رامتین موثق

در 29 مهر که به نام روز ملی صادرات رقم خورده است؛ شاید قبل از یادآوری نقش صادرات در افزایش تولید و درآمدزایی برای کشور، باید یاد تراز تجاری کشور افتاد که بیش از پیش منفی است و حتی به صورتی که واکنش مسئولین مختلف اقتصادی را نیز برانگیخته است. اما عمده مسئولین مشغول بزرگنمایی از افزایش میزان صادرات غیرنفتی هستند و این دستاوردسازی و بزرگ‌نمایی دیروز در مراسم روز ملی صادرات که به منظور تقدیر از صادرکنندگان نمونه ملی در سالن اجلاس سران برگزار شد، نمود ویژه‌ای داشت.

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در این مراسم، گفت: عامل اصلی اینکه میزان صادرات نسبت به سال گذشته کاهش یافت و برای اولین بار در تاریخ کشور تراز تجاری به منفی ۶ میلیارد دلار رسیده، سیاست‌های ارزی بانک مرکزی است. به گزارش ایلنا محمدرضا پورابراهیمی افزود: بررسی میدانی ما نشان می‌دهد که اقدامات دولت به دلیل جدا شدن از سیاست‌های ارزی نامناسب در پایان دولت گذشته تبدیل به رشد ٢۵ درصدی صادرات شد و این اقدامات به تعدیل نرخ ارز منجر می‌شود که این موضوع دغدغه بانک مرکزی است. اما عملکرد ۶ ماهه امسال وضعیت کاملا متفاوتی را نسبت به سال گذشته نشان می‌دهد.

می‌توان   خرج کشور   را    از صادرات  تامین  کرد!

در ادامه مراسم روز ملی صادرات، که ظاهرا بدون حضور حسین سلاح‌ورزی، رئیس اتاق بازرگانی ایران، همراه بود؛ رئیس سازمان توسعه تجارت نیز گفت: پارسال به ۵۴ میلیارد دلار صادرات غیر نفتی رسیدیم و رکورد شکسته شد. به اینکه بتوانیم خرج کشور را با صادرات غیرنفتی بپردازیم، نزدیک شدیم.

مهدی ضیغمی با بیان اینکه طبق سیاست‌های دولت و رویکرد رئیس‌جمهوری، توسعه صادرات با کشورهای همسایه و همسو را دنبال کردیم و می‌کنیم، گفت: سازمان توسعه تجارت به عنوان متولی تجارت کشور از تمام ظرفیت خود برای توسعه صادرات استفاده می‌کند تا زیر ساخت‌های صادرات را ارتقا دهیم که از جمله این اقدامات ارائه مجوزها برای حضور در ١٠٠ نمایشگاه خارجی، برگزاری اولین اجلاس ایران و غرب آفریقا در تهران و برگزاری نمایشگاه ایران اکسپو با حضور ١٣٠٠ تاجر خارجی بوده است.

اما باید توجه کرد که طبق آخرین آمارها عمده محصولات صادراتی ایران شامل پتروشیمی و میعانات و گاز طبیعی و قیر و نفت است. همچنین برخی خبرگزاری‌ها از افزایش صادرات پسته خبر می‌دهند. باید پرسید این محصولات چه تاثیری بر اقتصاد و توسعه کشور می‌گذارند؟

مشکل    عمده   این   است  که تولید   ارزش   افزوده   نداریم 

یک تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی» درباره ادعای تامین مخارج کشور از محل صادرات غیرنفتی بیان کرد: ما در ایران مشغول صادرات ارزش افزوده نیستیم و عددها و آمارهای صادراتی که اعلام می‌شود بیشتر شبیه شوخی است. 

مسعود دانشمند افزود: هر زمانی که بتوانیم ارزش افزوده صادر و از محل صادرات ارزش افزوده نیازهای کشور را برطرف کنیم، اقتصاد کشور شکوفا می‌شود.

او درباره اهمیت تولید ارزش افزوده گفت: مشکل عمده این است که تولید ارزش افزوده نداریم و جایگاه ما در زنجیره تولید ارزش افزوده پایین است. باید مقایسه کرد که روی محصولات صادرات مختلف چقدر کار انجام شده است.

این کارشناس اقتصادی ادامه داد: باید جایگاه خود را در زنجیره تولید ارزش افزوده پیدا کنیم. ارزش متوسط یک تن کالای صادراتی حدودا ۳۰۰ دلار و ارزش متوسط یک تن کالای وارداتی ما حدودا ۱۲۰۰ دلار است. یعنی ما باید سه تن کالا صادر کنیم که یک تن کالا وارد کنیم. این مشکل عمده ماست.

دانشمند به منفی بودن تراز تجاری ایران و اختلاف تقریبا ۸ میلیاردی بین مقدار صادرات و واردات اشاره و تصریح کرد: باید محصولات صادرات را نیز بررسی کرد. از این ۵۲ میلیارد دلار حدودا یک سوم آن متعلق به محصولات پتروشیمی است، یک سوم آن میعانات گازی است و یک سوم دیگر مواد معدنی و صنایع دستی و غیره است.

مسعود دانشمند در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: مشکل عمده این است که تولید ارزش افزوده نداریم و جایگاه ما در زنجیره تولید ارزش افزوده پایین است. باید مقایسه کرد که روی محصولات صادراتی مختلف چقدر کار انجام شده است. در ایران مشغول صادرات ارزش افزوده نیستیم و عددها و آمارهای صادراتی که اعلام می‌شود، بیشتر شبیه شوخی است

او تاکید کرد: پس دو سوم این صادرات غیرنفتی اظهار شده بر پایه نفت است. میعانات گازی نیز مانند نفت است زیرا هیچ کاری برای تولید ارزش افزوده در این محصول اتفاق نمی‌افتد‌. در مورد محصولات پتروشیمی می‌توان نام تولید بر آن گذاشت زیرا مقداری ارزش افزوده تولید می‌کند.

این تحلیلگر مسائل اقتصادی با مقایسه ارزش افزوده تولید شده در نفت و فولاد تشریح کرد: برای تولید فولاد باید سنگ آهن از معدن استخراج شود و آن سنگ آهن نیازمند پالایش است و سپس به شمش آهن و ورق و محصولات دیگر تبدیل و صادر شود. در این محصول بسیار کار انجام شده و ارزش افزوده بسیاری تولید شده اما برای تولید نفت و صادرات آن تقریبا هیچ ارزش افزوده‌ای تولید نشده است.

دانشمند با اشاره به کشورهای پیشرفته اظهار داشت: باید به سمت تولید صادراتی که ارزش افزوده بالا داشته باشد رفت. باید روند کشورهای پیشرفته دیگر مانند ژاپن و آلمان و انگلستان و سوئد و ... را در نظر بگیریم. این کشورها مواد اولیه را از سایر کشورها مانند ایران می‌گیرند و روی آن کار انجام می‌دهند و به کالایی با ارزش بیشتر تبدیل می‌کنند و آن را دوباره به همان کشورها می‌فروشند. همه‌ی این کشورها ارزش افزوده تولید و ارزش افزوده خود را 

صادر می‌کنند.

او درباره تاثیر افزایش تولید ارزش افزوده بر اقتصاد کشور گفت: با این کار اشتغال در کشور بالا می‌رود زیرا وقتی ارزش افزوده تولید می‌شود یعنی باید کار انجام شود و افراد روی آن کار انجام دهند تا یک کالایی از حالت خام به حالت نیمه آماده یا آماده برای مصرف تبدیل شود. وقتی کارگر روی این محصولات کار می‌کند به این معناست که درآمد ایجاد می‌شود، او با این دستمزد در بازار نیازهای خود را برطرف می‌کند و باعث می‌شود تولیدات دیگر رونق پیدا کنند.

این تحلیلگر مسائل اقتصادی خاطرنشان کرد: وقتی صادرات بر پایه نفت است اتفاقی به این صورت نمی‌افتد. دلار حاصل از این صادرات به بانک مرکزی سپرده می‌شود و بانک مرکزی با این پول نیازهای اولیه مانند خوراک مردم را برطرف می‌کند.

کارشناس اقتصادی: صادرکننده در این بازار نمی‌تواند بقا پیدا کند زیرا تولید با تورم درگیر است، یعنی قیمت تمام شده کالا حداقل ۵۰ درصد افزایش می‌یابد، اما قیمت ارز صادراتی به این میزان افزایش پیدا نکرده است. همچنین به دلیل مشکل FATF و سوئیفت، به واسطه نیاز دارد و این واسطه بخشی از درآمد صادرکننده را تصاحب می‌کند و صادرکننده دوباره متضرر می‌شود

در  شرایط   فعلی   صادرکننده   نمی‌تواند  بقا   داشته   باشد

دانشمند درباره تاثیر سیاست‌های فعلی بر صادرات تاکید کرد: سیاست باید به صورتی باشد که نرخ خرید ارز صادراتی با تورم تطبیق پیدا کند. در غیر این صورت صادرکنندگان از بازار حذف می‌شوند.

او در واکنش به صحبت‌های رئیس کمیسیون مجلس درباره سیاست‌های ارزی بانک مرکزی بیان کرد: اصلا چه سیاستی داریم که بخواهد تاثیر مثبت یا منفی بگذارد؟ ما سیاست کلانی در خصوص تجارت نداریم. 

این فعال اقتصادی درباره سیاست مناسب بانک مرکزی برای تجارت اظهار داشت: سیاست ارزی بانک مرکزی باید به این صورت باشد که ارز حاصل از صادرات را به قیمت مشخص بخرد و زمانی که آن ارز به سیستم بانک تحویل داده شد، همان هنگام به صورت ریالی به حساب صادرکننده واریز شود.

دانشمند افزود: در ثانی باید تغییرات در نرخ ارز متناسب با تورم باشد. برای مثال وقتی شخصی می‌خواهد بخاری تولید و صادر کند، صادرات بخاری آن ناشی از نیروی کارگر با تورم ۵۰ درصد است، انرژی موردنیاز تولید با تورم ۵۰ درصد همراه است، مواد اولیه تولید با تورم ۵۰ درصد است.

او خاطرنشان کرد: هنگامی که تولید با تورم درگیر است، یعنی قیمت تمام شده کالا حداقل ۵۰ درصد افزایش می‌یابد، اما قیمت ارز صادراتی به این میزان افزایش پیدا نکرده است پس صادرکننده در این بازار نمی‌تواند بقا داشته باشد.

این اقتصاددان همچنین درباره دیگر سیاست‌های بانک مرکزی عنوان کرد: کسی که کالای ایران را می‌خرد با کیف پر دلار آن را خریداری نمی‌کند زیرا به دلیل نداشتن FATF و محروم بودن از سیاست‌های بانک جهانی مانند سوئیفت و غیره، نمی‌توانیم از ابزار تجاری دنیا استفاده کنیم و برای تجارت واسطه درست می‌کنیم.

دانشمند در پایان تاکید کرد: این واسطه بخش عمده‌ای از درآمد صادرکننده را تصاحب می‌کند و باز صادرکننده متضرر می‌شود. همه اینها به دلیل حل نشدن FATF و سوئیفت و امثالهم توسط بانک مرکزی است.

با توجه به صحبت‌های این کارشناس و دیگر کارشناسان می‌توان گفت صادرات فعلی ایران نه در مسیر توسعه است و نه برای توسعه ایران کاربرد دارد. حتی همین اندک صادرات نیز توسط سیاست‌های اشتباه رو به نابودی است.