خط فقر اعلامی از سوی دولت، اتفاقی معادل مجموع حداقل دستمزد و یارانه کارگران شد!
حنای بیرنگ «اعداد بیمبنا» پیش چشم مردم
نسرین هزاره مقدم
مواد مزدی قانون کار تاکید دارند که حداقل دستمزد کارگران باید بالاتر از خط فقر یا معادل همان سبد معیشت حداقلی باشد مه البته هیچ وقت این الزام قانونی رعایت نشده و شوربختانه هیچ زمانی هم مثل امسال، فاصله مزد و خط فقر تا این اندازه عمیق نبوده است، چنانچه در حالیکه امروز مزد و مستمری حداقلی چیزی حدود ۱۵ تا ۱۶ میلیون تومان است، محاسبات مستقل نشان میدهد خط فقر برای یک خانواده متوسط ۳ یا ۴ نفره، به رقمی حدود ۵۰ میلیون تومان رسیده است.
با این حال در شرایطی که تقریباً ۹۰درصد مزدبگیران و حتی کارگران متخصص و متوسطبگیر و گروههایی مانند کارمندان دولت، معلمان و پرستاران، با حقوقهای زیر خط فقر زندگی میکنند و دولت برنامه مشخصی برای حل مسأله و نجات گروههای مزدبگیر از زندگی در دره فقر ندارد، دولت دست به اقدام عجیبی زد که صورت مسأله را از اساس پاک میکند.
توفیقی: مزد کارگر حداقلبگیر با یک فرزند و احتساب تمام مزایا، ۱۵ میلیون و ۶۰۰هزار تومان است لذا میزانی که دستمزد میتواند خط فقر ادعایی سخنگوی دولت را پوشش دهد، فقط ۵۳درصد است نه بیشتر
بیست و نهم مهر ماه «فاطمه مهاجرانی» سخنگوی دولت در دفاع از سیاست دولت در زمینه یارانه و کالابرگ و با این هدف که افکار عمومی جامعه را به این سمت هدایت کند که حمایتهای دولت مکفیست و توانسته چالههای زندگی مردم را به خوبی پُر کند، در جریان یک نشست خبری، درباره خط فقر گفت: خط فقر در سال ۱۴۰۳ به ازای هر فرد ۶ میلیون و ۱۲۸هزار و ۷۳۹ تومان برآورد شده است. البته دولت با صراحت اعلام میکند که تورم بالاست و عامل اصلی آن تحریمهایی است که فشار مستقیمی بر معیشت مردم وارد کرده است. وی ادامه داد: دولت با سیاستهایی از جنس پرداخت یارانه نقدی، کالابرگ الکترونیکی، حمایتهای هدفمند، طرحهای اشتغالزایی، تقویت صندوقهای بازنشستگی و عدالت در حوزههای درمان، آموزش و مسکن در حال مقابله با آثار تورم و تحقق عدالت اجتماعی است.
طرح ادعا بدون توضیح و شفافیت!
در حالیکه محاسبات رسمی و غیررسمی قبلی نشان میداد خط فقر در سال گذشته رقمی بیشتر از ۳۰ میلیون تومان بوده، (بگذریم که در خرداد ماه ۱۴۰۲، یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، میزان خط فقر در تهران را ۳۰ میلیون تومان عنوان کرده بود و همان زمان، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی اعلام کرد که نزدیک به 30 میلیون نفر زیر خط فقر به سر میبرند)، سخنگوی دولت مدعیست هر فردی که سال قبل ۶ میلیون و ۱۲۸هزار و ۷۳۹ تومان درآمد داشته، فقیر نبوده! البته این ادعا، مثل سایر ادعاهای مقامات دولتی، فاقد توضیحات و شفافیت است و مشخص نیست سخنگوی دولت این عدد را با این جزئیات کامل از کجا آورده: ۶ میلیون و ۱۲۸هزار و ۷۳۹ تومان!
احتمالاً نظریه و استراتژی کلان دولت این است که ثابت کنند کارگر سرپرست یک خانوار سه نفره که ۱۵ میلیون حقوق میگیرد، با احتساب یارانه برای ۳ نفر و کالابرگ واریزی، دستمزدش به بیش از ۱۸ میلیون و ۵۰۰هزار تومان میرسد و در نتیجه دیگر زیر خط فقر نیست، چون خط فقر ادعایی دولت برای سه نفر همین حدود است!
در حال حاضر ۴۰ میلیون تومان هم برای گذران امور یک خانواده ۳ یا ۴ نفره کم است. سخنگوی دولت بگوید با چه محاسباتی و براساس چه جداول و فرمولهایی به این عدد عجیب و غریب رسیده است!
وقتی اعداد جعلی دولت هم فاجعهبار است
به نظر میرسد این رقم ادعایی سخنگوی دولت، عجیبترین و بیمایهترین نمونه از عددسازیهای اقتصادی دولت است. «فرامرز توفیقی» فعال کارگری در این رابطه میگوید: حتی اگر حرفهای وی را درست بگیریم و پذیریم که سال قبل خط فقر سرانه ۶ میلیون و ۱۲۸هزار تومان بوده، باز هم به این نتیجه میرسیم که یارانه هیچ مشکلی را حل نکرده است. اگر تورم نقطه به نقطه شهریورماه (۴۵.۳درصد) را در عدد وی ضرب کنیم، خط فقر سرانه به ۹ میلیون تومان میرسد. در واقع میشود ۸ میلیون و ۹۰۰هزار تومان که اگر در بُعد خانوار متوسط (۳.۳) ضرب کنیم، ۲۹ میلیون و ۳۰۰هزار تومان به دست میآید. حالا دستمزد چقدر است؟ برای کارگر حداقلبگیر با یک فرزند و احتساب تمام مزایا، ۱۵ میلیون و ۶۰۰هزار تومان است. بنابراین میزانی که دستمزد میتواند خط فقر ادعایی سخنگوی دولت (نه سبد معیشت واقعی و خط فقر واقعی) را پوشش دهد، فقط ۵۳درصد است
نه بیشتر!
او اضافه میکند: بنابراین این دستمزدی که به کارگران در سال جاری میدهند با احتساب یارانه و کالابرگ نیز به آن خط فقر ادعایی سخنگوی دولت نمیرسد، بگذریم از اینکه این عدد، ادعایی واقعاً جعلیست و با واقعیات زندگی
مردم نمیخواند.
تناقض تورم دولتساخته با ادعای تحقق عدالت
طبق اعلام مرکز آمار، در شهریور ۱۴۰۴، تورم نقطه به نقطه خانوارهای کشور ۴۵.۳درصد بوده؛ یعنی خانوارهای کشور به طور میانگین ۴۵.۳درصد بیشتر از شهریور ۱۴۰۳ برای خرید یک «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کردهاند. تورم نقطه به نقطه شهریور ۱۴۰۴ در مقایسه با ماه قبل ۲.۹درصد افزایش داشته است. در شهریور ۱۴۰۴ شاخص قیمت مصرفکننده خانوارهای کشور به عدد ۳۸۴.۶ رسیده است که نسبت به ماه قبل، ۳.۸درصد افزایش، نسبت به ماه مشابه سال قبل، ۴۵.۳درصد افزایش و در ۱۲ماهه منتهی به ماه جاری نسبت به دوره مشابه سال قبل، ۳۷.۵درصد افزایش داشته است. خب با این حساب چطور سیاستهایی از جنس یارانه و کالابرگ، آنطور که سخنگوی دولت ادعا کرده، تحققبخش عدالت اجتماعی و رفاه مردم است؟
دولتیها در ایران زندگی نمیکنند!
«علیرضا خرمی» فعال کارگری نیز در رابطه با اعداد اعلام شده برای خط فقر میگوید: در حال حاضر ۴۰ میلیون تومان هم برای گذران امور یک خانواده ۳ یا ۴ نفره کم است! اصلاً هزینههای آموزش و مسکن و پوشاک را در نظر گرفتهاند؟ اگر یک عضو خانواده مریض شود، چطور؟ سال قبل هزینه خوراک به تنهایی برای هر فرد بیش از ۶ میلیون تومان بود و الان از ۱۰ میلیون تومان هم بیشتر شده است.
او ادامه میدهد: در سال جاری، خانوادهای که صاحبخانه باشد و نخواهد اجاره خانه بدهد، خرج خوراک و هزینههای جاریاش بیش از ۲۳ یا ۲۴ میلیون تومان است. فقط قبض برق یک خانواده نزدیک یک میلیون تومان است! اگر اجاره خانه و دارو و درمان را به هزینهها بیفزاییم، ۴۰ میلیون تومان هم کم میآید. سخنگوی دولت بگوید با چه محاسباتی و براساس چه جداول و فرمولهایی به این عدد عجیب و غریب رسیده است!
این اعداد عجیب و غریب، البته دیگر برای جامعه معنا ندارد. مردمی که در سطح جامعه زندگی میکنند و هر روز برای خرید اقلام ضروری زندگی در هول و ولا هستند، هرگز با این اعداد نامربوط اقناع نمیشوند و دلشان به اصطلاح قرص نمیشود. مردم روزانه قیمتهای کف بازار را با پوست و گوشت و استخوان لمس میکنند و برای اینکه روزگار بگذرانند، به هر دری میزنند.
دیدگاه تان را بنویسید