در رد و تایید یاس

یاسر بختیاری ملقب به یاس، شاید شناخته‌شده‌ترین چهره رپ فارسی در میان مردم کشور باشد.  کسی که مخاطبانش از اوایل دهه ۸۰ و سال‌های آغازین رپ فارسی و فرهنگ هیپ‌هاپ در ایران تا به امروز آهنگ‌هایش را در خانه یا هنگام رانندگی گوش ‌داده‌اند و موزیک ویدئوهایش را از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان بارها تماشا کرده‌اند. می‌توان به جرات گفت حتی در این دوران کم‌کاری‌اش، او همچنان پاپ‌ترین و محبوب‌ترین هنرمند رپ فارسی است. به‌طوری‌که سال‌ها پیش جمله‌ای در موردش رایج شده بود به این عبارت که «کسانی که رپ را نمی‌شناسند، یاس را می‌شناسند». اما در تمام این سال‌ها به‌ویژه از شروع دهه ۹۰ و ظهور موج جدیدی از هنرمندان رپ، این نقد درباره او قوت گرفت که یاس را نمی‌توان متعلق به جریان و فرهنگ هیپ‌هاپ یا حتی فراتر از آن هنرمند دانست. آن‌ها می‌گفتند برخلاف آنچه عموم مردم تصور می‌کنند، نقد اجتماعی یاس در آثارش سطحی، دم‌دستی و فاقد خلاقیت است. اما به‌راستی یاس را چگونه باید تحلیل کرد؟ می‌توان کسی را که بسیاری هنرمند مردمی می‌دانند به این سادگی رد کرد؟ چه متر و معیاری برای تعلق به جریان هیپ‌هاپ و هنر زیرزمینی وجود دارد که یاس فاقد آن است؟ این یادداشت ابتدا نگاهی دارد کوتاه به ویژگی‌های موسیقی رپ به‌عنوان بخشی از جریان هیپ‌هاپ سپس به‌وسیله آن تلاش می‌کند تحلیلی از آثار و عملکرد یاس به‌عنوان هنرمندی متعلق به این جریان از یک‌سو و رپری عامه‌پسند، از سوی دیگر ارائه دهد.

بهروز آقاخانیان

در اکثر یادداشت‌هایی غیرآکادمیک که به فارسی در مورد ریشه‌های جریان هیپ‌هاپ نوشته‌شده، آمده است که این جریان توسط تعدادی از جوانان سیاه‌پوست در محله‌های فقیرنشین نیویورک برای اعتراض به بی‌عدالتی شروع ‌شد. این تعریف هرچند تااندازه‌ای درست است ولی کامل نیست. درواقع تصویری که این تعریف در ذهن خواننده شکل می‌دهد جوانان سیاه‌پوستی هستند که صرفاً برای اعتراض به فقر و بی‌عدالتی در حال خواندن ترانه‌های جدی و اجتماعی هستند درحالی‌که جوانان دهه ۷۰ میلادی محله برانکس نیویورک مانند هر هنرمند دیگری تنها سعی در بیان احساسات و افکار خود به شکلی خلاقانه داشتند. درواقع این دی‌جی‌ها، رپرها، رقصنده‌های خیابانی و هنرمندان گرافیتی در شرایطی که سیستم حاکم بر مدیریت شهری نیویورک تلاش می‌کرد آن را در سیاست‌ها توسعه‌ای نادیده بگیرد و به حاشیه براند، می‌خواستند راهی برای فریاد زدن و ابراز خود پیدا کنند. حرکتی که با توجه به نزدیکی به جنبش ضد تبعیض در دهه قبل، تا حد زیادی ماهیتی چپ، متجدد و پیشرو و برابری‌خواهانه داشت. تعلق‌خاطر بسیاری از هنرمندان این جریان به شخصیت‌هایی مانند مالکوم ایکس و مارتین لوترکینگ نیز این را نشان می‌دهد. درنتیجه نکته برجسته جریان هیپ‌هاپ و رپ ماهیت ضد سیستم و زبان صریح و خیابانی آن است. 

 با اینکه، به عقیده عده‌ای یاس تصویری معوج از رپ فارسی به  مخاطب غیر رپ ارائه داده؛ باید اذعان کرد که او در آشنایی بسیاری از ایرانیان با رپ فارسی سهم مهمی داشته است. کافی است او را با عینک فرهنگ پاپ (و نه مبتذل) نگاه کنیم

اما ضد سیستم نه‌تنها به معنای آثاری در انتقاد به دولت بلکه به معنای هر سیستم اجتماعی و فرهنگی است که هنرمند از شروع فعالیت در آن زندگی کرده است. این سیستم می‌تواند خانواده، مدرسه، شهر، ایدئولوژی حاکم در کشور و حتی نظام سرمایه‌داری جهانی باشد. درواقع هنرمند رپ سعی دارد تا افکار و چالش‌های ذهنی‌اش را با استفاده از تکنیک‌های موسیقی و در فرمی خلاق و نوآورانه ضد سیستمی که در آن زیست می‌کند، با زبانی صریح و خیابانی بیان کند. این آثار لزوماً عبوس، خشن یا افسرده نیستند. بلکه می‌تواند در مواردی کاملاً سرخوشانه، شاد و حتی مناسب برای رقص و پایکوبی باشد. درواقع بسیاری از آثار ابتدایی «گروه زدبازی» که برخلاف هنجار جامعه و خانواده و سیستم آموزشی سعی در لذت بردن از زندگی به روش خود داشتند یا کارهای «رضا پیشرو» که اغلب  مشکلات خانوادگی خود را بیان می‌کرد، آثار ماندگار و کلاسیک در جریان موسیقی رپ فارسی محسوب می‌شوند. روند ضد سیستم «هیچ‌کس» را نیز می‌توان کاملاً در جریان بلوغ هنری‌اش مشاهده کرد. جایی که در اوایل دهه ۸۰ و در آثار کمتر شنیده‌شده‌اش از پارتی صحبت می‌کند و کم‌کم با بزرگ‌تر شدن و وارد اجتماع شدن در اواسط این دهه، مجموعه «جنگل آسفالت» را منتشر می‌کند که در زمان خود اثری خلاق در نقد ریشه‌ای جامعه‌اش است و در ادامه در دهه ۹۰ و پس از مهاجرت و آشنایی با کشورهایی پیشرفته، لب به انتقاد از نظام سرمایه‌داری جهانی می‌گشاید. روندی که در آثار بهرام، سورنا، گروه‌های ملتفت، دیوار، پلاک، چریک، فرشاد و دیگر رپرهای اصطلاحاً زیرزمینی نیز قابل‌مشاهده است. با این نگاه به‌سختی بتوان یاس را هنرمندی ضد سیستم و متعلق به جریان هیپ‌هاپ دانست. به شهرت رسیدن یاس در سال‌های ابتدایی کارش عمدتاً حاصل اقبال عمومی از آثاری مانند بم (پس از زلزله)، سی‌دی رو بشکن (ماجرای زهرا امیرابراهیمی)، هویت من (انتقاد از فیلم ۳۰۰) و از چی بگم (آتش‌سوزی مدرسه شین‌آباد) است که می‌توان نگاه او را با توجه به آن‌ها و همچنین مصاحبه‌هایش تااندازه‌ای تحلیل کرد. اول آنکه موضع انتقادی یاس نسبت به مسائل جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند ریشه در گفتمانی ملی‌گرا، اخلاق‌گرا، راست‌گرا دارد  و ازنظر ادبی شاید نزدیک به سبک خراسانی است. اعتقادی به اصول اخلاقی ایران باستان که در آثاری مانند هویت من و سرباز وطن و حتی نشان فروهری که استفاده می‌کند، مشخص است. ازاین‌رو، نگاهش برخلاف ماهیت چپ‌گرا، پیشرو، برابری‌طلب، مدرن و ضدسیستم جریان هیپ‌هاپ، آرمانی را در گذشته و سنت جستجو می‌کند. به همین صورت اشاره به «سطحی» بودن نگاه در آثارش را نیز می‌توان تا اندازه‌ای حاصل چنین پس‌زمینه اعتقادی دانست. نگاهی که گله‌ها و شکایاتش از اوضاع‌واحوال کشور و مردم جامعه را بیشتر شبیه نقدهای روزمره روزنامه‌ها و نشریات، فیلم‌های سینمایی مجاز یا حتی انتقادات نرم مردم در اتوبوس و مترو می‌کند. مورد دیگر که به محبوبیت یاس به‌ویژه در میان نسل گذشته (والدین مخاطبان رپ) کمک بسیاری کرد، زبان پاکیزه و ادبیاتی اخلاق‌گرا مطابق با عرف جامعه به‌خصوص در سال‌های اول فعالیتش بود. درواقع رپی بود که نوجوان می‌توانست در حضور خانواده‌اش به آن گوش دهد. نکته‌ای که او را کاملاً مقابل ادبیات و واژگان دیگر رپرهایی قرار می‌داد که ازلحاظ سن کوچک‌تر از او بودند و سعی می‌کردند همان اصطلاحات خیابان و محل زندگی خود را حتی گاهی با اغراق و زیاده‌روی در کارهای خود بیاورند. ویژگی که بازهم در تناقض با بیان صریح و عدم خودسانسوری و استفاده از دایره لغات خیابانی بود. علاوه بر موارد بالا موضوع، زمان، فرمت و نحوه انتشار آثار یاس هم این شائبه را مدام تقویت می‌کرد که او خواسته یا ناخواسته بیشتر به فکر دیده شدن و شهرت است تا ممارست برای نوآوری و خلاقیت. اول اینکه باوجود سال‌ها فعالیت هنوز آلبومی از او منتشرنشده و تمرکزش همیشه بر روی تک آهنگ بوده است که در دنیای هنر موسیقی ویژگی مثبتی محسوب نمی‌شود. درواقع اغلب آثار ابتدایی او همان‌طور که نام‌برده شده بلافاصله بعد از یک اتفاق و رخداد اجتماعی منتشر می‌شدند. در تصویر یا اثر گرافیکی که با این آثار بیرون می‌آمد، خود او عمداً سوژه عکس بود. همچنین بیشتر کارهایش خیلی سریع تبدیل به موزیک ویدئو و از شبکه‌های ماهواره‌ای مانند PMC و رادیو جوان پخش می‌شد. رسانه‌هایی که بیشتر رپرهای زیرزمینی به خاطر عدم شفافیت مالی، تجاری بودن و اهمیت ندادن به هنر، در برابر آن‌ها موضعی منفی داشتند. نکته دیگر آنکه رویکرد یاس در رپ فارسی الگوی رپرهای دیگری شد که چنین  نقدهایی کم‌وبیش به آن‌ها نیز وارد است. کسانی مانند حامد فرد، محمد بی‌باک، عماد قویدل و … که آن‌ها نیز در ادبیات و دایره لغات، انتقادات سطحی و اشتیاق به دیده شدن در رسانه جا پای یاس گذاشتند و با آثار کم کیفیت‌تر در شعر، اجرا و تولید، فضای موسیقی رپ را تحت‌الشعاع قراردادند. 

اما هرچند نویسنده این یادداشت خود قائل به دیدگاه ضد سیستم، مدرن و پیشرو در آثار هنری ازجمله رپ فارسی است، تحلیل یاس تنها در این چارچوب تصویری درست و منصفانه به ما نمی‌دهد. باوجوداینکه، به عقیده عده‌ای یاس به خاطر شهرتش تصویری معوج از موسیقی رپ فارسی به بسیاری نوجوانان و مخاطب غیر رپ ارائه داده یا حتی برخی او را رپری کنترل‌شده می‌دانند اما باید اذعان کرد که او در گسترش و آشنایی بسیاری از ایرانیان یا حتی فارسی‌زبانان غیر ایرانی با رپ فارسی سهم مهمی داشته است. کافی است او را با عینک فرهنگ پاپ (و نه مبتذل) نگاه کنیم. کسی که بیشترین دنبال‌کننده را در شبکه‌های اجتماعی دارد. مردمی، بااخلاق و کم حاشیه است. با توجه به سن بالاتر نسبت به سایر رپرهای هم‌دوره و همین‌طور پیشینه‌اش در رقص خیابانی (برک دنس) در تقویت همکاری میان هنرمندان هیپ‌هاپ نقش مثبتی بازی کرده و افراد را کنار هم آورده است. همچنین ازنظر توانایی تکنیکی و اجرا قوی و صاحب سبک است و سعی کرده است در سال‌های اخیر باوجود کم‌کاری تمرکز بیشتری  روی خلاقیت و نوآوری بگذارد. 

 انتقاد نسبت به «سطحی» بودن نگاه در آثار یاس را می‌توان تااندازه‌ای حاصل جستجوی آرمان در گذشته و سنت دانست. نگاهی که  شکایاتش از اوضاع کشور و مردم جامعه را بیشتر شبیه نقدهای روزنامه‌ها و نشریات، فیلم‌های سینمایی مجاز یا حتی انتقادات نرم مردم در اتوبوس و مترو می‌کند

یاس ۳۶ ساله مانند دیگر هنرمندان رپ نسل اول مجبور است ملاحظات اقتصادی را بیشتر در تصمیمات کاری‌اش دخیل کند. در فضایی که از راه موسیقی رپ نمی‌توان به‌راحتی کسب درآمد کرد و تا این حد شناخته‌شده بودن حساسیت‌های بسیاری را موجب می‌شود، سخت و غیرمنصفانه است هنرمندی را یکجانبه و بی‌محابا به زیر سوال برد.