دوازده روز جنگ، هرچند کوتاه بود، اما برای جامعه ایران پیامد‌هایی فراتر از انفجار بر جای گذاشت؛ پیامد‌هایی که امروز در بافت اجتماعی، روان جمعی و روابط قومی و ملی خود را نشان می‌دهند. مرتضی پدریان جامعه شناس ماهیت این سردرگمی عمومی و طغیان‌های احساسات ضدمهاجرت در جامعه ایران را که به بازتعریف مفاهیم هویتی منجر شده توضیح 

داده است.

این جامعه‌شناس، در گفت‌و‌گو با رویداد۲۴ تاکید می‌کند که «اگرچه میزان اعتماد اجتماعی نسبت به قبل از جنگ اندکی افزایش یافته، اما این همبستگی همچنان سطحی و شکننده است.» به گفته او، شاخص‌های همبستگی از عددی حدود ۱۵ تا ۲۰ در دوران پیش از جنگ، اکنون به حدود ۲۵ رسیده‌اند. «اما این هنوز فاصله زیادی با همبستگی پایدار دارد. جامعه ما عمیقاً هنوز این تجربه را درونی نکرده است.»

پدریان به نوعی «ملی‌گرایی خاک‌محور» اشاره می‌کند که در ماه‌های اخیر پررنگ‌تر شده است. «مردم میان سرزمین و حاکمیت تمایز قائل شده‌اند. همبستگی از نهاد‌های رسمی به‌سمت وطن، عرف ملی و حس مشترک فرهنگی منتقل 

شده است.»

این تغییر می‌تواند به‌زعم برخی کارشناسان، هم فرصت باشد و هم تهدید. فرصتی برای بازسازی انسجام اجتماعی، مشروط به آنکه «نگاه ایدئولوژیک مطلق بر همه امور حاکم نباشد»، اما تهدیدی نیز هست اگر همین انسجام ملی به سمت طرد اقلیت‌ها یا مهاجران متمایل شود. موضوع مهاجران افغانستانی، که پیش‌تر جزئی از متن زندگی اجتماعی در ایران شده بودند، اکنون به کانون یک بحران امنیتی و رسانه‌ای بدل شده است. پدریان می‌گوید: «پیش از این، شکاف اجتماعی میان ایرانیان و مهاجران کاهش یافته بود. مهاجران در مراسم مذهبی، بازار کار و محافل فرهنگی حضور پررنگی داشتند. اما این نزدیکی اکنون در معرض تهدید است.»

او هشدار می‌دهد که «اگر پروپاگاندای منفی علیه افغان‌ها گسترش یابد، این نزدیکی می‌تواند به دشمنی بدل شود.» با این حال، او تأکید می‌کند که هنوز در سطح روابط فردی، مردم «تفاوت‌ها را نادیده می‌گیرند» و رفتار‌های نژادپرستانه، گرچه وجود دارند، اما غالب نیستند.