کامران عظیمی

اگر اغماض‌ و آسان‌گیری‌های ما بخشی از اصلی‌ترین کارکردهای استیتمنت‌ها یا بیانیه‌های هنری را در این سال‌ها به فراموشی کشانده، اما نادیده گرفتن اصالت‌های استنادی این متن‌ها می‌رود تا آن‌ها را از معنای وجودی‌شان به تمامی تهی کند. با وجود همه‌ اختلاف تعبیرهایی که می‌تواند حول و حوش موجودیتی با عنوان بیانیه‌ هنری شکل بگیرد، به نظر می‌رسد دست کم در یک نقطه یعنی ماهیت متنی استیتمنت‌ها بتوان به توافقی دست پیدا کرد. در شرایطی که استیتمنت‌ها به عنوان بخشی از رخدادهای هنری و حتی گاه خود در جایگاه اثر هنری معرفی می‌شوند، بیانیه‌نویسی می‌تواند واجد هر دو تعریف از متن باشد؛ یعنی نوشتار و هم پدیده‌ای که در ساحت خلق قرار می‌گیرد. اگر چنین توافقی در کار باشد، پس آیا اولین و مهم‌ترین پرسش‌ها از چیستی بیانیه‌های هنری، پرسش از اصالت آن‌ها نخواهد بود؟ 

ابعاد چندگانه‌ای را می‌توان در شناسایی اصالت‌های بیانیه هنری در نظر داشت، اما مجموعه‌ این‌ها را می‌شود به ارزش‌های استنادی متن‌ها هم تعبیر کرد. فقدان چنین ارزش‌هایی اگر برای مخاطبِ لحظه‌ایِ رخدادهای هنری امری ناملموس یا کم اهمیت جلوه کند، اما قدر مسلم برای دنبال‌کنندگانِ جدی‌تر رخدادهای هنری، همینطور برای پژوهشگران و منتقدان هنری این‌گونه نخواهد بود. استیتمنت هنری در جایگاه پدیده‌ای که موجودیتش با هنر معاصر گره خورده، و در بخشی از اصلی‌ترین کارکردهایش زمینه‌مند ساختن اثر هنری را دنبال می‌کند، در فضای هنری از این حیث هم با سوء‌تفاهم‌هایی جدی همراه شده است. این واقعیت که شمار قابل‌توجهی از رخدادهای هنری این روزهای ما، اساساً در توجیه ضرورت همراهی‌شان با یک بیانیه‌ هنری چندان قانع‌کننده ظاهر نشده‌اند، تردیدهایی جدی را درباره‌ اصالت وجودی آن‌ها برمی‌انگیزد. به عبارت دیگر غیرضروری بودن بیانیه‌ هنری در همراهی با اثری که سازوکار تولید و ارائه‌ آن بر ایده و محتوایی متمرکز استوار نیست، معنای وجودی آن را به خودی خود از اعتبار ساقط خواهد کرد. مشاهده‌گری صرف در بازنمایی‌های تصویری و خصلت‌هایی از این دست، که در عین واجد بودن حساسیت‌ها و کیفیت‌های بصری، اغلب فاقد موضع‌گیری مشخص هنرمند در قبال موضوع هنر است، اغلب جای چندانی را برای زمینه‌مند ساختن اثر باقی نمی‌گذارد و هر تلاشی در این جهت می‌تواند به نتیجه‌ای ساختگی و فاقد اصالت منجر شود. به این ترتیب عوارض چنین بی‌توجهی چشمگیری به مصداق‌های زیرپا گذاشتن اصالت متن‌ها اگر امروز تاثری را برنمی‌انگیزد اما مطمئناً بیش از همه جریان پژوهش و مستندنگاری‌های آتی در عرصه‌ رخدادهای هنری را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد.