هشدار یک کارشناس درباره حفر۱۰۰حلقه چاه جدید برای حل بحران آب پایتخت:
با یورش به آبهای زیرزمینی، مزار تهران را میکنیم!
چندی پیش مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، نسبت به وضعیت بحرانی آب تهران هشدار داد و اظهار کرد که اگر در آذر هم بارانی نبارد، مجبور به تخلیه شهر تهران هستیم. با این حال روز گذشته نماینده رئیسجمهور در هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور، انتقال پایتخت را منتفی دانست و خبر از انتقال آب خلیج فارس به پایتخت داد. همزمان با بحران سدهای خالی و نبود باران، سخنگوی صنعت آب کشور نیز درباره جیرهبندی احتمالی آب در تهران خبر داد. باید توجه داشت که کارشناسان این حوزه در دهههای گذشته درباره وضعیت امروز هشدار داده بودند اما مانند دیگر حوزهها، صدای متخصصین به جای نرسید و مسئولین بیتوجه به این مسائل، وضعیت کشور را به این نقطه رساندند. ناصر خلقی، کارشناس و تحلیلگر حوزه آب و محیطزیست، در گفتوگو با «توسعه ایرانی» به جوانب مختلف بحران آب در کشور و تهران پرداخته است که مشروح آن را میخوانید.
رامتین موثق
***
ارزیابی کلی شما از وضعیت آب کشور و به خصوص شهر تهران چیست؟
وضعیت کلی آب و منابع کشور تحتالشعاع چندین عامل است که یکی از این مسائل خشکسالی است که مرحله کنونی آن در این 57 سال اخیر بیسابقه بوده است.
یک کارشناس حوزه آب: جیرهبندی آب تغییر در مصارف آب به وجود نمیآورد زیرا نگرش ما نسبت به مسائل آبی تغییر نکرده است و برای مثال همچنان به الگوهای قدیمی در کشاورزی توجه داریم. اما سوال اصلی اینست؛ چرا به سمت شرایطی رفتیم که جیرهبندی اجتنابناپذیر شود؟
مقداری از این خشکسالیها مولود عوامل تغییرات اقلیمی است و تغییرات اقلیمی نه تنها ایران بلکه تمام کشورهای دنیا، به ویژه خاورمیانه را درگیر و با این تغییرات پراکندگی مکانی و زمانی بارشها تغییر کرده است.
در هفته جاری اعلام شد که ۱۹ سد کشور در آستانه خشک شدن کامل قرار گرفتهاند. لازم به یادآوری است که این رقم در ابتدای آبان تنها 8 درصد بوده و بعد از تقریبا دو هفته، دو برابر شده است که در این حالت نه تنها تولید برق از نیروگاههای برقآبی سدها متوقف میشود، بلکه این خشک شدن سد از لحاظ ایمنی برای خود سازه سد هم خطرناک است.
درباره سدهای تهران در ابتدا به سد طالقان بپردازیم؛ سد طالقان قرار بوده است که 420 میلیون متر مکعب آب تامین کند اما این سد که حدود ۱۳۵ کیلومتری شهر طالقان قرار داد، به یک معضل برای استان قزوین تبدیل شده است و مردم قزوین میگویند این منابع به آنها تعلق دارد اما برای کلانشهر تهران
مصرف میشود.
اکنون تنشهای آبی به تنشهای استانی تبدیل شده است زیرا طرز تفکر حکمرانی آب کشور، یک طرز تفکر مبتنی بر حوزههای آبریز و مدیریت جامع نیست و تنها به تقسیمبندیهای سیاسی، استانی و شهرستانی توجه میشود که غلطترین نوع رویکرد تامین آب برای هر جامعهای است. حکمران اکنون به تنها چیزی که فکر میکند تامین آب 12 تا 14 میلیون نفر در کوتاهمدت است.
سد امبیرکبیر نیز اکنون تنها 8 درصد آب دارد که اوضاع ناگواری است. همچنین خشکی سد لار 99 درصد است و بقیه سدهای لتیان، ماملو و طالقان با افت بسیار شدید روبهرو هستند.
نگاه سازهمحوری را بایستی در برنامههای توسعهای آبی حذف کنیم و حتیالامکان تمام انرژی و سرمایه خود را برای تعامل با متخصصین خارجی و داخلی بگذاریم تا بتوانیم از روشهای نوین برای تغذیه مصنوعی، آبخوانداری و روشهای بیولوژیکی در آبخیزداری استفاده کنیم. باید به پساب به عنوان یک جایگزین نگاه کنیم
یورش غیرمنطقی به آبهای زیرزمینی
آغاز شده
بحران آب چه تاثیری میتواند بر فرونشست شهر تهران داشته باشد؟
تامین آب استان و کلانشهر تهران، وابستگی زیادی به آبهای سطحی و زیرزمینی دارد. اکنون عملا آب سطحی چندانی وجود ندارد و یک یورش غیرمنطقی به آبهای زیرزمینی آغاز شده است. این کار به معنی پایین رفتن هرچه بیشتر سطح آبهای زیرزمینی و نهایتا نشستها و فرونشستهاست.
اکنون عینا مشاهده میکنیم که ۱.۳ میلیارد متر مکعب آب شرب در تهران مصرف میشود که در حالت خوشبینانه، 40 درصد آن از آبهای سطحی و 60 درصد آن از آبهای زیرزمینی تامین شده که سهم آبهای زیرزمینی به 70 درصد رسیده است.
در منطقه خشک و نیمه خشکی مانند تهران آب از هر طریقی، مانند فشار به آبهای زیرزمینی تامین میشود، و به معنای اینست که مزار خود را با دستان خودمان حفر کنیم! نشست شهر تهران بین ۶ تا ۲۵ سانتی متر در سال است و در این مقطع این نشست، ۳ میلیون نفر از جمعیت تهران را دربرمیگیرد.
سالهاست تصفیهسازی پساب را
پشت گوش انداختهایم
بسیاری از کارشناسان به درستی ریشه روند بحران فعلی را در بیتوجهیهای گذشته میدانند؛ چه مسائلی در این سالیان به بحران آب تهران و کشور دامن زده است؟
به صورت خلاصه میتوان گفت؛ تغییرات اقلیمی، الگوی مصرف ناپایدار و نبود یک فرهنگ مدیریت مصرف.
در بحرانها بسیار راحت است که دولت و وزارت نیرو مردم را مقصر جلوه دهند در صورتی که مصارف کل آب شرب کشور ما، نهایت ۸.۵ درصد در مناطق شهری و مسکونی است و از مابقی، حدود ۲.۵ درصد نهایتا متعلق به صنعت است و عمده مصرف در بخش کشاورزی است.
از طرفی ما با فرسودگی شبکه آبرسانی در کلانشهرها نیز مواجهیم و در بهترین حالت این هدررفت چیزی حدود 22 درصد است. همین هدررفت در زمانی که به یک لیتر در ثانیه محتاجیم، اهمیت دوچندانی پیدا میکند.
ناصر خلقی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: شورای تامین آب تهران در وزارت نیرو برای حل مشکل اعلام کرده است که باید ۱۰۰ حلقه چاه جدید حفر شود. این راهکار شاید به صورت موقتی موفقیتآمیز باشد اما در نهایت باعث فرونشست بیشتر تهران خواهد شد
سالهاست مسائلی چون تصفیهسازی پساب را به معنای واقعی کلمه پشت گوش انداختهایم که خود میتوانست یک منبع تهیه آب باشد. برای سال 1404 پیشبینی شده بود که 390 میلیون متر مکعب آب از پسابها تهیه شود. در همین راستا، شرکت آب و فاضلاب تهران قرار بود احداث تصفیهخانهای را به ظرفیت ۴۵۰ میلیون متر مکعب در دستور کار خود قرار دهد که اتمام آن در خوشبینانهترین حالت بین ۱۷ تا ۲۰ سال دیگر طول میکشد.
شهرداری با آب شبیه شرب
فضای سبز را آبیاری میکند!
مسئله دیگر عدم هماهنگی بین بخشها و دستگاههای مختلف است و برای مثال شهرداری و آب و فاضلاب شهر تهران با هم توافقی ندارند. اکنون فضای سبز تهران ۲۱۰ میلیون متر مکعب آب مصرف میکند که شهرداری آب آن را از چاههایی تامین میکند که آب 55 حلقه این چاهها کیفیتی مانند آب شرب دارند. این جای سوال است که چرا باید این ۵۵ حلقه چاه در اختیار فضای سبز قرار بگیرد در شرایطی که مردم مشکل کمبود آب شرب
دارند؟!
مدیرعامل آب منطقه ۱ تهران چندی پیش گفته بود که ۳۲ هزار حلقه چاه غیرمجاز هم داریم اما مشکل دشت تهران چاههای غیرمجاز نیست و اتفاقا چاههای مجازی است که با پروانه بهرهبرداری کار میکنند.
فرونشست بیشتر تهران
با حفر چاههای بیضابطه
ارزیابی شما از راهکارهای مراجعذیربط کنترل بحران آب کشور چیست؟
شورای تامین آب تهران در وزارت نیرو برای حل مشکل اعلام کرده است که باید ۱۰۰ حلقه چاه جدید حفر شود. این راهکار شاید به صورت موقتی موفقیتآمیز باشد اما در نهایت باعث فرونشست بیشتر تهران خواهد شد.
اکنون سیاستگذار با این مسئله مواجه است که آیا بارش برف و باران میتواند مشکل منابع آب تهران و دیگر دشتها را حل کند؟ باید پاسخ داد خیر زیرا برف و باران باید سالیان سال ببارد تا متراکم شود و در این حالت با کندی فراوانی به سطح زیرزمین نفود میکند.
در این حالت بهترست بهرهبرداری از چاههای کشاورزی بسیار محدود شود زیرا عمده مصرف آب در این بخش است.
شهرداری و آب و فاضلاب شهر تهران با هم توافقی ندارند. اکنون فضای سبز تهران ۲۱۰ میلیون متر مکعب آب مصرف میکند و در شرایطی که مردم مشکل کمبود آب شرب دارند، 55 حلقه چاه در اختیار شهرداری قرار دارد. مشکل دشت تهران چاههای غیرمجاز نیست، اتفاقا چاههای مجازی است که با پروانه بهرهبرداری کار میکنند
جیرهبندی آب اجتنابناپذیر است
وزارت نیرو بسیار بر جیرهبندی تاکید دارد؛ نظر شما درباره این راهکار چیست؟
اکنون وضعیت مشابه وضعیت جنگی است. در وضعیت جنگی نیز باید مقدار کم آذوقه را به صورت محدود بین تمام افراد و سربازان تقسیم کرد. بنابراین در شرایط کنونی آب کشور، جیرهبندی آب اجتنابناپذیر است.
اما سوال اصلی اینست؛ چرا به سمت شرایطی رفتیم که جیرهبندی اجتنابناپذیر شود؟ چرا در عرض این سالیان به راهکارهای متفاوت بیتوجهی کردیم که میتوانست اکنون ما را با جیرهبندی مواجه نکند؟
جیره بندی آب تغییر در مصارف آب به وجود نمیآورد زیرا نگرش ما نسبت به مسائل آبی تغییر نکرده است و برای مثال همچنان به الگوهای قدیمی در کشاورزی توجه داریم در صورتی که اساسا قرار نیست ایران یک کشور کشاورزی باشد و کشاورزی را باید با توجه به توان اکولوژیک خود انجام دهیم.
انتقال پایتخت سیاست بدی نیست، اما...
رئیسجمهور همچنین از احتمال تخلیه پایتخت صحبت کرده است که از نظر بسیاری از کارشناسان شدنی نیست و نشانه عجز سیاستگذار در حل مشکل است؛ ارزیابی شما از این سخنان چیست؟
شهر تهران را از 4 میلیون نفر به شهری با جمعیت 14 میلیونی تبدیل کردهایم و اکنون متاسفانه در تامین آب این شهر و جمعیت درماندهایم و نمیتوانیم این بحران را حل کنیم.
انتقال پایتخت سیاست بدی نیست ولی این انتقال صدها میلیارد دلار منابع لازم دارد؛ آیا واقعا شرایط اقتصادی کنونی کشور اجازه چنین کاری را به ما میدهد؟ آیا زیرساختهای لازم برای مناطق مقصد به وجود آمده است؟ چطور میخواهید میلیونها نفر را از شهر تهران تخلیه کنید؟ تمام این مسائل تبعات امنیتی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد.
بنابراین اکنون در درجه اول باید بپذیریم که کشوری هستیم که به صورت ادواری خشکسالی را تجربه میکنیم. همچنین باید بپذیریم کشور ما در مرکز تغییرات اقلیمی قرار گرفته است بنابراین باید تغییرات اقلیمی را محترم شمرده و با آن مدارا کنیم و نباید سدهایی بسازیم که مدلهای تغییرات اقلیمی در آن بررسی نشده است.
نگاه سازهمحوری را بایستی در برنامههای توسعهای آبی حذف کنیم و حتیالامکان تمام انرژی و سرمایه خود را برای تعامل با متخصصین خارجی و داخلی بگذاریم تا بتوانیم از روشهای نوین برای تغذیه مصنوعی، آبخوانداری و روشهای بیولوژیکی در آبخیزداری استفاده کنیم. باید بتوانیم پسابها را به معنای واقعی کلمه تصفیه کنیم و به پساب به عنوان یک جایگزین نگاه کنیم.
اگر تمام این مسائل دست به دست هم بدهند، مشکل آب تهران حتی با جمعیت کنونی هم حل میشود.
دیدگاه تان را بنویسید