یک اقتصاددان معتقد است: عادی شدن اقتصاد ایران مستلزم بازتعریف دقیق مفهوم آن و اصلاح واقعی برنامه‌ریزی‌هاست، چرا که بسیاری از مشکلات امروز ریشه در انتظارات غیرواقع‌بینانه و سیاست‌گذاری‌های گذشته دارد. بدون توجه به واقعیت‌ها و تغییر رویکردهای کلان، بازگشت به ثبات پایدار دشوار خواهد بود.

محمد خوش‌چهره در گفت‌وگو با «خبرآنلاین»، درباره الزامات عادی‌سازی اقتصاد ایران تاکید کرد: پیش از هر چیز، باید روشن کنیم که منظور از «عادی شدن» چیست. ما با متغیرهایی روبرو هستیم که تغییراتشان غیرعادی و پرشتاب است؛ مثل تورم شدید، نرخ رشد اقتصادی غیرواقعی، یا وضعیت بحرانی اشتغال. او افزود: برای مثال، تورم کنونی به شکل شبه‌لجام‌گسیخته در حال افزایش است یا نرخ بیکاری به‌شدت انباشته شده. وقتی رشد اقتصادی‌ای که پیش‌بینی کرده بودیم محقق نمی‌شود، باید بررسی کنیم که آیا اساساً پیش‌بینی ما واقع‌بینانه بوده یا نه.

این نماینده پیشین مجلس تصریح کرد: گاهی غیرعادی بودن برخی شاخص‌ها، ناشی از ضعف پیش‌بینی سیاست‌گذار است. یعنی اگر محاسبه‌ها دقیق بود، همان اعداد و ارقام واقعی در برنامه می‌آمد و امروز نمی‌گفتیم اقتصاد از حالت عادی خارج شده است. در بسیاری از برنامه‌های توسعه‌ای، اهدافی بزرگ‌تر از واقعیت در نظر گرفته می‌شود، چون سیاست‌گذار دوست دارد به نتایجی آرمانی برسد. اما برنامه‌ریزی باید براساس واقعیت‌های اقتصادی باشد، نه آرزوهای سیاسی. خوش‌چهره با اشاره به اهمیت تصحیح خطاهای سیاست‌گذاری، اظهار کرد: ما باید اشتباهات گذشته را اصلاح کنیم تا شرایط موجود تکرار نشود. البته در کنار سیاست‌های داخلی، نباید از تأثیر فشارهای تورمی و جنگ اقتصادی که حالا شکل آشکارتری به خود گرفته غافل شد. او درباره مقایسه ایران با کشورهایی که پس از جنگ رشد اقتصادی را تجربه کرده‌اند، گفت: این مقایسه چندان دقیق نیست. درست است که ما وارد یک جنگ تمام‌عیار شدیم، اما فقط ۱۲ روز ادامه داشت. در حالی‌که جنگ‌های بزرگی مثل جنگ جهانی یا جنگ ۸ ساله ایران زمان بسیار طولانی‌تری داشتند.

این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: نمونه‌هایی مثل آلمان پس از جنگ جهانی دوم با اجرای طرح مارشال به بازسازی اقتصادی رسیدند، اما این مسیر برای همه کشورها تکرارپذیر نیست. بسیاری از کشورهایی که در جنگ آسیب دیدند، سال‌ها در رکود ماندند. بنابراین، نباید توقع داشته باشیم تنها با پایان جنگ ۱۲ روزه، اقتصاد ما شکوفا شود.

خوش‌چهره درباره راهکارهای فوری برای ترمیم اقتصاد، عنوان کرد: قبلاً هم اشاره کرده‌ام که دولت به یک برنامه فوری ۱۰ فرمان نیاز دارد. یکی از مهم‌ترین آن‌ها کنترل بازار مسکن است. حالا که فصل قراردادهاست، دولت باید بر روند افزایش اجاره بها نظارت کند و اجازه جهش ندهد. در پی جنگ اخیر، قیمت ملک در برخی مناطق کاهش یافته، اما سوداگران حاضر به کاهش اجاره نیستند. دولت هم سقف افزایش اجاره را ۲۵ درصد اعلام کرده، اما در واقعیت بازار، شاهد رشدهای ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی هستیم. او در پایان با اشاره به اهمیت سیاست ارزی تصریح کرد: دولت باید با حساسیت بالا، نرخ ارز را کنترل کند تا از کاهش ارزش پول ملی جلوگیری شود؛ چون این موضوع مستقیماً بر معیشت مردم و اعتماد عمومی اثرگذار است.

گفتنی است، در شرایطی که اقتصاد کشور با مجموعه‌ای از چالش‌ها و نوسانات مواجه است، بحث بازگشت به وضعیت «عادی» بیش از پیش مطرح شده است. اصطلاح «عادی شدن اقتصاد» ممکن است در نگاه نخست به معنای ثبات در نرخ‌ها و روندهای اقتصادی باشد، اما در واقع، این مفهوم می‌تواند ابعاد گسترده‌تر و پیچیده‌تری داشته باشد. نوسانات نرخ ارز، افزایش قیمت‌ها، تغییرات نرخ تورم و وضعیت بازار کار از جمله متغیرهایی هستند که در ارزیابی میزان بازگشت به شرایط طبیعی اهمیت دارند. علاوه بر این، تأثیرات عوامل بیرونی مانند تحریم‌ها و شرایط بین‌المللی نیز در این فرآیند مؤثر است.پیش‌بینی‌ها و برنامه‌ریزی‌های اقتصادی معمولاً با فرض‌هایی انجام می‌شوند که ممکن است در عمل تحقق نیابند. این عدم تطابق بین انتظارات و واقعیت‌ها، بخش مهمی از ناپایداری‌های موجود را توضیح می‌دهد.