چرا والیبال ایران در مسیر بنبست قرار گرفت؟ پیچهای اشتباهی!
نگار رشیدی
هر نسل طلایی، یک دوران طلایی هم دارد و بالاخره آن دوران به پایان میرسد. در مورد تیم ملی والیبال ایران هم این دوره سپری شده اما شاید مشکل بزرگ اینجاست که رویاهای بزرگ والیبال ایران حتی در آن دوره طلایی به واقعیت تبدیل نشده است. والیبال ایران این روزها اصلا وضعیت خوبی ندارد و کاملا در بنبست قرار گرفته است. به نظر میرسد دلایل زیادی دست به دست هم دادهاند تا این تیم، از شرایط آرمانی خارج شود و به این حال و روز بیفتد. دلایلی که در این گزارش مرورشان خواهیم کرد.
خولیو، افسانهای که تکرار نشد
ولاسکو، یک مربی تاریخساز برای والیبال ایران بود. او خیلی خوب به کارش احاطه داشت و دقیقا میدانست که در ایران چه چیزی را دنبال میکند. او در بهترین زمان ممکن به والیبال ایران اضافه شد و اعتماد به نفس خارقالعادهای به این تیم داد. برنامهریزیهای ولاسکو برای تیم ملی، به این نقطه میرسیدند که ایران در یک دوره از المپیک روی «سکو» قرار بگیرد و مدال به دست بیاورد اما این اتفاق هرگز رخ نداد. چراکه پیشنهادی از آرژانتین از راه رسید و خولیو نمیتوانست به کشور زادگاهش پاسخ منفی بدهد. ماجرای ولاسکو یک حقیقت بزرگ را ثابت کرد. پیشرفت والیبال ایران حاصل یک «روند» نبود و بیشتر با یک «فرد» اتفاق افتاد. وقتی هم که آن فرد تیم را ترک کرد، دیگر والیبال ایران صلابتش را از دست داد و هرگز به آن تیم رویایی قبلی تبدیل نشد. شاید بازگرداندن ولاسکو تنها راهکاری باشد که برای تکرار آن سالها به ذهن برسد اما احتمالا دیگر حتی خود ولاسکو هم نتواند آن موفقیت را تکرار کند.
ماجرای ولاسکو یک حقیقت بزرگ را ثابت کرد. پیشرفت والیبال ایران حاصل یک «روند» نبود و بیشتر با یک «فرد» اتفاق افتاد. وقتی هم که آن فرد تیم را ترک کرد، دیگر والیبال ایران صلابتش را از دست داد و هرگز به آن تیم رویایی قبلی تبدیل نشد
شهرت، یک تغییر غیرضروری!
محبوبیت و شهرت زیاد، نوع نگاه ستارههای آن نسل به والیبال را عوض کرد. معروف، موسوی و دیگران، کاملا تغییر کردند و رفتار متفاوتی را از خودشان بروز دادند. این تفاوت آنقدر جدی بود که این بازیکنان به خاطر یک اعتراض ساده، حتی قید رژه المپیک را هم زدند. به طور کلی رفتارهای چند ستاره کلیدی تیم بعد از شهرت تغییر کرد و خلق و خوی آنها را نیز تغییر داد. انگیزه این نفرات هم گاهی آنقدر کم میشد که برخی از آنها تصمیم میگرفتند به انتخاب خودشان در برخی مسابقهها
شرکت نکنند!
مدیرانی که در قواره تیم نبودند
حقیقت آن است که مدیران والیبال ایران در هیچ دورهای، در حد و اندازههای اسم بزرگ این تیم نبودند. ما در والیبال، مدیرانی نداشتیم که برای سالهای دور و دراز، برنامه مدون داشته باشند. درست همان کاری که در والیبال ژاپن انجام شده و حالا به شدت ثمر داده است. فقط این بازیکنان و مربیان نیستند که این روزها ژاپن را به برندهترین تیم دنیای والیبال تبدیل کردهاند. مجموعه تصمیمهایی که در این دوران گرفته شد، اجازه نداد والیبال ایران پیشرفت چندانی داشته باشد. نهتنها پیشرفت خاصی اتفاق نیفتاد، بلکه حتی والیبال ایران با همه سرعت به عقب رفت و دیگر نتوانست تجربههای قبلی را نیز تکرار کند.
از آلکنو تا عطایی؛ این سقوط نیست؟
فرمول مدنظر والیبال ایران برای مدت زیادی، تکیه کردن به مربیان کارنامهدار خارجی بود. آلکنو هم آخرین مربی خارجی بزرگ تیم به شمار میرفت که حتی سابقه قهرمانی المپیک را هم داشت. با این حال زمانی که در ایران به هر کدام از این مربیان خارجی داده شد، زمان بسیار اندکی بود. در حقیقت آنها فرصت کافی نداشتند تا در ایران پروژه تازهای تعریف کنند و بتوانند برای خودشان یک نسل تازه بسازند. این وسط همیشه سمپاشیهایی نیز علیه مربیان خارجی صورت میگرفت تا مربیان داخلی روی کار بیایند. حاصل کار یک مربی داخلی مثل عطایی اما خیلی زود مشخص شد و او اصلا نتوانست ایران را در مسیر درستی قرار بدهد.
تغییر نسل؛ این اتفاق هرگز رخ نداد
به نظر میرسد بهروز عطایی، جسارت کافی در رقم زدن تغییر نسل برای والیبال ایران را نداشت. او در قدم اول چند بازیکن شناختهشده را کنار گذاشت اما بلافاصله از همه آنها برای حضور دوباره در تیم ملی دعوت کرد تا نشان بدهد که تغییر نسل در تیم ملی فقط یک نمایش بوده است. همین حالا چهرهای مثل محمد موسوی هنوز در عضویت تیم ملی است و نفراتی مثل معروف و امیر غفور هم اگر خودشان میخواستند، قطعا به این تیم دعوت میشدند.
میزبانی؛ رویای بربادرفته
یکی از قدرتهای اصلی والیبال ایران در این سالها، میزبانی در ورزشگاه 12 هزار نفری آزادی بود. اتفاقی که باعث میشد تیم ملی قدرتش را به رقبا تحمیل کند و حرفهای زیادی برای گفتن در سطح جهان داشته باشد. در چند سال گذشته شانس این میزبانی را از دست دادهایم و این ماجرا خودش به یک ضربه بزرگ برای والیبال ایران تبدیل شده است. اگر هنوز از امتیاز میزبانی برخوردار بودیم، قطعا چند برد مهم را جشن میگرفتیم اما تیم ملی در لیگ ملتها، حالا فقط به یک مسافر تبدیل شده است.
تیم ملی والیبال در دومین هفته لیگ ملتها مقابل آلمان به پیروزی رسید و برابر ایتالیا و آمریکا شکست خورد. آنها عصر روز گذشته به مصاف هلند رفتند.
دیدگاه تان را بنویسید