بحران یقه کشاورزان را گرفت:
گندم تحویل دادیم؛ اما یک ریال نگرفتیم

کشاورزان این روزها با بحران بیسابقهای دستوپنجه نرم میکنند؛ محصول دارند؛ اما نه خریداری هست، نه پولی برای گندم تحویلی. صدایشان به جایی نمیرسد و معیشت صدها خانواده در آستانه فروپاشی است.
به گزارش خبرآنلاین، کشاورزان از افزایش بیرویه هزینههای تولید، کمبود منابع آبی و ناپایداری بازار محصولات کشاورزی شکایت کردند. برخی از کشاورزان بیان کردند که با وجود صرف هزینههای سنگین برای کاشت و نگهداری، در زمان برداشت، ارزش محصولات به حدی نیست که حتی هزینهها را پوشش دهد. گروهی دیگر به نبود سازوکار شفاف در خرید تضمینی و تأخیرهای مکرر در پرداخت مطالبات اشاره کرده و خواستار بازنگری جدی در این روند شدند. این گلایهها تنها به مسائل اقتصادی محدود نمیشد؛ برخی از آنها از عدم حمایتهای بیمهای، نبود نظارت مؤثر بر بازار نهادهها و بیتوجهی دستگاههای اجرایی به خواستههای صنفی خود انتقاد کردند. خواسته مشترک بسیاری از این کشاورزان، شنیده شدن صدایشان و توجه واقعی به مشکلات این قشر مولد بود؛ قشری که نقش کلیدی در تأمین امنیت غذایی کشور دارد، اما این روزها در شرایط نامساعدی به سر میبرد.
این کشاورزان در تماس با تحریریه این خبرگزاری با صدایی آمیخته به خستگی و ناامیدی، از وضعیت بحرانی معیشت و بیپناهی کشاورزان جنوب کشور گلایه کردند. یکی از آنها گفت: «میدانید کشاورزان اهواز دارند میمیرند؟ پیاز را کیلویی ۵ هزار تومان از سر زمین میبرند، اما با چند برابر قیمت به دست مصرفکننده میرسد. پیاز را با قیمت پنج هزار تومان هم از کشاورز نمی خرند.» او در ادامه با گلایه گفت: «کلمی که تا چند ماه پیش کیلویی ۶۵ هزار تومان فروخته میشد، حالا حتی مجانی هم مشتری ندارد.»
این کشاورز با اشاره به رکود شدید بازار محصولات کشاورزی افزود: «میدان بار دزفول تعطیل شده و رانندهها حاضر نیستند از خوزستان بار بزنند. محصولات ما روی زمین میماند و میپوسد. نه بازار داریم، نه خریدار. کشاورزی خوزستان در حال فروپاشی است و صدای ما به جایی نمیرسد.» او که مدیریت ۱۵۰ هکتار زمین کشاورزی و ۳۵۰ کارگر را بر عهده دارد، درباره وضعیت پرداختیها گفت: «دو ماه است گندم را تحویل دولت دادهایم اما هنوز ریالی دریافت نکردهایم. هر یک از این کارگران نانآور یک خانواده حداقل چهار نفره هستند. من نهتنها برای معیشت خودم، بلکه برای صدها خانواده مسئولم؛ اما دیگر از نظر مالی و روانی در آستانه
فروپاشی هستم.»
او با حسرت ادامه داد: «دیگر حتی پاسخگوی نیازهای ساده خودم نیستم، چه برسد به این همه خانواده. کشاورز در این کشور رها شده است. ما با جان و دل تولید میکنیم، اما حاصل زحماتمان نابود میشود؛ نه حمایتی هست، نه خریدار، نه امیدی برای ادامه راه.»
دیدگاه تان را بنویسید