نتایج کنکور سراسری ۱۴۰۴ با حذف کامل دانش‌آموزان مدارس دولتی عادی از رتبه‌های برتر، واقعیتی تلخ و نگران‌کننده را آشکار ساخت. این وضعیت، زنگ خطری جدی برای عدالت آموزشی و برابری فرصت‌ها در کشور است که مسیر دانشگاه‌های برتر را بر اساس نوع مدرسه تعیین می‌کند. مرتضی حاجی، وزیر اسبق آموزش و پرورش، این فاجعه را متوجه ضعف نظام آموزش دولتی و کمبود انگیزه معلمان آن می‌داند. او هشدار می‌دهد که تداوم این روند، به هدر رفتن استعدادهای خدادادی و ایجاد جامعه‌ای طبقاتی منجر خواهد شد.

به گزارش گروه شهرنوشت «توسعه ایرانی»، اعلام نتایج کنکور سراسری ۱۴۰۴، با وجود شرایط خاص برگزاری و برخی نکات مثبت نظیر رشد سهم دختران در میان رتبه‌های برتر، واقعیتی تلخ و نگران‌کننده را آشکار ساخت. این واقعیت، نه تنها آینده آموزش و پرورش کشور را زیر سوال می‌برد، بلکه زنگ خطر را برای مفهوم عدالت آموزشی و برابری فرصت‌ها به صدا درآورده است. 

نتایج کنکور ۱۴۰۴، واقعیتی تلخ را به وضوح نشان می‌دهد؛ مسیر رسیدن به دانشگاه‌های برتر، نه بر پایه استعداد، بلکه بر اساس نوع مدرسه تعیین می‌شود. بررسی محل تحصیل ۳۷ نفر از رتبه‌های برتر، نشان دهنده این است که ۷۸ درصد از نخبگان، دانش‌آموخته مدارس سمپاد (استعدادهای درخشان)، ۱۰ درصد غیرانتفاعی و ۸ درصد نمونه دولتی بوده‌اند. اما سهم مدارس دولتی عادی، که بار اصلی آموزش عمومی کشور را بر دوش دارند، صفر مطلق است. این یعنی هیچ یک از رتبه‌های برتر امسال از مدارس دولتی عادی نیستند؛ فاجعه‌ای ملی که نیازمند آسیب‌شناسی جدی است.

سهم مدارس دولتی  در رتبه‌های برتر کنکور محو شد

این وضعیت در هر سه گروه آزمایشی (ریاضی، علوم تجربی، علوم انسانی) نیز دیده‌ می‌شود. در این گروه‌ها، ۷۷ درصد نفرات برتر سمپادی، ۱۳ درصد غیرانتفاعی و ۱۰ درصد نمونه دولتی بوده‌اند. این آمار نه تنها تداوم، بلکه تشدید روند سال‌های گذشته را نشان می‌دهد. سال گذشته، در گروه ریاضی، هنوز ۲۰ درصد رتبه‌های برتر از مدارس دولتی عادی بودند، اما امسال این سهم به کلی محو شد. در علوم تجربی نیز تمامی نفرات برتر از مدارس سمپاد هستند. تنها در علوم انسانی، مدارس نمونه دولتی سهمی اندک دارند. این ارقام، حقیقت تلخ ایجاد یک سیستم آموزشی دوگانه و طبقاتی را آشکار می‌سازد. مدارس دولتی عادی، که مأمن اکثریت دانش‌آموزان کشورند، عملاً به بن‌بستی برای رسیدن به دانشگاه‌های برتر تبدیل شده‌اند. این وضعیت، استعدادهای بالقوه بخش بزرگی از جامعه را نادیده می‌گیرد و ناامیدی را در دل هزاران دانش‌آموز کم‌برخوردار می‌کارد. وقتی سیستم آموزشی، به جای ایجاد فرصت‌های برابر، شکاف طبقاتی را تشدید می‌کند، شایسته‌سالاری معنای خود را از دست می‌دهد و سرمایه‌های انسانی عظیمی به دلیل‌عدم دسترسی به امکانات مناسب، از چرخه توسعه خارج می‌شوند. حتی سیاست تأثیر سوابق تحصیلی نیز نتوانسته است جایی برای دانش‌آموزان این مدارس باز کند. این نشان می‌دهد ریشه مشکل عمیق‌تر از صرفاً یک آزمون ورودی است و به کیفیت آموزش، امکانات، کادر آموزشی و زیرساخت‌ها در این مدارس بازمی‌گردد. 

عیب مدرسه غیردولتی نیست که به دانش‌آموزان بیشتر رسیدگی می‌کند

مرتضی حاجی وزیر اسبق آموزش و پرورش در گفت و گو با «توسعه ایرانی» درباره راهکار مناسب برای حل این معضل گفت: کنکور یک مسابقه است و مثل همه مسابقه‌ها، افرادی که می‌خواهند شرکت کنند، تلاش می‌کنند از قبل خودشان را در آمادگی هر چه بیشتر قرار بدهند. نمی‌شود که یکی بگوید چون آن دیگری که می‌خواهد در مسابقه شرکت کند، تمرین نکرده من هم تلاش نکنم. این موضوع در هیچ جا رسم نیست و منطقی هم نیست. 

 زنگ خطر به صفر رسیدن سهم مدارس دولتی در رتبه‌های برتر کنکور، متوجه نظام آموزش دولتی است که نتوانسته با مدارسی که به‌عنوان مدارس خاص شناخته می‌شوند، مانند سمپاد، غیرانتفاعی یا نمونه مردمی، رقابت کند. راه حل این مشکل، روشن است. باید مدارس دولتی تلاش کنند خود را به سطح بالاتری ارتقا دهند

وی با اشاره به آمار قبولی نفرات برتر کنکور از مدارس خاص مانند مدارس سمپاد و غیردولتی ادامه داد: پدران و مادران علاقمندند بچه‌هایشان بتوانند تحصیلات بالاتری داشته باشند و بنابراین برای این کار هزینه می‌کنند. این عیب مدرسه غیردولتی و خاص نیست که به دانش‌آموزانش بیشتر رسیدگی می‌کند و برای این مسابقه سراسری آماده‌شان می‌کنند، بلکه این ضعف بقیه است که نمی‌توانند خودشان را برای شرکت در مسابقه آماده کنند. 

مدارس دولتی نتوانسته‌اند  با مدارس خاص رقابت کنند

وزیر اسبق آموزش و پرورش گفت: به نظر من، این زنگ خطر متوجه خود نظام آموزش دولتی ماست که نتوانسته با مدارسی که به‌عنوان مدارس خاص شناخته می‌شوند، مانند سمپاد، غیرانتفاعی یا نمونه مردمی، رقابت کند. راه حل این مشکل، روشن است. باید مدارس دولتی تلاش کنند خودشان را به سطح بالاتری ارتقا دهند. 

حاجی تاکید کرد: با نگاه به این که مدارس غیرانتفاعی یا مدارس خاص چه اقداماتی انجام می‌دهند که این موفقیت‌ها را به دست می‌آورند. مدارس خاصی که وجود دارد، به لحاظ امکانات فیزیکی برتر از مدرسه دولتی نیست یعنی نه ساختمانش خیلی متفاوت است، نه تجهیزات کارگاهی و آزمایشگاهی خاصی دارد. این‌ها دلایلی نیستند که بخواهند بگویند مدارس دولتی نسبت به حداقل غیرانتفاعی‌ها در موقعیت ضعیف‌تری قرار دارند. البته سمپاد ممکن است استثنا باشد. 

وی ادامه داد: اما آنچه که در حال حاضر اتفاق می‌افتد، مربوط به معلمان و نحوه آموزش آن‌هاست که انگیزه بیشتری دارند. این انگیزه می‌تواند به دلیل درآمد بیشتر یا به دلایل احترام و ارزشی باشد که والدین برای آن‌ها قائل هستند یا هر دلیل دیگری. شاید هم ترس از بیکاری مؤثر باشد. بالاخره هر کدام از این عوامل ممکن است درصدی تأثیرگذار باشند. مدارس دولتی ما از این جهت ضعف دارند. 

معلمان در مدارس دولتی

 انگیزه کافی ندارند

وزیر اسبق آموزش و پرورش تصریح کرد: یعنی ضعف اصلی را باید در این دید که معلمان و دبیرانی که در مدارس دولتی داریم به اندازه کافی انگیزه ندارند. ممکن است وقت بگذارند اما انگیزه ندارند. البته معلمان غیر دولتی وقت بیشتری هم می‌گذارند که این نیز به دلیل همان بخش انگیزشی کار معلم است که برای آن‌ها کلاس فوق‌العاده برگزار می‌کند. حتی گاهی اوقات می‌شنویم که دانش‌آموزان را در مدرسه قرنطینه می‌کنند تا برای این کنکور آماده شوند. 

حاجی خاطرنشان کرد: راه حلی که به نظرم می‌رسد، این است که مدارس دولتی را قابل رقابت کنیم. هر مدرسه‌ای که بهتر کار کرد، برای آن ضوابط تشویقی و تقدیر تعیین کنیم. اینکه به یک روش سنتی برای همه مدارس دولتی سراسر کشور تصمیم می‌گیریم و با یک روش با همه برخورد می‌کنیم، معلوم است که انگیزه کافی ایجاد نمی‌کند. باید بین مدارس دولتی و غیر دولتی یا مدارس نمونه و امثال این‌ها رقابتی ایجاد کنیم. 

وزیر اسبق آموزش و پرورش: نتیجه نبود عدالت آموزشی این است که فرزندان اغنیا و ثروتمندان تحصیل‌کرده‌های آینده کشور می‌شوند و طبیعتاً مدیریت امور کشور در اختیار آنها قرار می‌گیرد. فرزندان طبقات فرودست جامعه از این امتیاز محروم می‌شوند و استعدادهای خدادادی آنها هدر می‌رود 

وی ادامه داد: اگر مدارس دولتی هم به دلیل اینکه می‌توانند خدمات بیشتری ارائه دهند، درآمد بهتری کسب کنند، هم مراجعه به مدارس غیر دولتی و مدارس خاص کمتر خواهد شد، هم مدرسه دولتی امکانات بهتری خواهد داشت. این امر می‌تواند به معلمان کمک کند تا بهتر به کار خود برسند. پیشنهاد من این است که مدارس دولتی را به تدریج به مؤسسات آموزشی مستقل وابسته به وزارت آموزش و پرورش تبدیل کنیم. یعنی درست مانند یک شرکت یا مؤسسه ثبت‌شده که اساسنامه معینی دارد. ارکان تصمیم‌گیری مشخصی دارد که آن ارکان برایش تصمیم می‌گیرند. 

وزیر اسبق آموزش و پرورش گفت: اگر این مدرسه موفق شد خدماتی ارائه کند که والدین بیشتر تمایل پیدا کردند بچه‌هایشان را در آنجا ثبت‌نام کنند، به ازای هر دانش‌آموز، مبلغی به درآمد مدرسه اضافه خواهد شد. مدیر مدرسه اختیار دارد که از این مبلغ اضافی که برایش حاصل شده، اضافه دستمزدی به معلمان و کادر آموزشی و تربیتی مدرسه بپردازد. آن وقت است که دیگر معلم مدرسه دولتی به جای اینکه در دو یا سه مدرسه کار و وقت و انرژی خود را تقسیم کند، تمام وقت خود را صرف کار آموزشی داخل مدرسه خواهد کرد و مدرسه دولتی توانایی رقابت با مدارس دیگر را پیدا می‌کند و این نگرانی که فرزندان افراد کم‌درآمد از دسترسی به دانشگاه‌های برتر کشور محروم می‌شوند، تاحدودی برطرف خواهد شد. 

تحصیل‌کرده‌های آینده کشور  فرزندان ثروتمندان هستند

حاجی گفت: البته آدم‌هایی که ثروتمندند، می‌توانند پول بیشتری به فرزندشان اختصاص بدهند. معلم خصوصی بگیرند یا کلاس‌های فوق‌العاده در منزل یا هر جایی که لازم دیدند، تشکیل بدهند. این‌ها هم در جای خود هست و کاریش هم نمی‌شود کرد. بنابراین تا زمانی که وضعیت درآمدی مردم این‌گونه طبقاتی و متفاوت است بین دهک‌های پایین و دهک‌های بالا، نمی‌توان به این موضوع کاری کرد.

مرتضی حاجی در گفت و گو با «توسعه ایرانی»: زنگ خطر صفر شدن سهم مدارس دولتی در رتبه‌های برتر کنکور، متوجه خود نظام آموزش دولتی است که نتوانسته با مدارسی که به‌عنوان مدارس خاص شناخته می‌شوند، مانند سمپاد، غیرانتفاعی یا نمونه مردمی، رقابت کند. راه حل این مشکل، روشن است. باید مدارس دولتی تلاش کنند خود را به سطح بالاتری ارتقا دهند

وی ادامه داد: اگر نتوانیم کاری کنیم که مدارس دولتی با سایر مدارس خاص قابل رقابت باشند، می‌تواند زنگ خطری برای ما باشد و نتیجه‌اش این می‌شود که فرزندان اغنیا و ثروتمندان می‌شوند تحصیل‌کرده‌های آینده کشور و طبیعتاً مدیریت امور کشور در اختیار این‌ها قرار می‌گیرد. طبقات فرودست جامعه از این امتیاز محروم می‌شوند. بسیاری از استعدادهای خدادادی که بچه‌های ما دارند، هدر می‌رود و نابود می‌شود و نمی‌توانیم از منابع انسانی‌مان بهترین استفاده را برای کشور داشته باشیم. این خسارات جبران‌ناپذیری است که برای کشور اتفاق خواهد افتاد و من فکر نمی‌کنم هیچ حکومتی، هیچ دولتی و هیچ ملتی به یک چنین اتفاقی راضی باشد.