آسو محمدی

سیاهی شب سایه انداخته روی اتوبان امام علی. اتوبان، در اوج ساعت ترافیک، شلوغ است و پرهیاهو. هیاهویش بادی شده پیچیده روی پل‌ها و خیابان‌ها؛ چنان غلغله‌ای که تمام شهر را درنوردیده است. 

برای نوشتن گزارشی از شب‌های تهران به خیابان 30تیر آمده‌ام. شهرداری تهران چند وقتی است که به دنبال شبانه کردن ۱۲ نقطه از شهر برای توسعه حیات شبانه است. حیات شبانه‌ای که در ماه رمضان بیشتر از هر موقع سال رونق دارد. تهران خسته و پرولوله، چند سالی است که شب‌های رمضانش، برای آدم‌های از کار و زندگی شلوغ خسته‌اش، برنامه دارد. آدم‌های تهران چند ساعتی که از موعد افطار می‌گذرد، راهی خیابان‌های شهرشان می‌شوند، دور میزهای کافه‌ها می‌نشینند، گپ می‌زنند و ساعت به حوالی ۳ یا ۴ صبح که می‌رسد راه خانه را در پیش می‌گیرند. آن‌ها حالا راویان جدیدی از «زندگی شبانه» تهران هستند.

به زندگی شبانه در شهر علاقمند هستم

به خیابان 30تیر می‌روم؛ 30تیر پاتوق است. «مرتضی» ۲۸ ساله، ساعت ۱ بعد از نیمه شب به همراه دوستان هم سن و سال خودش، از خانه‌اش در همان حوالی 30تیر راهی کافه‌ای با میزهای معروف به «سوشال» شده تا بیشتر با مردم گپ بزند. او به «توسعه ایرانی» می‌گوید: «من چندین بار است که در شب‌های ماه رمضان بیرون می‌آیم و به زندگی شبانه در شهر علاقمند هستم. من سه سال در مالزی زندگی کرده‌ام و با اینکه این کشور هم مسلمان‌نشین است، اما بخش زندگی شبانه آن از دیگر بخش‌های مربوط به گردشگری جدا است و آورده مالی بسیار خوبی برای این کشور دارد. الان یک سری کشور هستند که در آمدشان فقط از توریسم به دست می‌آید و همین زندگی شبانه به آن‌ها خیلی کمک می‌کند. به نظر من این تفریحات شبانه بر سبک زندگی آنها تاثیر خوبی گذاشته است. مثلا در لندن یک باشگاه بدنسازی تا صبح باز است و کسانی که می‌خواهند شب ورزش کنند می‌توانند به این باشگاه بروند. این امکانات باعث می‌شود شهرها شب‌ها زنده باشند و کسانی که سبک زندگیشان بیشتر بر محور شب می‌چرخد، حس بهتری داشته باشند.»

شب‌های تهران خیلی قشنگ‌تر از استانبول است

«نیمای» ۲۵ساله که روزگاری استانبول را با آن زرق و برق همیشگی‌اش، برای زندگی انتخاب کرده بود حالا چند سالی است که به کشور برگشته؛ «شب‌های استانبول کجا؟ تهران کجا؟! شب‌های تهران خیلی قشنگ است، خیلی قشنگ‌تر از شهر آن‌ها.»

نیما اولین بار است که ساعت ۱ شب به دل تهران زده تا با دوستانش گپ شبانه داشته باشد در پیاده‌روهای 30تیر: «من یک سال در استانبول زندگی کردم و در این یک سال می‌دیدم که مردم این شهر که از نظر فرهنگی شاید بیشتر به ما نزدیک باشند، در مناطقی از شهر دور هم جمع می‌شوند و با هم گفت‌وگو می‌کنند و از نظر گردشگری هم برایشان خیلی مفید است. اما شهر ما شهر قشنگی است. ما هم می‌توانیم شب‌های تهران را بستری برای مردمی کنیم که دوست دارند شب‌ها در خیابان باشند. مواقعی هست که ما بعد از اینکه به سینما می‌رویم و یا جای دیگری بوده‌ایم، دلمان می‌خواهد برویم یک جایی بنشینیم و چیزی بخوریم. اما در اغلب مواقع تهران از ساعت ۱۱ یا ۱۲ شب به بعد تعطیل می‌شود و عملا جایی برای استراحت کردن شبانه در شهر وجود ندارد. من شنیدم که شهرداری طرحی دارد که مناطقی را در تهران برای زندگی شبانه در نظر گرفته است. اگر این اتفاق بیافتد و امکانات دیگری در کنار رستوران‌ها و کافه‌ها هم در اختیار مردم قرار بگیرد، می‌تواند حتی به توسعه اقتصادی شهرها کمک کند.»

زندگی شبانه فرهنگ گفت‌وگو و تعامل را شکل می‌دهد

«حسینِ»۳۲ ساله به کشورهای زیادی سفر کرده و شب‌ها و تفریحات مردم را در شب‌ها دیده است: این شهروند به «توسعه ایرانی» توضیح می‌دهد: «من نایت‌لایف کشورهایی مثل هلند، ایتالیا و انگلیس و چند کشور اروپایی را دیده‌ام. در تمام این کشورها «نایت لایف» بخش مهمی از زندگی مردم را تشکیل می‌داد. به نظرم زندگی شبانه به سالم‌سازی زندگی جوانان هم می‌تواند کمک کند. به جای اینکه همه بخواهند همیشه در یک خانه جمع بشوند و تفریحات غیرسالم داشته باشند، می‌توانند شب‌ها بیرون بیایند و چند ساعتی را در آرامی شب دور یکدیگر بگذرانند. من خودم اهل صبح بیدار شدن و شب زود خوابیدن هستم اما دوستانی دارم که دوست دارند در شب ورزش کنند، دوچرخه‌سواری کنند، کتاب بخوانند یا خوش بگذرانند. بنابراین اگر در شب فضایی باشد که جوانان بتوانند علاوه بر غذا خوردن، تفریحات دیگر هم داشته باشند، خیلی خوب است. الان به خاطر اینکه شهرهای ایران زندگی شبانه ندارند، بیشتر مردم شبشان را پای برنامه‌های تلویزیونی یا ماهواره‌ای می‌گذرانند. اما اگر این زندگی شبانه شکل بگیرد، مردم می‌توانند با بیرون آمدن از خانه‌ها، فرهنگ گفت‌وگو و تعامل را شکل بدهند.»

کاش بگذارند شب‌های رمضان ادامه داشته باشد

«کاش بگذارند این شب‌های ماه رمضان ادامه داشته باشد، تهران به این مردم تا خود صبح نیاز دارد و مردم به تهران»؛ این خلاصه کلام آنها است؛ «در بقیه شهرهای دنیا زندگی شبانه وجود دارد. همین که تو بدانی اگر ساعت ۱ شب دلت خواست بیرون بروی و با کسی هم صحبت بشوی، جایی وجود دارد، همین مایه دلگرمی است. زندگی شبانه باعث می‌شود که همه بیرون بیایند و با هم حرف بزنند. این موضوع باعث فرهنگ‌سازی بیشتر هم می‌شود.»

زندگی شبانه می‌تواند به سالم‌سازی زندگی جوانان هم کمک کند. به جای اینکه همه در یک خانه جمع بشوند و تفریحات غیرسالم داشته باشند، می‌توانند شب‌ها بیرون بیایند و چند ساعتی را در آرامی شب دور یکدیگر بگذرانند

در طول سال، شب که از ۱۱ می‌‌گذرد، ترس می‌افتد به دل شهروندان به ویژه زنانی که در خیابان هستند؛ زنان بیشتر از مردان حس ناامنی دارند و تک‌وتوک زنی را در مواقع دیگر سال می‌بینی که کنار خیابان قدم بزند. «مریم» ۲۵ ساله، اما حالا ساعت ۳ در خیابان است. به همراه دوست‌هایش در کافه‌ای پرسرو صدا. مریم به «توسعه ایرانی» می‌گوید: «ما همین که ماه رمضان شد زمان بیرون رفتمان دیرتر شد. اگر ادامه داشته باشد خیلی بهتر است. کسانی که صبح سرکار می‌روند، شب‌ها می‌توانند با خیال راحت‌تری بیرون بروند. من خودم به عنوان یک زن در این شب‌ها حس بهتری از بیرون آمدن از خانه داشته‌ام. در این شب‌ها من از اینکه ساعت ۳ شب با ماشینم بیرون می‌آمدم و در شهر گشت می‌زدم، وقتی می‌دیدم که بعضی از خیابان‌ها روشن هستند و مردم در پیاده‌روها یا کنار ون‌ها ایستاده‌اند و درحال خوشگذرانی هستند، حس امنیت بهتری پیدا کردم. حس ترسم در این شب‌ها خیلی کمتر از شب‌های دیگر بود. ما آنقدر در شهرمان تفریح نداریم. بنابراین همین شب‌زنده‌داری‌ها می‌تواند خودش یک تفریح باشد. اما موضوع مهم دیگر موضوع امنیت است. اگر ما می‌خواهیم مناطقی از شهر را به زندگی شبانه اختصاص بدهیم باید فکر بهتری برای امنیت شهر کنیم. احساس امنیت در شهرها به ویژه برای زنان بسیار مهم است و گسترش زندگی شبانه در شهر می‌تواند به زنان حس بهتری بدهد.»

شهر خیلی سرزنده‌تر شده

رمضان که می‌شود، زندگی «کافی‌من»ها هم فرق می‌کند. حوالی ۲ و نیم شب است و آنها همچنان خودکار و کاغذ به دست در حال گرفتن سفارش‌ هستند. «جو خیلی باحال‌تر شده، شهر خیلی سرزنده‌تر شده.» آرینِ ۲۱ ساله چهار سالی است که کافی‌من است و می‌گوید شب‌های ماه رمضان برایش متفاوت‌تر از همیشه است؛ «الان ساعت ۲ و نیم شب است اما مثل سر شب است. گرچه سیستم زندگی ما به هم ریخته؛ قبلا دیگر ساعت ۱۲ ونیم خانه بودیم حالا به زور ساعت ۴ و نیم می‌خوابیم. اما مردم به ما مراجعه می‌کنند و اظهار خوشحالی می‌کنند از اینکه ما تا نصفه شب باز هستیم. بسیاری از مشتری‌های ثابت ما ساعت ۱۱ به اینجا می‌آیند و تا ساعت سه و چهار صبح هم می‌نشینند. من فکر می‌کنم اگر در شب‌های دیگر به غیر از شب‌های ماه رمضان، شهر تهران همین‌طوری در شب‌ها زنده باشد، حتی برای سلامت روان جوان‌ها هم مفید است. هرچند ممکن است خیلی‌ها زندگی شبانه را دوست نداشته باشند اما برای بسیاری از جوان‌ها شب‌های تهران خیلی جذاب‌تر است. اگر زندگی شبانه گسترش پیدا کند می‌توانیم در همه شب‌های سال شور و نشاط بیشتری را شاهد باشیم.»

او ادامه می‌دهد: «از نظر مالی زیاد به ما کمکی نشده است اما از نظر روحی ما خیلی بهتریم. چون مردم سرزنده‌تر هستند و همین انرژی آن‌ها به ما هم انرژی می‌دهد. گرچه تذکراتی که ما برای حجاب به زنان می‌دهیم در این شب‌ها بیشتر شده؛ چون از طرف اماکن هم به ما تذکر بیشتری می‌دهند. اگر زندگی شبانه در تهران راه بیافتد و فکری برای ایجاد امنیت بیشتر در شب شود، می‌شود زندگی بهتری را در این شهر شلوغ سپری کرد.»

«کاش بگذارند این شب‌های ماه رمضان ادامه داشته باشد، تهران به این مردم تا خود صبح نیاز دارد و مردم به تهران»؛ این خلاصه کلام مردم است. 

زندگی شبانه در تهران رونق می‌گیرد؟

سال پیش بود که ستاد گردشگری شهرداری تهران به وسیله مصوبه شورای شهر تهران موظف شد تا با اجرای طرح حیات شبانه شهر با معرفی مناطق مختلف گردشگری، خدمات فرهنگی هنری را به شهروندان بخصوص افرادی که طی روز امکان بهره‌مندی از این فضاها را ندارند، ارائه کند. هرچند در مناطقی که مشخص شده بود نصفه و نیمه این طرح اجرا شد، اما چند وقتی است که باز هم شهرداری تهران به دنبال شبانه کردن ۱۲ نقطه از شهر برای توسعه حیات شبانه است. گرچه آن‌طور که زهرا نژادبهرام، عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران گفته، شهرداری فعلا در فاز اول پنج نقطه را برای ماه رمضان در شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهر آماده کرده است اما رویکرد اصلی اعضای شورای شهر به گفته خودشان تقویت امنیت شهر به خصوص در شب است تا مردم بتوانند از ظرفیت‌های زندگی در شب استفاده کنند.

پیش از سپیده‌دم، حوالی طلوع خورشید، زندگی رفته‌رفته بیدار می‌شود. در گوشه میدان بهارستان خرده‌فروشان دور آتشی درون حلبی روغن گرد آمده‌اند. مغازه‌داران کرکره‌ها را بالا می‌زنند و بارها را خالی می‌کنند. شاگرد مغازه‌ها با شروع روز، آسفالت پیاده‌رو جلو فروشگاه‌ها را آب و جارو می‌کنند. به‌تدریج پیاده‌روها پر می‌شوند از کارمندانی که به سوی شرکت‌ها و دفاتر می‌روند. همچنان که روز روشن می‌شود، میدان بهارستان از انبوه جمعیت و ماشین متورم می‌شود. جریان حیات نیرو و شتاب بیشتری می‌گیرد. شبانگاهان به انتها رسیده و روز آغاز می‌شود.