گفتوگوی «توسعه ایرانی» با «محمد درویش» و «محمد حاتمی» دربارة تبعات جنگ اسرائیل بر محیطزیست و روح و روان جامعه؛
زخمی که بر پیکر وطن ماند

حالا که جنگ پس از ۱۲ روز پر از دلهره متوقف، جای خالی عزیزان از دست رفته بیش از پیش نمایان شده و هر صدا و هر هشداری دلها را میلرزاند؛ تلاش برای ادامه یک زندگی عادی از توان بسیاری خارج شده و تبعات این جنگ مانند زخمی است که بر روح و جان انسانها باقی مانده است.
اگرچه با فروکش کردن تنشها پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران، دیگر صدای پدافندها به گوش نمیرسد، اما تجربه آن روزها هنوز در ذهن بسیاری از مردم زنده است. در شهرهایی که در معرض تهدید یا حمله بودند، مردم با لحظاتی از اضطراب، نااطمینانی و بیخوابی روبهرو شدند که ممکن است آثار روانی کوتاهمدت یا بلندمدتی بر جای بگذارد.
عزیزانی از دست رفتهاند که جای خالی آنها هیچ گاه پر نمیشود و داغ آنها تا همیشه مانند زخمی است که بر پیکر وطن خواهد ماند. اما بازگشت به آرامش و ترمیم روح و روان جامعه، گامی اساسی برای آغاز دوباره زندگی عادی است. فشار روانی ناشی از خطر بالقوه، دوری از خانه، یا نگرانی برای عزیزان، تجربهای مشترک برای بسیاری از شهروندان بوده است.
محمد حاتمی در گفت و گو با «توسعه ایرانی»: حملات اسرائیل روی بعضی از گروههای خاص و در معرض خطر مثل کودکان و نوجوانان که درکشان از شرایط این جنگ نسبت به بقیه گروهها کمتر بوده، همچنین سالمندان و افراد دچار بیماریهای زمینهای، حتی بعضی از زنان، زنان باردار آثار منفی بیشتری داشته است
همدلی مردم تبعات روانشناختی جنگ را کاهش داد
محمد حاتمی، رئیس سابق سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در گفتوگو با «توسعه ایرانی» درباره زخمهای بهجا مانده بر وطن و روان جامعه بعد از جنگ اسرائیل علیه ایران ضمن تسلیت به مناسبت شهادت دو نفر از اعضای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در حمله اسرائیل به شهر آستانه اشرفیه، گفت: طبیعی است که هر جنگ و بحرانی که ایجاد میشود، استرس و اضطراب خاص خود را دارد و سبک زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد و به هر حال این جزء بدیهیات است.
وی ادامه داد: اما نکتهای که وجود دارد این است که آثار و تبعات اضطراب و استرس و فشاری که حالا به مردم وارد شد، با مثلاً دوران کرونا یا حتی جنگ تحمیلی که هشت سال طول کشید و مردم همه یکپارچه دفاع میکردند، تفاوت ماهوی داشت. در واقع انسجام ملی و فراملی و همدلی ملی ایجاد شده بود و همه یک نفر و یک صدا بودند و این توانست خیلی از آثار و تبعات که جنبههای روانشناختی داشت را کاهش دهد.
رییس سابق نظام روانشناسی و مشاوره با اشاره به جنگ شناختی دشمن که پیش از این توسط رسانههایی که در اختیار داشت شروع شده بود و همچنین بمباران خبری هم توسط رسانههای معاند گفت: این انسجام و این شرایطی که ایجاد شد، کمترین اثر منفی را روی مردم گذاشت و چه بسا که در بعضی از موارد هم بر اساس گزارشهایی که به ما رسیده، این مقاومت و این دفاع و این همبستگی ملی باعث افزایش روحیه مردم هم شده است.
تشکیل ستاد امنیت روان و
آرام بخشی در جامعه
حاتمی تصریح کرد: ولی به هر حال چون ما روانشناس هستیم و مخصوصاً اینکه سازمان نظام روانشناسی در این حوزه مسئولیت دارد و ستادی را ما تشکیل دادیم تحت عنوان امنیت روان و آرام بخشی در جامعه، این حملات روی بعضی از گروههای خاص آثار منفی بیشتری داشته است. یعنی اینکه گروههای در معرض خطر مثل کودکان و نوجوانان که درکشان از شرایط این جنگ ۱۲ روزه نسبت به بقیه گروهها کمتر بوده، و نیز سالمندان و افرادی که دارای بیماریهای زمینهای بودند، مشکلات بیشتری داشتند. حتی بعضی از زنان، زنان باردار و به هر حال درگیر یک سری مسائل و مشکلات خاص، آثار منفی بیشتری را تجربه کردند.
حالا با جامعهای روبرو هستیم که دهها هزار نفر از آنها درگیر جنگ اسرائیل شدهاند. خسارتها واقعاً قابل ارزشگذاری نیست و نیاز به بازپروری یا تابآوری دوباره دارد. چیزی که میتواند این جامعه را سر پا نگاه دارد، تحمل این شرایط نیست بلکه نشان دادن امید به مردم ازسوی حاکمیت است دال بر اینکه تمهیداتی در نظر دارد که امنیت و رفاه به جامعه برمیگردد و چنین اتفاقاتی تکرار نمیشود
همدلی و همراهی بیشتری با گروههای در معرض خطر شود
وی ادامه داد: بر اساس بررسیهایی که ما داشتیم، و همین جا به همه همکارانم و اصحاب رسانه توصیه میکنم که مسئله گروههای در معرض خطر را دریابند و در این شرایط پساجنگ باید همدلی و همراهی بیشتری با گروههای در معرض خطر شود. اینها به هر حال مسائل و مشکلات خاص خود را دارند و این جنگ، بهرغم اینکه از نظر روانشناسی بر روحیه ملی اثر مثبتی داشته، بر خیلی از گروهها آثار منفی داشته، خصوصاً کسانی که در این شرایط آسیب دیدند.
رئیس سابق سازمان نظام روانشناسی و مشاوره گفت: اگرچه مصاحبههایی که ما از تلویزیون میبینیم یا به هر حال در مراسم منزلشان شرکت میکنیم، از روحیه بسیار بالایی برخوردار هستند، اما بالاخره باید توجه کنیم ما مردمی هستیم که از نظر عاطفی بسیار به هم پیوسته هستیم. وقتی که فقدانی صورت میگیرد یا آسیبی وارد میشود افراد تحت تاثیر زیادی قرار میگیرند.
حاتمی تصریح کرد: در حال حاضر بسیاری از عزیزان ما در بیمارستان بستری و زخمی هستند. باید به اینها توجه بیشتری شود به ویژه از سوی فامیل و نزدیکان. اثرگذارترین شرایط فعلی فامیل و آشنایان هستند که میتوانند همدلی بیشتری داشته باشند و به آنها در برآوردن نیازها و مسائل و مشکلاتی که دارند، کمک کنند. اینها گروههای در معرض خطر هستند و شرایط ویژهای دارند که باید به آنها توجه شود.
وی ادامه داد: به کلیه روانشناسان و مشاوران طی اطلاعیهای ابلاغ کردیم که گروههای آسیبپذیر را در جنگ اخیر در اولویت کاری خود قرار دهند و حتی مشاورههایی که میدهند، رایگان انجام بشود تا کمی شرایط عادیتر شود. بنابراین ارزیابی ما این است که مسائل روانشناختی و مسائل روانی پس از جنگ بیشتر نمود پیدا میکند و از الان کار ما افزایش پیدا کرده است. هم رسانهها باید به این موضوع توجه کنند و هم خانوادهها، و نهادهای ذیربط.
جنگها خسارتهای محیط زیستی وحشتناکی به جا میگذارند
اما جنگ علاوه بر روح و روان جامعه، بر محیط زیست طبیعی نیز آثار منفی چشمگیری برجا گذاشته که ممکن است تا مدتها باقی بماند. محمد درویش، فعال محیط زیست در گفتوگو با «توسعه ایرانی» درباره تاثیر جنگ بر محیط زیست انسانی و طبیعی گفت: به طور کل جنگها مطابق معمول خسارتهای محیط زیستی وحشتناکی به جا میگذارند، به خصوص روی کیفیت هوا. به دلیل انفجارهایی که اتفاق میافتد، ذرات کوچکتر از ۱۰ میکرون و ۲.۵ میکرون بسیار زیادی وارد هوا میشود و همچنین مواد آلایندهای که از انفجارات تأسیسات نفتی در هوا پراکنده میشود، به شدت میتواند کیفیت را کاهش دهد.
انفجارها میتواند به شدت برای حیات وحش غیرقابل تحمل باشد
وی با اشاره به حمله به تاسیسات هستهای ادامه داد: همچنین انفجارها به شدت میتواند برای حیات وحش غیرقابل تحمل باشد. آنها به صداهای بالای ۱۰دسیبل به شدت حساس هستند، در حالی که انسانها تا ۶۰ دسیبل را تحمل میکنند؛ اما اینکه چه عوارضی برای آنها داشته نیاز به پژوهش جامع دارد که امیدوارم معاونت طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست این پژوهش را انجام دهد.
این فعال محیط زیست تصریح کرد: شاید مهمترین اثر جنگ، تأثیر روانی روی آدمهایی باشد که در این جنگ حضور داشتند و به خصوص کودکان زیر 12 سال که هم اضطراب پدر و مادرهایشان را میدیدند و هم برای اولین بار صداها و چنین انفجارهایی را تجربه میکردند، همسایههای خودشان را میدیدند که خانههایشان خراب شده و این تأثیر به این راحتیها جبرانپذیر نیست. معمولاً آثار روانی جنگ تا دههها باقی میماند و ما شاهد این بررسیها در مورد جنگ جهانی دوم و همچنین آثار سوء آن در ژاپن و ویتنام بودیم که چه تبعات جبرانناپذیری تا چند نسل در آن سرزمین باقی گذاشته است.
درویش گفت: خیلی صداهای آشنایی که از قبل وجود داشته، مانند صدای ترمز یک خودرو، صدای بستن در، و صدای افتادن یک وسیله، حالا میتواند انگارههای دیگری را در ذهن آدمهایی که از این جنگ خارج شدند به وجود بیاورد و تأثیر روانی آنها میتواند تا سالها باقی بماند.
وی درباره تاثیر روانی ناشی از این جنگ تصریح کرد: گفته میشود حدود هزار نفر در این جنگ جان خود را از دست دادهاند بنابراین حدود هزار خانواده مستقیم درگیر تاثیر ناشی از دست دادن این انسانها هستند و شاید در حدود 10 هزار خانواده به صورت غیرمستقیم با آنها در ارتباط باشند. موج این غم و افسردگی بخش قابل توجهی از جامعه را دربرمیگیرد و شما میبینید که یک حادثه غمانگیز نیاز به سالها رواندرمانی دارد تا برای آن فرد آسیبدیده قابل تحمل شود.
محمد درویش در گفت و گو با «توسعه ایرانی»: انفجارها به شدت میتواند برای حیات وحش غیرقابل تحمل باشد. آنها به صداهای بالای ۱۰دسیبل به شدت حساس هستند، در حالی که انسانها تا ۶۰ دسیبل را تحمل میکنند؛ اما اینکه چه عوارضی برای آنها داشته نیاز به پژوهش جامع دارد که امیدوارم معاونت طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست این پژوهش را انجام دهد
امید دادن به مردم از سوی حاکمیت میتواند جامعه را سرپا نگه دارد
وی ادامه داد: حالا با جامعهای روبرو هستیم که دهها هزار نفر از آنها درگیر جنگ اسرائیل شدهاند. خسارتها واقعاً قابل ارزشگذاری نیست و نیاز به بازپروری یا تابآوری دوباره دارد. چیزی که میتواند این جامعه را سرپا نگاه دارد، تحمل این شرایط نیست بلکه نشان دادن امید به مردم است. یعنی اگر حاکمیت بتواند نشان بدهد که تمهیداتی در نظر دارد که امنیت و رفاه به این جامعه برمیگردد و چنین اتفاقاتی تکرار نمیشود. شاید بتواند از آلام کم کند، در غیر اینصورت دلداری دادنها و اینکه انشاءالله درست میشود و خدا بزرگ است، مشکل جامعه را حل نخواهد کرد.
خیلی صداهای آشنایی که از قبل وجود داشته، مانند صدای ترمز یک خودرو، صدای بستن در، و صدای افتادن یک وسیله، حالا میتواند انگارههای دیگری را در ذهن آدمهایی که از جنگ خارج شدند به وجود بیاورد و آثار روانیآن میتواند تا سالها باقی بماند
دیدگاه تان را بنویسید