بیتا یاری

شبکه توسعه آقاخان* رسماً با جایزه پیترن** به‌منظور پاسداشت یک‌ عمر فعالیت هنری محمدرضا شجریان، به دلیل اثرگذاری ماندگار بر میراث موسیقیایی جامعه بشری، مهارت یکتای هنری و تأثیر مداوم بر لایه‌های اجتماعی که او را شایسته دریافت این جایزه معرفی کرده بود اعلام موجودیت کرد و آن چنانکه خبر اهدای این جایزه به‌سرعت برق و باد در شبکه‌های مجازی می‌پیچید خبر از حضور یک فستیوال نوظهور جایزه محور برای موسیقی می‌داد که با توجه به صبغه پر شهرت و اعتبار جایزه معماری آقاخان این جایزه نیز توجهات زیادی را به خود جلب کرد. علاوه بر آن، مبلغ 500 هزار دلار آمریکا که برای جوایز آقاخان در نظر گرفته ‌شده بود و در اختتامیه فستیوال به نسبت میان برندگان و تقدیرشوندگان تقسیم شد؛ آن‌قدر قابل‌توجه بود که نگاه‌ها را به آن جدی‌تر کند. آن‌هم زمانی که در فستیوال 3 روزه لیسبون هر یک از 14 برگزیده مدعو حدود 25 دقیقه برای حضار کنسرت اجرا کردند تا مهارت و توانایی خود را نیز به رقابت بگذارند و سرانجام با برتری مصطفی سعید نوازنده مصری عود که همراه با نوازندگی آواز نیز سر می‌داد به پایان رسید؛ اما اجرای گروهی موزیسین‌های ایرانی شرکت‌کننده در این رقابت در مراسم اختتامیه، نحوه انتخاب موزیسین‌ها و همچنین نحوه برگزاری مسابقه مواردی بود که مانع از تأیید و اعتبار یافتن این جایزه در بین اهالی فن شد. 

چراکه در وهله اول علاقه‌مندی این فستیوال به بهره‌گیری از نام پرآوازه شجریان آن ‌هم در گام نخست اعلام موجودیت، نقش پررنگی داشت ازآن‌رو که حتی به درخواست بنیاد آقاخان اجرایی در اختتامیه نیز به خوانندگی مژگان، دختر سوم استاد شجریان، که بسیاری او هنرجویی می‌دانند که تا خواننده شدن راه درازی دارد، با دیگر موزیسین‌های ایرانی حاضر در فستیوال ازجمله استاد داریوش طلایی انجام شد که بیش از آنکه موجب تفاخر ایرانیان باشد به علت خوانندگی ضعیف دید مثبتی حاصل نکرد آن هم زمانی که نسیم ثیابی خواننده پرتوان در فستیوال حضور دارد. بسیاری پذیرش آن اجرا را از جانب داریوش طلایی نوعی احترام بیش‌ازحد به میزبان دانسته و حتی آن را در رودربایستی و تعارف ماندن طلایی تعبیر کردند. چراکه این اجرا، با ترکیبی از یک چنین موزیسین‌ها و خواننده، در عالمی غیرازاین فستیوال هرگز امکان وقوع ندارد. 

هیات ژوری این فستیوال با انتخاب موزیسین‌ها و ارسال ایمیل از آنها برای حضور در رقابت نهایی دعوت به عمل‌آورد و آنچه با مرور اسامی موزیسین‌های ایرانی مدعو در این فستیوال، چه در بخش تقدیر از اساتید و چه در بخش رقابتی، جلب‌توجه می‌کرد میزان آشنایی ژان دورینگ موسیقی‌شناس مشهور فرانسوی از آنها است. هرچند او تنها یکی از 5 نفر هیات ژوری بوده است، اما نمی‌توان منکر نظر حمایتی نه صرفاً انتخاب برترین‌ها از جانب او، در معرفی برخی از موزیسین‌های مدعو به این فستیوال جهت رقابت نهایی شد. آن چنانکه حضور آرش محافظ به‌عنوان نوازنده سنتور به علت شناختی است که دورینگ از او به‌عنوان فعال در حوزه موسیقی نوکلاسیک ایرانی و همچنین به‌عنوان یک موسیقی‌شناس دانش‌آموخته از خویش دارد. ضمن آنکه حضور شاهو عندلیبی نوازنده نی گروه شهناز، متعلق به استاد شجریان، هم پرسش‌برانگیز بود و این سوال را به ذهن می‌رساند که آیا هیات انتخاب به‌درستی نسبت به نوازندگان نخبه نی در ایران آگاهی دارند یا خیر؟ در کنار این‌ها شیوه برگزاری رقابت در این فستیوال بسیار موردتردید نخبگان و اساتید قرار دارد که چگونه می‌توان در هر ژانری و هر سازی و یا آوازهای مناطق مختلف جغرافیای اسلام را با هم در یک رقابت یکجا شرکت داد و مابین آنها قضاوت کرد؟ اگر ماهیت و ذات هنری در این رویداد موردتوجه نبود می‌توانست چنین فضای رقابتی‌ای را که در آن نوازنده یا خواننده با هم به رقابت می‌پردازند فارغ از جنس موسیقی و سازوآواز، آن‌گونه که در موسیقی پاپ ممکن است را فراهم نمود اما درجایی که هیات ژوری و بنیاد رسمی آقاخان برای توجه به فعالیت هنری و دستاورد شگرف موسیقایی تأسیس‌شده است این‌گونه ایجاد فضای رقابت شبهه‌برانگیز است چراکه در عالم هنر ژانرهای گوناگون موسیقی‌ با یکدیگر قابل‌رقابت نیستند چیزی که در عالم تجارت ممکن است.

پی‌نوشت‌ها:

*آقاخان نام لقبی موروثی امام اسماعیلیان است و نخستین بار فتحعلی شاه قاجار، به حسنعلی شاه، چهل و ششمین امام اسماعیلیه، لقب «آقاخان» را اعطا کرد و از آن زمان به بعد، امامان اسماعیلیان با لقب احترام‌آمیز «آقاخان» خطاب می‌شوند و در پیش از انقلاب نیز همانند خاندان سلطنتی «والاحضرت» خطاب می‌شدند. 

**جایزه پیترن بنیاد آقاخان صرفاً برای دستاورد استثنایی هنری که ارزش‌های پلورالیزم فرهنگی و انسان‌دوستانه را نشان می‌دهد به موزیسین حرفه‌ای یا یک سازمان اهدا می‌شود.