورت بگیرند. قراردادی که به درخواست مرد ایتالیایی «یک‌ساله» خواهد بود. این فقط می‌تواند یک معنی داشته باشد. سرمربی استقلال حتی در صورت رسیدن به یک موفقیت بزرگ با این تیم، فصل آینده با قراردادی آزاد راهی یک باشگاه متمول‌تر در فوتبال آسیا یا اروپا خواهد شد. در شرایط فعلی، هر تصمیمی از سوی هیات مدیره استقلال، یک «شکست» را در مسیر باشگاه قرار خواهد داد.

امیرحسین فتحی هم رفت تا سرنوشتش را جایی دورتر از باشگاه استقلال دنبال کند. یک مدیر پرحاشیه و ناکارآمد که احتمالا درست مثل مدیرعامل قبلی باشگاه پرسپولیس، یک سمت مهم‌تر در ورزش به دست می‌آورد. چراکه ظاهرا اینجا هیچ‌کس از «رفاقت» با وزیر ورزش و جوانان «ضرر» نمی‌کند و این رفاقت اساسا از «عملکرد» مهم‌تر است. اگر این‌طور نبود، هواداران استقلال نام خلیل‌زاده را هرگز نمی‌شنیدند. مردی که به واسط رابطه نزدیک با سلطانی‌فر در زمان استانداری گیلان، بدون سابقه فوتبالی و حتی بدون آشنایی به علم مدیریت در حوزه فوتبال، عضو هیات مدیره یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین تیم‌های فوتبال در قاره آسیا شده است. انتخاب خلیل‌زاده به عنوان «سرپرست» باشگاه از سوی وزارت ورزش، نوعی «دهن‌کجی» آشکار به هواداران استقلال است. مشکل، تنها فتحی نبود که جدایی او شرایط تیم را عوض کند. مشکل، همه مدیران باشگاه بودند و حالا به جز فتحی، همه آنها همچنان سر کار هستند. جناب رییس هیات مدیره که قبل از مصاحبه کردن و تصمیم گرفتن، حتی با «مدیرعامل» باشگاه هماهنگ نمی‌کرد، حالا قدرت بیشتری گرفته و برخلاف آن‌چه در ظاهر نشان می‌دهد، اصلا موافق بازگشت استراماچونی نیست. خلیل‌زاده فتحی را به عنوان یک «مزاحم» کنار گذاشته و به خوبی می‌داند که مرد ایتالیایی نیز «مزاحم» دیگری برای او خواهد بود. او از ابتدا هم با سودای ریاست، به استقلال ملحق شد و نقشه‌اش، ساخت یک تیم با یکی از اسطوره‌های سابق آبی‌ها بود. استقلال این روزها خوب می‌داند که چه «نمی‌خواهد» اما حتما باید بداند و انتخاب کند که چه «می‌خواهد». بیرون کردن هتل‌دارانی مثل خلیل‌زاده از باشگاه، به معنای پهن کردن فرش قرمز به طرف مدیران شکست خورده گذشته نیست. اگر این طور باشد، باشگاه حتی ذره‌ای پیشرفت نخواهد کرد. فتحی استقلال را ترک کرده اما گزینه‌های جانشینی او، به مراتب بدتر از خود او هستند. گزینه‌هایی که بارها امتحان‌شان را پس داده‌اند و هرگز در حد و اندازه‌های کار کردن در باشگاهی مثل استقلال نبوده‌اند.

در هیاهوی مدیریتی، استقلال «زمان» را از دست می‌دهد. تیم این روزها بدون مربی تمرین می‌کند و دو امتیاز از دست رفته بازی با پیکان، یک هشدار بزرگ برای این مجموعه است. آبی‌ها باید اول هفته آینده با شاهین مسابقه بدهند و با این روند، بعید نیست حتی مقابل این حریف هم برنده نباشند. این امتیازهای از دست رفته، همان جزئیاتی هستند که می‌توانند در پایان فصل قهرمانی را از باشگاه بگیرند. اگر استقلال واقعا برای وزارت اهمیت دارد، باید یک مدیر توانمند برای این مجموعه انتخاب کند. اینکه واگویه‌های یک مشت بوقچی مواجب‌بگیر روی سکوها با تشویق مدیر اسبق، وارد راهروهای وزارت شود، اصلا پذیرفتنی نیست. آنهایی که امروز از علی فتح‌ا...زاده نام می‌برند، یادشان نیست که استقلال با او و چک‌های شخصی‌اش چه دردسرهایی را تحمل کرد؟ یادشان نیست که او با وعده‌های بی‌سرانجام، نیمی از مهره‌های تیم را در یک پنجره فراری داد؟ یادشان نیست که «بمب‌«های این مدیر، چطور خود استقلال را منفجر کرد؟ یعنی در کشور به این بزرگی با این حجم از علاقه‌مندان به فوتبال، مدیری نیست که از امثال فتح‌ا...زاده، اولیایی، غریب و واعظ بهتر باشد؟ یعنی کنار رفتن فتحی، حتما باید منجر به امتحان دوباره یک مشت مدیر شکست خورده، ناتوان و پوپولیست باشد؟ اگر مدیرانی از این دست می‌توانستند نتیجه بگیرند، در دوران خودشان چنین کاری می‌کردند. نه حالا که شرایط استقلال به مراتب سخت‌تر و پیچیده‌تر از گذشته به نظر می‌رسد.

بازی استقلال با استراماچونی، دیگر برنده‌ای نخواهد داشت. این یک بازی دو سر باخت برای باشگاه است. مدیران باشگاه اگر با شرایط جدید او کنار بیایند و دوباره مقدمات سفر این مربی به ایران را فراهم کنند، عملا اقتدارشان را زیر سوال برده‌اند و شخصیت باشگاه را خرد کرده‌اند. با قرارداد یک‌ساله، مرد ایتالیایی هر وقت که اراده کرد می‌تواند تیم را ترک کند و مقصد دیگری را برای خودش در نظر بگیرد. اگر هم آنها شرایط را نپذیرند و با او کنار نیایند، باید موجی از فشارها از سوی هواداران‌شان را تحمل کنند. اوضاع برای این باشگاه، اصلا امیدوارکننده نیست. مدیران استقلال باید زودتر از این‌ها، جلوی فاجعه خروج ناگهانی سرمربی‌شان را می‌گرفتند. حالا دیگر اما برای رسیدن به هر نتیجه‌ مطلوبی از دل این بحران، کمی دیر شده است.