بررسی پزوهشگران و کارشناسان نشان می‌دهد که سازمان تامین اجتماعی در آینده‌ای نزدیک با بحران‌های مالی جدی و شدیدی مواجه خواهد شد، بنابراین ارائه راهکارهایی برای برقراری تعادل مالی در این سازمان از اهمیت بسیاری برخوردار است، اما آیا بحران ناترازی این صندوق، با اقداماتی چون افزایش سن و سابقه بازنشستگی کارگران قابل حل است؟

به گزارش «توسعه ایرانی»، چندی پیش مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی، اثر برخی اصلاحات پارامتریک همچون افزایش سن قانونی بازنشستگی، افزایش سال‌های مبنای محاسبه مستمری، کاهش نرخ تعلق‌پذیری، افزایش نرخ حق بیمه و اثر توأمان همه اصلاحات ذکر شده در کنار اثر تغییر در بازده سرمایه‌گذاری بر پایداری مالی صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی را بررسی کرده بود. نتایج این بررسی نشان از آن می‌داد که اجرای انفرادی اصلاحات سنجه‌ای یارای حل معضل کسری سیستم بازنشستگی صندوق تأمین اجتماعی را نداشته و تنها توانایی تعدیل سرعت و شدت کسری به‌صورت محدود را دارد.

فاصله بین دستمزد و نرخ تورم به کاهش منابع سازمان دامن می‌زند. وقتی دستمزد مطابق با نرخ تورم افزایش پیدا نمی‌کند، حق بیمه کمتری در اختیار سازمان قرار می‌گیرد و این به تداوم بحران موجود می‌انجامد

تامین اجتماعی یک سازمان بیمه‌ای است نه کمیته امداد

در همین زمینه «انور عنایتی» کارشناس مالی تأمین اجتماعی نیز با اشاره به معضل ناترازی صندوق‌های بازنشستگی گفت: متأسفانه در کشور ما دیدگاه اکثر مدیران این است که تأمین اجتماعی یک صندوق حمایتی است، در صورتی‌که این صندوق بیمه‌گر است و همین دیدگاه وضعیت صندوق تأمین اجتماعی را به اینجا رسانده است. اصل ۲۹ قانون اساسی برخورداری از تأمین اجتماعی را یک حق همگانی دانسته و وظیفه آن را روی دوش دولت گذاشته است. تامین اجتماعی همگانی یکی از مهمترین و اساسی‌ترین پیش‌نیازهای توسعه اقتصادی است و به عنوان مهم‌ترین اهرم برقراری عدالت اجتماعی و رفاه عمومی محسوب می‌شود اما همان‌طور که گفتم از آنجا که نگاه حمایتی نسبت به سازمان وجود دارد، این وظیفه دولتی در قالب مصوبات مختلف طی سال‌ها از سوی مجلس و دولت به سازمان تأمین اجتماعی محول شده است.

وی ادامه داد: آنچه به عنوان نظام تأمین اجتماعی در ماده ۲۹ قانون اساسی آمده، متفاوت از بیمه‌های اجتماعی است. بیمه‌های اجتماعی از طریق دریافت حق بیمه از شاغلان تأمین مالی می‌شود پس تأکید می‌کنم که این صندوق یک صندوق حمایتی نیست و صندوق بیمه‌گر است اما نگاه حمایتی به این صندوق سبب افزایش بار تکفل جامعه و ایجاد ناترازی ورودی و خروجی این صندوق شده است.

سرکوب دستمزد کارگران،  علت اصلی ناترازی  در تامین اجتماعی است

این کارشناس مالی تأمین اجتماعی تأکید کرد: کاهش نسبت جمعیت شاغل به عنوان پرداخت‌کننده حق بیمه، یکی از مهم‌ترین دلایل این ناترازی است. از طرفی فاصله بین دستمزد و نرخ تورم به کاهش منابع سازمان دامن می‌زند. وقتی دستمزد مطابق با نرخ تورم افزایش پیدا نمی‌کند، حق بیمه کمتری در اختیار سازمان قرار می‌گیرد و این به تداوم بحران موجود می‌انجامد.

عنایتی گفت: سازمان تأمین اجتماعی یک سازمان مستقل است و حدود ۴۵ میلیون نفر بیمه‌شده در آن وجود دارد پس برای سرپا نگه داشتن این صندوق، نیاز به پایداری مالی است. پایداری مالی هم عبارتست از «رفع نیازهای حال حاضر بدون به خطر انداختن توانایی نسل‌های آینده برای رفع نیازهای خود».

وی ادامه داد: بررسی‌ها نشان می‌دهد این سازمان در آینده نزدیک با بحران‌های مالی جدی مواجه خواهد شد، بنابراین ارزیابی پایداری مالی در سازمان تأمین اجتماعی از اهمیت بسیاری برخوردار است.

ایجاد نظام چندلایه تامین اجتماعی، راهکار حل مشکلات است

اما چگونه می‌توان این پایداری را حفظ کرد و آیا بحران ناترازی این صندوق‌ها، با اقداماتی چون افزایش سن و سابقه بازنشستگی حل شدنی است؟ عنایتی در پاسخ به این سوال گفت: در شرایط فعلی، انجام چنین سیاستی درست نیست. ما باید پیش از هر چیز نظام چندلایه تأمین اجتماعی را اجرا کنیم. نظام‌های چندلایه برای سامان بخشیدن به وضعیت نظام‌های تأمین اجتماعی از سوی نهادهای بین‌المللی ارائه و مورد تأکید قرار گرفته است.

وی ادامه داد: در این طرح، لایه‌های ابتدایی با هدف مبارزه با فقر طراحی شده‌اند و هرچه به لایه‌های بالاتر می‌رویم خدمات بیمه تکمیلی و مکمل لایه‌های قبل برجسته‌تر می‌شوند. برای استقرار نظام تأمین اجتماعی چندلایه، برخی از استانداردها براساس تجربیات کشورهای مختلف توسط سازمان بین‌المللی کار تعریف شده است و بازنگری استانداردها به‌صورت مستمر در حال انجام است. در حال حاضر نیز نسل چهارم استانداردها مورد توجه قرار دارد. لازم است این نظام‌های چندلایه در کشور بومی‌سازی شده و به مرحله اجرا درآید.

سیاست‌گذار نمی‌داند یا نمی‌پذیرد که نظام حمایتی از نظام بیمه‌ای متمایز است. انتظار انجام اقدامات حمایتی از تامین اجتماعی، باعث شده به راحتی در طی سال‌ها به منابع این صندوق دست‌درازی کنند

افراد فقیر را از حمایت‌های بیمه‌ای محروم کرده‌ایم

عنایتی بیان کرد: این طرح با سیستم فعلی سازمان، تقریباً قابل اجرا نیست و در صورت اجرا بسیار پرخطر و پرهزینه است. اگر دولت و مجلس دغدغه رفع مشکل نظام بازنشستگی و مشکل ناپایداری مالی این صندوق‌ها را دارند، باید تحقق نظام چندلایه را در دستور کار قرار دهند.

این کارشناس مالی تأمین اجتماعی بیان کرد: همان‌طور که گفتم، این نظام برای مبارزه با فقر طراحی شده است در حالی‌که در سازمان تأمین اجتماعی با افزایش نرخ‌های بیمه‌ای افراد فقیر از حمایت‌های بیمه‌ای محروم شده‌اند.

عنایتی گفت: به دلیل وضعیت کشور و بحران صندوق‌ها دولت نباید سازمان متعلق به بیمه‌پرداز را زیر سلطه قرار دهد و برای تحقق اهداف خود این صندوق را در خدمت اهداف خود قرار دهد.

وی تاکید کرد: سیاست‌گذاران به این امر واقف نیستند یا تمایلی به پذیرش این امر ندارند که نظام حمایتی از نظام بیمه‌ای دو بحث کاملا متمایز است. متاسفانه انتظار انجام اقدامات حمایتی از صندوق تامین اجتماعی، نگاه غلطی است که سیاست‌گذاران طی سال‌های مختلف آن را باب کرده‌اند و به همین دلیل هم به راحتی در طی سال‌ها به منابع این صندوق دست‌درازی کرده‌اند.

بدهی‌های دولت به موقع پرداخت می‌شد کار به بحران نمی‌رسید

این کارشناس مالی تأمین اجتماعی به بدهی‌های دولت به این صندوق اشاره کرد و گفت: بدهی دولت نتیجه تداوم همین نگاه حمایتی است و حالا دولت از پرداخت این بدهی سرباز می‌زند در حالی‌که اگر این بدهی به موقع پرداخت می‌شد کار به اینجا نمی‌رسید.

وی گفت: نسبت پشتیبانی سازمان تامین اجتماعی به چیزی حدود ۳ رسیده است که این یک معضل بسیار بزرگ است. این وضعیت حتی با اقداماتی چون افزایش سن بازنشستگی هم بهبود نخواهد بافت و مشکلات بسیاری گریبان‌گیر این سازمان در آینده می‌شود. در آن زمان چه کار می‌خواهند انجام دهند و چه برنامه‌ای برای  آن می‌ریزند؟

عنایتی گفت: از همان اول باید براساس اصول درست و قواعد بین‌المللی تصمیم درستی گرفته می‌شد و حالا نیز برای عبور از این بحران باید تصمیمی اساسی گرفت و با اقداماتی چون افزایش سن بازنشستگی نمی‌توان مشکل سازمان را به شکل اساسی حل کرد.