«هزینه»ای که به تنهایی یکدهم حقوق بازنشستگان را میبلعد
حضور پررنگ «نان» در محاسبات این روزهای زندگی!
نسرین هزاره مقدم
در روزگاری نه چندان دور نان جزو کف سبد معیشت بود، قیمتش به حساب نمیآمد، اما حالا با تورم سنگین، برای کارگر شاغل یا بازنشستهای که 10 یا ۱۱ میلیون تومان حقوق میگیرد، دیگر غذاهایی مانند «نان و تخممرغ» و «نان و پنیر» هم به معنای دشواریهای بنیادین دنیای سخت واقعیت است چرا که نان هم به تنهایی بخش قابل توجهی از حداقل حقوق یا مستمری را میبلعد.
در ماههای اخیر، قطار گرانیها با سرعت به راه خود ادامه داده و از یک ایستگاه به ایستگاه دیگر رسیده است. ایستگاه اول، گرانی نان بود و بعدی گرانی لبنیات و بعدتر گرانی گوشت و سایر اقلام. پاندول قیمت لرزان دلار در بازه ۶۵ تا ۶۸ هزار تومان در حال نوسان است و لاجرم همه چیز، دقیقاً همه چیز برای یک خانواده ایرانی حقوقبگیر گران است.
در این میان، مسئولان گاهی با گفتاردرمانی قصد تسکین موقت بازار را دارند و مدعی میشوند در نظام عرضه کالاها و سیاستهای ارزی هیچ مشکلی نیست. برای نمونه، در روزهای ابتدای آبان، وزارت جهاد کشاورزی گرانی کالای ناممکن سفرههای فرودستان یعنی گوشت قرمز را تکذیب کرد و وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرد که «خبر حذف ارز ترجیحی گوشت قرمز شایعهای بیش نیست» و «ما دام مازاد آماده پروار زیادی برای کشتار در کشور داریم» اما یکی دو روز قبل از این تکذیبیه «افشین صدردادرس» مدیرعامل اتحادیه دام سبک در گفتوگویی تصریح کرده بود که «اکنون قیمتها به مرز تمام شده رسیده طوریکه دامداران با زیان دام خود را عرضه میکنند، در حالیکه قیمت گوشت در بازار داخل نهتنها کاهش پیدا نکرده، بلکه افزایش یافته است».
حذف لبنیات و خطر افزایش سوءتغذیه
البته نیازی به این جدلهای رسانهای نیست. قیاس قیمت گوشت قرمز در روزهای پایانی اسفند با قیمت همین کالا در روزهای ابتدایی آبان، نشان از افزایش بین ۸۰ تا ۱۰۰هزار تومانی دارد. برای مثال ۲۶ اسفند سال قبل، هر کیلو گوشت سردست ممتاز گوسفندی ۶۹۹ هزار تومان بوده اما سوم آبان امسال قیمت آن به کیلویی ۷۸۸ هزار تومان رسید. در همین مدت، دیگر نمونههای گوشت قرمز بیش از اینها گران شدهاند.
«گوشت» البته کالایی لاکچری شده و در سبد خرید فرودستان و کارگران نمیگنجد. اما اگر این قلم زینتبخش سفرههای ثروتمندان را کنار بگذاریم، در همین یکی دو ماه اخیر، نان بیش از ۲۵درصد و لبنیات ۳۰درصد گران شده است. ۲۸ مهرماه «محمدحسین مولاخواه»، مدیرکل بازرسی اقلام مصرفی سازمان حمایت، درخصوص افزایش قیمت لبنیات گفت: «تغییرات قیمتی این اقلام بین ۱۵ تا ۳۰درصد متفاوت است و تغییرات قیمتی سایر اقلام لبنی نیز باید در همین بازه باشد». این یعنی مُهر کاملاً رسمی پای گرانی لبنیات، کالایی که فقدان آن در سبد خرید مردم، موجب بروز بیماریهای ریز و درشت میشود و رشد نرمال کودکان را به خطر میاندازد.
یک بازنشسته: سبد معیشت بازنشستگان را آنقدر محدود و غیرقابل دسترس کردهاند که قابل تصور نیست. روزگاری نه چندان دور قیمت نان اصلا به حساب نمیآمد اما حالا با تورم سنگین، 10درصد حقوقم را به تنهایی میبلعد
افزایش 2.3درصدی قیمت خوراکیها ظرف مدت یک ماه
نکته اینجاست که دادههای بسیار محافظهکارانه تورم نیز شتاب قطار گرانیها و عدم توقف آن را تایید میکند. براساس اعلام مرکز آمار ایران، در مهر ماه سال جاری، شاخص قیمت مصرفکننده خانوارهای کشور نسبت به ماه قبل ۲.۷درصد افزایش، نسبت به ماه مشابه سال قبل ۳۱.۶درصد افزایش و در ۱۲ ماهه منتهی به ماه جاری نسبت به دوره مشابه سال قبل ۳۳.۶درصد افزایش داشته است. به این ترتیب، در مهرماه باز هم قیمت همه کالاها و خدمات افزایش داشته است و براساس اعلام مرکز آمار، تورم ماهانه برای گروههای عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» ۲.۳درصد بوده است یعنی در مهر ماه کمترین قیمت خوراکیها، آن هم براساس سبد رسمی و حداقلی مرکز آمار ایران ۲.۳درصد به نسبت شهریور افزایش داشته است.
قبلاً هر نان سنگک ۵۰۰۰ تومان بود؛
حالا ۱۰۰۰۰ تومان شده!
برای درک بهتر از اوضاع، اقلامی مانند گوشت، تخممرغ و مرغ را کنار میگذاریم. با این حال گرانی یک قلم بسیار ساده یعنی «نان» به تنهایی دمار از روزگار کارگران و بازنشستگان فرودست درآورده است. «خسرو رنجبری امجد» بازنشسته حداقلبگیر کارگری با بیان اینکه «مگر ما بازنشستگان بجز اجرای قانون و افزایش حقوق به اندازه این تورم سرسامآور چه میخواهیم»، میگوید: فقط از یک قلم ساده به نام نان که جدیداً افزایش قیمت داشته سخن میگویم. مصرف ماهانه نان سنگک در خانواده چهارنفره حدود ۱۰۰ دانه است. قبلاً هر نان سنگک در محلهای که ما ساکن هستیم (طرشت تهران) ۵۰۰۰ تومان بود و حالا ۱۰۰۰۰ تومان شده در حالیکه حقوق من مستمریبگیر حدود ۱۰ میلیون تومان است.
او ادامه میدهد: یک ضرب و تقسیم ساده کفایت میکند. من بازنشسته قبلاً یکبیستم مستمریام صرف خرید نان میشد اما حالا یکدهم مستمریام برای خرید نان هزینه میشود. یعنی تورم نان 10درصد حقوق من را بلعیده است. نان فقط یک قلم خیلی ابتدایی از سفره من بازنشسته است که قاعدتاً نباید در محاسبات هزینههای زندگی به حساب بیاید!
افت زندگی کمدرآمدها، قابل تصور نیست
«در این چند ساله سبد معیشت من و امثال من را آنقدر محدود و غیرقابل دسترس کردهاند که قابل تصور نیست». رنجبر با بیان این جمله اضافه میکند: روزگاری نه چندان دور نان جزو کف سبد معیشت بود و قیمتش اصلا به حساب نمیآمد اما حالا با تورم سنگین 10درصد حقوقم را به تنهایی میبلعد.
وقتی یکدهم حقوق یک بازنشسته صرف خرید نان به تنهایی میشود، چطور انتظار داشته باشیم گوشت کیلویی ۷۰۰ تا ۹۰۰هزار تومانی سر سفره داشته باشد یا به طور مرتب برای یک بطری شیر حداقل ۲۵هزار تومانی هزینه کند؟ زندگی این گروههای فرودست و کمدرآمد، زندگی نه، فقط خوراکشان چطور قرار است تامین شود و دقیقاً چه معجزهای باید برای گذران امور بلد باشند؟!
دیدگاه تان را بنویسید