رئیس بیمارستان روانپزشکی روزبه خبر داد:
بلاتکلیفی لایحه حمایت از بیماران دچار اختلال روان بعد از یک دهه

در کشور ما بیماران مبتلا به اختلالات روان در مقابله با دردهای خود تقریبا «تنها» هستند چون نه آدمهای معمولی درکی از این نوع بیماری دارند و نه دولتمردان از این دسته از بیماران حمایتی میکنند. به رغم اینکه سازمان بهداشت جهانی اختلالات حاد روان مانند افسردگیهای اساسی، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی شدید را به عنوان «معلولیت» شناخته و برای این بیماران که به نوعی دچار «فلج روحی» هستند و قادر به انجام فعالیتهای روزمره خود نیستند، حقوق ویژهای در نظر گرفته و در کشورهای اروپایی از بیماران اعصاب و روان حمایت ویژه میشود. اما در کشور ما لایحه حمایت از بیماران اعصاب و روان که سال ۱۳۸۲ تدوین شد پس از گذشت بیش از ده سال هنوز به جایی نرسیده است.
دکتر امیر حسین جعفری رئیس بیمارستان اعصاب و روان روزبه در این باره به ایلنا گفت: واقعیت این است که در نظام سلامت ایران، موضوع سلامت روان بهطور قابل توجهی مغفول واقع شده و از سالها پیش در زمینه بیماران روانپزشکی بهخصوص از جهات مختلف به آنها توجه نشده است. اگر به بیمارستانهای روانپزشکی، مانند بیمارستان روزبه، مراجعه کنید، خواهید دید که تعداد زیادی از بیماران در انتظار دریافت خدمات مورد نیاز خود هستند. علت این موضوع غفلت سیستم سلامت از حوزه سلامت روان است که منجر به کمبودهایی نسبت به امکانات مربوط به ارتقاء سلامت روان در سراسر کشور شده است.
به گفته او این کمبودها بهطور مشخص در خدمات سرپایی و درمانگاهها به شکل خاصی و در مورد بیماران بستری به شکل دیگری خود را نشان میدهند. این وضعیت نه تنها در بخشهای درمانی، بلکه در بخشهای توانبخشی نیز قابل مشاهده است. خدمات بهداشتی نیز با کمبودهای اساسی در ارتقاء سلامت روانی مواجه هستند. این کمبودها و غفلتها تأثیرات و عوارض خود را در جامعه، خانواده و محل کار افراد نشان میدهند و میتوانند ناتوانیهای جدی برای خود فرد ایجاد کنند.
امیر حسین جعفری در ادامه افزود: بیماران ممکن است ناتوانیهایی در عملکرد شخصی، خانوادگی و شغلی خود پیدا کنند و به این معنا نوعی از ناتوانی یا معلولیت را تجربه کنند. در این راستا، قاعدتا باید خدمات توانبخشی را ارتقا دهیم تا بتوانیم این افراد را به جامعه باز گردانیم. یکی از موانع موجود این است که لایحه حمایت از بیماران مبتلا به اختلالات روان سالهاست که به نتیجه نرسیده و پیگیری این لایحه که حقوق این بیماران را تضمین میکند و میتواند از آنها حمایت کند، بالغ بر ده سال یا بیشتر که کار آن آغاز شده، اما هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است، در حالی که حتما باید به نتیجه
مطلوب برسد.
وی افزود: جدای از اینکه طول عمرمان چقدر است، از آن مهمتر کیفیت زندگیمان نیز بسیار اهمیت دارد. سیاستگذاران نظام سلامت نیز باید به عقبماندگیهایی که در این سالها در مورد نظام خدمات روانپزشکی ایجاد شده، توجه کرده و آنها را اصلاح کنند، زیرا بیماریهای روانپزشکی تأثیر و تاثر زیادی بر متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارند. این یک تأثیر دو سویه است بین بیماریهای روانپزشکی و این عوامل و اگر به آن توجه نکنیم و از آن غفلت داشته باشیم، قطعاً بر جنبههای مختلف زندگی ما تأثیر خواهد گذاشت.
جعفری با بیان اینکه تقریباً از هر چهار نفری که با آنها مواجه میشویم، یک نفر به بیماری روانپزشکی مبتلاست اظهار داشت: پیمایشهایی که در سطح کشور در سالهای گذشته انجام شده، نشان میدهد که حدود ۲۱ تا ۲۶ درصد افراد جامعه ممکن است یک نوع بیماری روانپزشکی داشته باشند. وقتی میگوییم بیماری روانپزشکی، منظور ما شامل عموم بیماریها است که شامل افسردگی، بیماریهای اضطرابی، وسواس، بیش فعالی و همچنین بیماریهای دیگر مانند اختلالات جنسی، بیماریهای شدید روانپزشکی، دوقطبی، اسکیزوفرنی و موارد مشابه میشود.
او افزود: تقریباً میتوان گفت که از هر چهار نفر، یک نفر مبتلا به یکی از این بیماریها است و پیمایشها نشان دادهاند که تقریباً نیمی از افرادی که دچار بیماری روانپزشکی هستند، هیچ مراجعهای به پزشک نداشتهاند. همان نکتهای که اشاره کردم، بیماریهایشان مزمن شده و بر خانوادهشان تأثیر گذاشته، اما درمان را پیگیری نکردهاند. تقریباً نصف بیماران روانپزشکی ما به پزشک مراجعه نکردهاند.
جعفری با اشاره به بی توجهی به موضوع سلامت روان در جامعه و زندگی روزمره مردم گفت: ما باید افراد جامعه را آگاه کنیم که به جز متغیری به نام طول زندگی، عرض زندگی و کیفیت زندگی نیز یک فاکتور مهم در زندگی ماست. اغلب کم توجهیم؛ وقتی که اشاره میشود، از زندگی فردی خود، اطرافیان و جامعهمان غفلت میکنیم و حتی این نکته را میتوان در مورد سیاستگذاران نظام سلامت نیز مطرح کرد که آن چیزی که بیشتر اهمیت دارد، طول عمر است. هزینه و سرمایهگذاری که در نظام سلامت انجام شده، بهمراتب بیشتر از آن چیزی است که در مورد کیفیت زندگی وجود دارد. غیر از نظام سلامت، این سیاست را در جاهای دیگر نیز میبینیم. برای مثال، پوشش بیمهای خدمات سلامت روان، دچار محدودیتهایی است و همه اینها باعث شده که دریافت خدمات مربوط به بهداشت روانی برای افراد جامعه سخت شود.
به گفته او موضوعی که بسیاری از مردم از آن واهمه دارند و به همین دلیل سراغ درمان نمیروند، ترس از مصرف داروهای اعصاب است. جعفری افزود: این نگرش ناشی از یک تصور غلط است؛ بهویژه این که همه داروهای روانپزشکی خوابآور هستند، در حالی که اینطور نیست. درصد کمی از داروهای روانپزشکی خوابآورند و بسیاری از آنها به تنظیم نشاط، خلق و خو و خواب افراد کمک میکنند و دچار تأثیرات مثبت بر کیفیت زندگی بیماران هستند.
رئیس بیمارستان روزبه اضافه کرد: درصد بسیار کمی از داروهای روانپزشکی، شاید کمتر از ده درصد، باعث وابستگی میشوند، آن هم اگر تحت نظر پزشک استفاده نشود. اگر پزشک آن را تجویز کرده باشد، با ملاحظات لازم این کار انجام میشود تا وابستگی ایجاد نشود. به طور کلی، واقعاً کمتر از ۱۰ درصد داروها موجب وابستگی میشوند. نگرانی
دیگری که وجود دارد این است که مصرف داروها ممکن است بر عملکرد روزمره فرد تأثیر منفی بگذارد. به علاوه، نگرش فرهنگی موجود باعث میشود که افراد از اعلام مصرف داروهای روانپزشکی هراس داشته باشند. اینگونه تصورات غلط موجب ایجاد دید منفی نسبت به داروهای روانپزشکی شده است. لازم به ذکر است که درمان روانپزشکی الزاماً به معنای مصرف دارو نیست. در واقع، درمان روانپزشکی ممکن است شامل روشهای غیردارویی همچون رواندرمانی، نیز باشد که این درمان فارغ از داروها
انجام میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید