ایمان ربیعی

قیمت دلار در بازارهای غیررسمی 30 هزار تومان شد و در صرافی‌های بانکی به نرخی برابر با 28 هزار و 900 تومان به فروش رسید.

 دلار در حالی به مرز روانی 30 هزار تومان طعنه می‌زند که بررسی‌ها نشان می‌دهد افزایش نرخ دلار در این دو سال با سرعتی باورنکردنی همراه بوده است. دلار در سال 1357 قیمتی در محدوده هفت تومان داشت، آغاز جنگ تحمیلی عامل مهم رشد قیمت‌ها در بازار ارز در دهه 60 بود و پس از آن نیز اقتصاد ایران همواره به صورت رسمی و غیررسمی با تحریم دست و پنجه نرم کرده است. تحریم‌های نفتی، تحریم‌های بانکی، تحریم فروش کالاهای استراتژیک به ایران، تحریم در سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی، تحریم سرمایه‌گذاری خارجی در ایران، تحریم فروش بنزین و حالا تحریم‌های نفتی. در این میان سیاست‌های پولی و مالی، وابستگی به نفت، سیطره بالای دولت در اقتصاد و خلق پول و عدم مهار نقدینگی خود بر این آتش دمیده‌اند.

 همه اتفاقات پیشین سبب شد بازار ارز همواره روندی افزایشی را تجربه کند و نرخ تورم نیز به واسطه در رفتن لنگر نرخ ارز افزایش یابد. در طور 40 سال قیمت دلار از 7 هزار تومان به محدوده چهار هزار تومان در سال 1396 رسید و خروج ترامپ از برجام، یکی از مهمترین دستاوردهای دیپلماسی ایران؛ زمینه را برای رسیدن قیمت دلار از چهار هزار تومان به 14 هزار تومان در پایان سال 1398 فراهم کرد. در این میان در برخی دوره‌ها بهای دلار افزایشی بیش از این رقم را نیز تجربه کرد، اما در پایان سال 1398 دلار در محدوده قیمتی 14 هزار و 900 تومان در صرافی‌های بانکی قرار داشت. حالا در کمتر از هفت ماه بهای دلار به محدوده 30 هزار تومان رسیده است.

 به این ترتیب بهای دلار در کمتر از 7 ماه رشدی برابر با 15 هزار تومان را شاهد بوده است و این بدان معناست که بحران اقتصاد ایران در این حوزه بحرانی واقعی است.

خط انتقاد از دولت

 حالا قالیباف، رئیس مجلس از یک سو به کاهش ارزش پول ملی انتقاد می‌کند و دیگری از دلار 50 هزار تومانی سخن می‌گوید. فضای سیاسی پیشاانتخابات شرایط را برای انتقاد از دولت مستقر فراهم کرده است تا سوگیری پیکان آن چنان باشد که دولت مسئول تمامی اتفاقات رخ داده شناخته شود حال آنکه کاسبان تحریم و کسانی که از آن‌ها با صفت دلواپسان یاد می‌شود حتی در دوره برقراری برجام با شدت و حدت برجام را قراردادی بی مورد و مشکل‌آفرین برای ایران می‌دانستند. به استناد همین موضوع البته اف‌ای‌تی‌اف پذیرفته نشد و مخالفان می‌گفتند این کنوانسیون تاثیری بر وضعیت اقتصادی ما در دوره تحریم ندارد.

 دلار میلی به مهار دارد؟

 افزایش قیمت دلار در حالی رخ می‌دهد که بارها و بارها مسئولان بانک مرکزی هشدار داده‌اند که مردم از سرمایه‌گذاری در بازار ارز پرهیز کنند، وعده کاهش نرخ از میانه تیرماه چندین بار از زبان مقامات ارشد بانک مرکزی تکرار شده است. همتی خود در صفحه شخصی‌اش بارها تاکید کرده است خبرهای خوبی را در دست دارد. او در پست‌های مکرر خود در فضای مجازی، عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات غیرنفتی، بلوکه شدن منابع ایران در خارج از کشور و تشدید تحریم‌ها را عواملی برای رشد قیمت‌ها در بازار دانسته و همواره وعده داده است که اخبار خوشی در راه است.

با این حال در همین دوره زمانی کوتاه که قیمت‌ها در بازار به وضعیتی بحرانی رسیده‌اند هیچ کدام از اتفاقات نتوانسته‌اند زمینه را برای کاهش نرخ فراهم کنند.

حالا اما همتی بار دیگر تاکید کرده است اخبار خوشی در راه است؛ وعده‌ای که تحقق آن با توجه به رویه ماه‌ها و بلکه سال‌های اخیر بانک مرکزی، باورپذیر نیست. وی در آخرین پست اینستاگرامی‌اش تلاش کرده است پشت پرده‌ها را فاش نکند و با اعلام اینکه بعدا خواهد گفت، تلاش کرده است ابهاماتی را درخصوص دلایل افزایش قیمت‌ها در بازار ارز ایجاد کند. این در حالی است که پیش‌تر نه فقط کارشناسان که حتی فعالان بازار دلیل رشد قیمت‌ها را قرار گرفتن در لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف و محدودیت‌های بانکی و تشدید تحریم‌ها عنوان کرده بودند. وی البته تاکید کرده است: بانک مرکزی اجازه نداده است که واضعان تحریم به هدف اصلی خودشان در دو سال گذشته، که همانا فروپاشی اقتصاد کشور بود، برسند.

وی تاکید کرده است: در اوج فشار حداکثری و بعد از دو سال مقاومت بانک مرکزی در خط مقدم جنگ اقتصادی و درمقابل شدیدترین و بی‌سابقه‌ترین تحریمهای پولی و بانکی و علیرغم محدودیت دسترسی به درآمد‌های ارزی کشور، بانک مرکزی با تمرکز بر تأمین کالاهای اساسی، دارو و مواد اولیه موردنیاز واحدهای تولیدی، نیازهای اساسی و ضروری کشور را با تمام سختی‌ها به خوبی و کفایت تامین کرده و اجازه نیز نداده است که واضعان تحریم به هدف اصلی خودشان در دو سال گذشته، که همانا فروپاشی اقتصاد کشور بود، برسند.

همتی بار دیگر تاکید کرده است اخبار خوشی در راه است؛ وعده‌ای که تحقق آن با توجه به رویه ماه‌ها و بلکه سال‌های اخیر بانک مرکزی، باورپذیر نیست. وی در آخرین پست اینستاگرامی‌اش تلاش کرده است پشت پرده‌ها را فاش نکند و با اعلام اینکه بعدا خواهد گفت، تلاش کرده است ابهاماتی را درخصوص دلایل افزایش قیمت‌ها در بازار ارز ایجاد کند

وی تاکید کرده است: با افزایش نرخ ارز در چند هفته اخیر، که در مورد دلایل آن به موقع خود توضیح خواهم داد، هجمه‎های سازمان یافته و بعضاً با هدف‌های خاص، علیه بانک مرکزی آغاز شده است. با وجود  سختی‌ها و دشواری‌ها، کنترل نرخ ارز دغدغه مهم بانک مرکزی است، مردم عزیز مطمئن باشند بانک مرکزی بدون توجه به حواشی، به تلاش خود برای ثبات‎سازی بیشتر در بازارها و انشاالله عبورمطمئن از آخرین مراحل فشار حداکثری، ادامه خواهد داد.

وی در بخش دیگری از این یادداشت نوشت: این روزها بعد از طرح مکانیزم ماشه، اخباری در مورد قطع کامل ارتباط نظام مالی ایران مطرح می شود، فارغ از قابلیت عملیاتی داشتن و میزان تأثیر عملی آن، متأسفانه تأثیر روانی آن دربازار ارز سایه افکنده است، درحالیکه درمقابل آن، خبرهای مثبتی از منابع مسدودی دارم. همانطور که قبلا ًگفتم روند عرضه و معاملات حواله های ارزی در بازار دوم، در بستر سامانه نیما، بخصوص سه ماهه اخیر، بهتر از قبل شده است.

صادرکنندگان بالغ بر ۸ میلیارد دلار از تعهدات ارزی ۲۷ میلیارد دلاری ایفا نشده، مربوط به پروانه‌های صادراتی سال‌های ۱۳۹۷-۱۳۹۸خود را، به تدریج به چرخه اقتصاد کشور آورده و مانده تعهدات آنها به حدود۱۹میلیار دلارکاهش یافته است. میانگین وزنی نرخ ارز در سامانه نیما نیز، با روند کاهشی به محدوده ۲۳ هزار تومان به ازای هر دلار رسیده است،که البته تأثیرخود را بتدریج درنرخ های بازار نشان خواهد داد.

بازار به کدام سمت می‌رود؟

رشد بهای ارز حالا تاثیر خود را در همه بازارها آشکار کرده است. بهای هر قطعه سکه تمام بهار آزادی از 15 میلیون تومان فراتر رفته است. قیمت‌ها در بازار خودرو روندی افزایشی را تجربه می‌کند و بهای هر متر مربع واحد مسکونی در تهران به بیش از 24 میلیون تومان رسیده است.

 در سایر بازارها نیز افزایش قیمت لوازم خانگی، موبایل، لپ تاپ و سایر کالاهای بادوام گزارش می‌شود. این بدان معناست که حالا بازارها به مرحله‌ای غیر قابل بازگشت رسیده‌اند. تجربه نشان می‌دهد در دوره‌های تنش ارزی، قیمت‌ها هم‌پای نرخ دلار بالا می‌روند و در دوره‌های مهار بازار که اغلب به صورت دستوری اتفاق می‌افتد، بازگشت قیمت در سایر بازارها بسیار کند و بطئی است به طوری که درنهایت چسبندگی قیمت‌ها و انتظارات تورمی مانع از بازگشت به وضعیت پیش‌بینی می‌شود.

بسیاری از تحلیل‌گران تغییر وضعیت را منوط به نتیجه انتخابات آمریکا می‌دانند، اما نکته اساسی اینجاست که حتی اگر نتیجه منجر به کاهش بهای دلار در بازار شود، نمی‌تواند زمینه را برای بازگشت سایر کالاها فراهم کند و تورمی کوبنده زندگی طبقات مختلف درآمدی را تحت فشار قرار می‎دهد.