فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

فیلم «خانم یایا» داستان دو باجناق است که پس از فوت پدر زنشان راه او را در پیش گرفته و به بهانه تجارت در چین گریزی هم به پاتایا می‌زنند؛ اما رویارویی آنها با یک دوست قدیمی موقعیتشان را به خطر می‌اندازد. به گونه‌ای که مجبور می‌شوند برای عدم انجام هیچ رفتار غیر‌اخلاقی‌ به شخص به‌ظاهر دوست خود حق‌السکوت پرداخت کنند. در حقیقت این فیلم صرفاً با یک ایده تک بعدی درگیری ذهنی دو باجناقی را که در قید‌و‌بند ترس از زیر پا‌گذاشتن آداب‌و‌رسوم، سنت، جایگاه و موقیعیت اجتماعی به‌سر می‌برند را به معرض نمایش می‌گذارد. بطوریکه به قول شخصیت‌های اصلی داستان رعایت این هنجار‌ها و قوانین، مانعی برای تفریح کردن آنها در کشوری موسوم به محل خوشگذرانی می‌شود. صرف‌نظر از اینکه شاهد چیدمان مجموعه‌ای از سکانس‌های پوچ، بی سرو‌ته و بدون هیچ ژانری در این فیلم هستیم، می‌توان گفت تنها نکته این نمایش رفتار توریست های ایرانی به کشور‌های آسیایی همچون تایلند و پاتایاست که رفتاری بدور از اخلاقیات را به نمایش می‌گذارند؛ سرزمین هایی که افراد به یکباره با برداشته شدن موانعی تحت عنوان شرع، عرف و اخلاق با حجم زیادی از آزادی روبرو می‌شوند؛ از اینرو می‌توان گفت فیلم «خانم یایا» به نوعی رفتار‌های افراطی و لودگی‌های توریست‌های ایرانی را در مسافرت به کشور‌های آسیایی با زبان به ظاهر طنز تقبیح می‌کند. 

درحقیقت از منظر آسیب‌شناسی می‌توان گفت افراد در جامعه ایرانی در بستر فرهنگی رشد کرده‌اند که از دوران طفولیت تا به بزرگسالی به کرات با آموزه های اخلاقی و دینی سروکار داشته‌است بطوریکه در هیچ ملتی به اندازه ایران از اخلاق، شرافت و انسانیت سخن گفته نشده است. اخلاقیاتی که با واژه‌های مختلفی همچون انسانیت، خدا، پیغمبر، صداقت، شرافت، راستگویی، پاکی وجدان، وطیفه، مسئولیتو غیره در زندگی و عمل ما به ظاهر نمود داشته است؛ بر‌این اساس نکته حائز اهمیت آن است باوجود رشد یافتن در چنین بستری، پس چرا عملکرد اعضای چنین جامعه‌ای گویای چیز دیگری است که بازتاب اخلاق، معنویت، انسانیت در زندگانی آنان نیست! 

بر این اساس باتوجه به مطالب مطرح شده روانشناسان بر‌این باورند نهادینه شدن فرهنگ آزادی کاری بسیار سخت و طاقت‌فرسا قلمداد می‌شود. چراکه برای داشتن آزادی هر شخصی در هر سطح و طبقه‌ای که باشد باید سهم خویش را بپردازد تا این مهم به دست آید. ازاینرو از منظر آسیب‌شناسی می‌توان آزادی را به دو صورت مثبت و منفی در‌نظر گرفت که در اینجا مقصود «آزادی منفی» است؛ به تعبیری «آزادی منفی» عبارت است از نداشتن موانع؛ اینکه بر سر  فعالیت‌هایی که فرد مایل به انجام آنهاست کسی اعم از دولت، اجتماع و نهادهای اجتماعی و یا افراد مانعی ایجاد نکنند. بر این اساس به واقع تا مادامی‌که افراد تلاشی برای رعایت اصول اخلاقی و آموزه‌های انسانی درزندگانی خویش نداشته باشند، به حقوق شهروندی یکدیگر احترام نگذارند و همچنین هنجار‌شکن و قانون‌گریز باشند،  بستری برای فرهنگ سازی‌ و بهره‌مندی از آزادی صورت نخواهد گرفت. 

پیرو مطالب ذکر شده می‌توان چنین استدلال کرد هنگامیکه سخن از آزادی و برداشتن موانع به میان می‌آید، همه افراد طالب و خواستار آن هستند؛ اما اگر برنامه‌ای مدون برای استفاده و بهره‌مندی از آن نداشته باشند، بی‌شک آزادی دردی را دوا نمی‌کند و چه بسا آنان را در گرداب سردرگمی فرو‌خواهد کشاند. بر این اساس یکی از عواملی که باعث می‌شود تا شاهد این حجم از هنجارشکنی مسافران ایرانی به کشور‌های آسیایی باشیم سبک زندگی ناشی از توسعه‌یافتگی و بی‌توجهی به رعایت اخلاقیات و قانون‌گرایی است. از اینرو اگر خانواده‌ها از همان ابتدای دوران کودکی بجای تاکید ظاهری و شفاهی بر اخلاقیات، شرافت و انسانیت، قدری در عملکرد خویش به رعایت این اصول پایبند باشند و رعایت قانون و قاعده‌مندی را در کانون سبک زندگی خویش استوار سازند، بی‌تردید چارچوب رعایت از هنجار‌ها در فکر و اندیشه فرزندانشان نهادینه می‌شود و به این ترتیب می‌توانند سرمایه‌های اجتماعی مفید و معقولی را به ایران عزیزمان تحویل دهند.